International Committee to Save the Archeological Sites of Pasargad |
|
يبانيه ها | آرشيو مطالب پاسارگاد | آرشيوخبرها | مقالات | آرشيو هنر و ادبيات | آرشيوتاريخ زدايي | ديداري ـ شنيداري | و آرشيو هاي ديگر بازگشت به صفحه اصلی
جنگل و تبر
محمد جلالی چیمه (م.سحر)
در کشور من جنگل قوی تر از تبری ست که با درخت می ستیزد.
پل الوار
هرچند تبر به ریشه می کوبد
جنگل ز تبر قوی تر است اینجا
روزی که تبر نگون شود بر خاک
این بیشه شکوفه گـُستـر است اینجا
با گیسوی هر درخت ، باغی شوق
بر آب ِ روان شناور است اینجا
وان اصلهء زخم خورد ِ پارینه
پُر گــُل شجری تناور است اینجا
بر هر سروی هزاردستانی
دستان سازی نواگر است اینجا
زاغ و زغنی نه تا فغان گوید
زیرا قـُمـری سخنور است اینجا
گر پـوپک ِ پیکی از بهشت آید
خوانـَد که بهشت ِ دیگر است اینجا
انگشت گـَزد که : نی خطا گفتم
مانا زبهشت خوشتر است اینجا
بر شاخ ِ رَزان چراغها رنگین
هرخوشه چراغ خاور است اینجا
بر ناربُنان انار خندان لب
هر خنده نشاط ِ نوبر است اینجا
برخاک فُتاده ای بسا سروا
کامروز ستاده پیکر است اینجا
با قامت ِ سربلند ِ آزادی
هر سرو بلند همسر است اینجا
آئین ِ تبرزنان به دوزخ در
تا آزادی مُظفّر است اینجا
جنگل بشکوه ، جنگل آبادان
وآتش به دل ِ تبرگر است اینجا
جنگل به تبر فرو نیارد سر
جنگل ز تبر قوی تر است اینجا.
پاریس ، نوامبر 1984