Save Pasargad Committee
|
سایت رسمی بنیاد
میراث پاسارگاد
|
|
مسئول مستقیم مرگ
دریاچه های ایران
اخیرا خبرگزاری دولتی
ایسنا اعلام کرده است که دریاچه ارومیه همچنان در وضعیتی اضطراری به سر می برد، «و
این وضعیت دست کم بر زندگی 5 میلیون نفر اثر می گذارد.»
در سالهای گذشته دریاچه ارومیه و تالابهای
اقماری آن به عنوان یکی از سایتهای نمونه «طرح حفاظت از تالابهای ایران» با
مشارکت «برنامه عمران سازمان ملل» و «تسهیلات جهانی محیط زیست» (UNDP/GEF) انتخاب
شدهاند. اما این دریاچه، که تا قبل از انقلاب و حتی تا یک
دهه پس از انقلاب جزو زیباترین و پرآب ترین دریاچه های خاورمیانه بود، به دلیل
ناکارآمدی و سواستفاده های مسئولین همچنان در خطر خشک شدن است.
دریاچه ارومیه در
کنوانسیون تالاب های مهم بین المللی رامسر (1971) به عنوان یک پارک ملی
و ذخیرهگاه زیست کره زمین شناخته شده بود..
تعداد زیادی از تالابهای اقماری آب شیرین و آب شور در اطراف این دریاچه واقع شدهاند
که اغلب آنها از لحاظ تنوع زیستی از اهمیت جهانی برخوردار هستند.
و علاوه بر آن زندگی و معیشت میلیون ها انسان به زنده بودن این دریاچه بستگی دارد.
اما به نظر می آید که جمهوری اسلامی همچنان به مساله آب و مرگ و زندگی دریاچه ها و
تالاب های ایران بی توجه است. آن ها همچنان به سدسازی هایشان در بیشتر استان
های ایران ادامه می دهند و به روی خودشان نمی آورند که مسئول مستقیم خشک شدن یکی پس
از دیگری دریاچه های ایران هستند.
مسئولین دولتی وضعیت دریاچه ارومیه را ،به دروغ، به کاهش
18 درصدی باران در 20 سال گذشته نسبت می دهند. و کمترین توجهی به هشدارهای
کارشناسان در ارتباط با دلایل واقعی و اصلی کمبود آب در ایران ندارند.
به
گفته کارشناسان بیش از هشت میلیارد متر مکعب آبی که قبلا به سمت دریاچه ارومیه می
رفت پس از سد سازی ها و برداشت بی حساب از چاه ها از دریاچه ارومیه گرفته شده
است. و مهمترین دلیل خشکی نه تنها دریاچه ارومیه، بلکه بسیاری از دریاچه ها و
تالاب ها مربوط به سد سازی ها و برداشت بی رویه از چاه و در واقع سیاست های
نادرست مسئولین است. وگرنه چگونه است که طی قرن هایی که این دریاچه ها سلامت و
پرآب بوده اند، کمبود باران آسیبی به آن ها نزده است.
سال گذشته تجریشی، مدیر دفتر برنامهریزی
و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه رسما
به خبرنگاران گفت: «دلیل خشکی ارومیه حکمرانی نادرست منابع آب در منطقه بوده است.»
او تاکید کرد:
«واقعیت منطقی این است که مدیریت منابع آب در منطقه باید با توجه به میزان بارش اعمال میشد
و محدود کردن آب کشاورزی موازی با کاهش میزان بارشها یک امر ضروری بود تا سهم دریاچه به موقع داده شود چون این دریاچه هم مثل کشاورزی صاحب سهم است.
متاسفانه طی سالهای گذشته بر اثر بیتدبیری، نبود مدیریت
و حکمرانی مناسب، حقآبه دریاچه کاهش یافت. سه عامل تغییر اقلیم، سدسازیها برای توسعه کشاورزی ناپایدار
و حکمرانی نادرست در کنار هم در خشکی دریاچه ارومیه تاثیر داشته است».
25
مارچ 2018
کمیته بین المللی پاسارگاد
www.savepasargad.com