نوشخانه*
از : افشین بابا زاده
نوشخانه دار ایرلندی
با چشمان خمار
فراموش می کند
که آبجوی سیاه
با یک چتول
ویسکی 40 ساله
هزینه ای ست
نوشخانهدار
با زخمی قدیمی
کنار چشمانش
از هزینه های پدرش می گوید
با خجالت
ویسکی را سر می کشم
نوشخانهدار زخمی :
کار این بی شرف ها را کی تما
ابجوی سیاه مهمان من
به حلقه چشمانم نگاه کن
کارشان را یکسره کنید
----------------------------------
*از کتاب نوشخانه (زیر چاپ)
بنیاد میراث پاسارگاد