دست نوشته های ثمین باغچه بان، استاد موسیقی ایرانی منتشر شد

از پژمان اکبرزاده

روزنامه نگار و کوشنده ی فرهنگی

 ثمین باغچه‌بان برای چندین دهه حضوری پر رنگ در موسیقی ایران داشت. در دوران پیش از انقلاب اسلامی سالها در هنرستان عالی موسیقی تدریس کرد؛ ساخته‌هایش در کنسرت‌های بسیاری اجرا شدند و او را به عنوان یکی از چهره‌های موثر در موسیقی چندصدایی ایران مطرح کردند. ولی تا همین چند هفته پیش، نُتِ هیچ یک از آثار او به چاپ نرسیده بود. موضوعی که بی توجهی شدید نهادهای فرهنگی و نبود پشتیبانی برای نشر آثار ارکسترال موسیقی ایران را به خوبی نشان می‌‌دهند.

محدودیت‌های پیش‌آمده برای موسیقی در پی انقلاب اسلامی، او را مانند بسیاری دیگر از نوازندگان و آهنگسازان ایرانی به کوچی ناخواسته وا داشت. موسیقی ایران نزدیک به سه دهه از حضور یک آهنگساز خلاق محروم شد و خود آهنگساز هم از اندوه شرایط پیش آمده، روز به روز بیشتر در خود فرو رفت.

درگذشت باغچه‌‌بان در استانبول در روزهایی رخ داد که گرچه در ایران بسیاری از کودکان همچنان به «رنگین کمونِ» او گوش می‌سپردند ولی دیگر کسی سراغی از صاحب اثر نمی‌گرفت و بسیاری از آثار او به دلیل نبود پشتیبانی مالی امکان اجرا نداشتند.

 

چاپ دست‌نوشته‌های باغچه‌بان برای نخستین‌بار

دهمین سالگرد خاموشی باغچه‌بان انگیزه‌ای بوده برای بازماندگان و دوستدارانش تا تلاش کنند آثار منتشر نشده‌ی او را از فراموشی نجات دهند. هفته گذشته برای نخستین بار یک مجموعه نت از ساخته‌های ثمین باغچه‌بان به چاپ رسید؛ آهنگ‌هایی برای آواز و پیانو همراه با یک سی.دی از اجراهای تاریخی که پیش از این در دسترس عموم نبود. این آثار که "دو زولفونت" (روی سروده‌های بابا طاهر) یکی از آنهاست در دهه 1950 آفریده‌ شده‌اند و در همان زمان با صدای اِولین باغچه‌بان، همسر آهنگساز، در برنامه‌های گوناگون اجرا شدند.

کاوه باغچه‌بان، فرزند آهنگساز که این مجموعه زیرنظر او منتشر شده می‌گوید: "هیچیک از سازمان‌هایی که معمولا پشتیبانی از چنین کارهایی را به عهده می‌گیرند برای انتشار نُت‌ها پیشقدم نشدند. در نتیجه ما با کمک دوستداران ثمین باغچه‌بان یک کارزار اینترنتی سازماندهی کردیم تا افراد علاقه‌مند بتوانند برای تامین هزینه چاپ آثار همکاری کنند."

دو زلفونت (روی سروده‌های باباهر) اثر ثمین باغچه بان

کاوه باغچه‌بان که خود نیز استاد آهنگسازی در دانشگاه تکنیک استانبول است می‌افزاید: "دهها نفر از ایرانیان مقیم اروپا و آمریکا به ما پیوستند تا به بهانه دهمین سالگرد درگذشت پدر، نت این آثار همراه با سی.دی منتشر شود. اگر اینگونه پیشتیبانی‌ها ادامه پیدا کند ما می‌توانیم دیگر آثار او که برای آواز گروهی، ارکستر و ... نوشته شده را هم منتشر کنیم."

در مجموعه‌ به چاپ رسیده، هم دست‌نوشته‌های اصلی ثمین باغچه‌بان - به دلیل ارزش تاریخی - و هم نسخه تایپ شده آثار برای اجرا گنجانده شده‌ است. کاوه باغچه‌بان می‌گوید: "دست‌نوشته‌ها روی کاغذهای قدیمی حس خاص خود را دارند. با تماشای آنها تصور می‌کنید در همان زمانی قرار گرفته‌اید که این کارها ساخته شده‌اند. اما اکنون همه نت‌ها را با نرم افزار تایپ می‌‌کنند درنتیجه همه مانند هم شده‌اند بدون هیچ تاثیر احساسی. نسل بعد دیگر هیچ دست‌نویسی از آهنگسازان نسل پیش از خود ندارد..."

 

سال‌های آغازین در ایران و ترکیه

ثمین باغچه‌بان در سال 1304/1925 در تبریز به دنیا آمد. پدرش جبار باغچه‌بان بنیانگذار آموزشگاه ناشنوایان در ایران بود. ثمین در هنرستان عالی موسیقی (کنسرواتوار تهران) نواختن اُبوا را فرا گرفت ولی کمی پیش از پایان تحصیل، در برنامه تبادل دانشجو میان ایران و ترکیه راهی این کشور شد. او در کنسرواتوار دولتی آنکارا در رشته آهنگسازی به تحصیل پرداخت و در همان زمان با اِولین-اُرگه سالم که در رشته آواز تحصیل می‌کرد آشنا شد. پس از ازدواج، اِولین از نام خانوادگی همسرش استفاده کرد و مجری بسیاری از آثار او در کنسرت‌هایش شد.

ثمین و اِولین باغچه‌بان پس از پایان تحصیل در آنکارا به تهران آمدند. از سال 1951/1330 هر دو در هنرستان عالی موسیقی کار خود را آغاز کردند. یکی از مشهورترین ساخته‌های ثمین باغچه‌بان در همین زمان ساخته شد: "بومی وار" اثری برای ارکستر سمفونیک که با الهام از ترانه‌های محلی ایران آفریده شده است. بومی وار سالها در بایگانی ماند. باغچه‌بان با گروه‌های چپ‌گرای مخالف محمدرضا شاه همکاری داشت و همین موضوع، امکان اجرای آثارش را با مشکل مواجه می‌کرد.

باغچه‌بان اما حدود یک دهه بعد با خشم فراوان از حزب توده استعفا داد؛ او در نامه‌ای سرگشاده نوشت آنچه از سوی این حزب به او و مردم وعده داده می‌شده فریب بوده است. باغچه‌بان حتی نت برخی از آثاری که با نگرش سیاسی نوشته بود را از بین برد. "کشته شدن یک رفیق خوزستانی" یکی از این آثار است که امروزه تنها یک ضبط تاریخی از آن برجای مانده است.

 

دوران اوج فعالیت هنری

در مراسم گشایش تالار رودکی در تهران (1967) یکی از آثار به اجرا درآمده از ساخته‌های ثمین باغچه‌بان بود: "زال و رودابه" که با الهام از داستان‌های شاهنامه آفریده شده است. در همان سال برای مراسم تاجگذاری محمدرضا شاه نیز ساخت تعدادی از آثار که به شکل زنده با «گروه کُر تهران» اجرا شدند به ثمین سفارش داده شد. در واپسین‌ سال‌های پیش از انقلاب اما یکی دیگر از مشهورترین آثار او شکل گرفت: ؛ "رنگین کمون"(10 قطعه برای تکخوان‌، آواز گروهی و ارکستر) که با همکاری نوازندگان ارکستر سمفونیک رادیو وین ضبط و منتشر شد. نسلی از کودکان ایرانی در آن زمان با این آلبوم بزرگ شدند و همچنان بسیاری از مراکزی که در ایران در زمینه آموزش موسیقی به کودکان فعالند از این آلبوم بهره می‌گیرند.

"رنگین کمان" از ثمین باغچه‌بان و اپرای "مانا و مانی" ساخته حسین دهلوی از جمله آثاری بودند که دولت ایران قرار بود آنها را به مناسبت سال جهانی کودک (1979) به یونسکو ارسال کند؛ طرح‌هایی که با وقوع انقلاب اسلامی فراموش شدند.

باغچه‌بان در کنار آهنگسازی به نویسندگی و مترجمی نیز می‌پرداخت. او تعدادی از آثار عزیز نسین، یاشار کمال و ناظم حکمت را به پارسی برگردانده که بیشتر آنها به صورت کتاب در تهران به چاپ رسیده‌اند.

 

ایرانِ پس از انقلاب، کوچ و خاموشی

پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، باغچه‌بان حدود یک سال ممنوع الخروج شد. پس از لغو این محدودیت، تا چندین سال علیرغم جنگ عراق و ایران، همچنان مصمم به ماندن بود. بایگانی شخصی او پُر از نامه‌های نهادهای دولتی است که از او برای ساخت آثار انقلابی دعوت‌ می‌کردند. باغچه‌بان به هیچیک از این خواسته تن نداد و در نهایت در سال 1363/1984 همراه با خانواده به ترکیه کوچ کرد.

دوران زندگی باغچه‌بان در استانبول در انزوا سپری شد. او در این دوران کارهایی برای آواز گروهی و ارکستر نوشت که به دلیل نبود پشتیبانی مالی هیچیک اجرا نشدند. بخشی از این آثار چندین سال پس از درگذشت آهنگساز، به کوشش پسرش کاوه، ضبط و در آلبومی به نام "چهارشنبه سوری" منتشر شدند.

تعدادی از ساخته‌های باغچه‌بان در سال‌های پیش از انقلاب به دلیل وجود صدای تکخوان زن، امکان نشر در ایران را ندارند. با اینحال بازماندگان او در جستجوی امکانی هستند تا این آثار را در بیرون از ایران منتشر کنند. کاری که در زمان حیات آهنگساز ممکن نشد

برگرفته از: بی بی سی

 

کمیته بین المللی پاسارگاد

www.savepasargad.com