سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا
پرانتزی سو تفاهم برانگيز در مورد تاريخ ايران
از: جمشید چالنگی
سخنرانی بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل در کنگره ی آمريکا شايد از معدود سخنرانی هائی باشد که پيش از ادای آن مورد بحث و تفسير های گوناگون قرار گرفت.
چه در آمريکا و چه در اسرئيل کم نبودند که با دعوت مستقيم«جان بينر» رئيس مجلس نمياندگان آمريکا از نخست وزير اسرائيل مخالفت کردند و از سوئی آنرا دهن کجی «بينر» و جمهوريخواهان که اکثريت را در کنگره و سنا دارند به پرزيدنت اوبا دانستند.
بنيامين نتانياهو چه درسخنرانی اش در « ای پک» ( کميته روابط آمريکا و اسرائيل) وچه در کنگره آمريکا ، در مقدمه سخنانش تلاش کرد تا هر گونه سوتفاهمی را از اين بابت که پذيرفتن دعوت «بينر» و سخنرانی در کنگره يآمريکا ناديده گرفتن پرزيدنت اوباماست برطرف کند. در اين مورد موفق شد يا نشد،پاسخش را بايد در روندروابط کاخ سفيد و بنيامين نتانياهودر آينده ديد.
در مجموع آنچه که بنيامين نتانياهودر کنگره گفت ، بازتاب نگرانی خود و نگرانی ملت اسرائيل در مورد امنيت خود بود.
قابل فهم است که اسرائيل نگران دست يافتن حکومت ايران به بمب اتمی باشد. چرا که حکومت ايران عملا مدتهاست به مرزهای اسرائيل رسيده است. ازطريق « حزب الله لبنان»، « حماس» در غزه» و حکومت بشار اسد در سوريه.
اين در حاليست که آيت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی و ديگر مسئولان ريز و درشت جمهوری اسلامی پنهان نکرده اند که خواهان نابودی اسرائيل هستند.
واقعی بودن اين خواست زمانی تاييد می شود که نقش حکومت ايران را در انفجار سفارت و مرکز فرهنگی اسرائيل در« بوئنس آيرس» می بينيم و اقدامات مشابه ديگر به ويژه اقدامات حزب الله لبنان عليه اسرائيل.
بنيامين نتانياهو به درستی بر اين نکته تاکيد کرد که چهار پايتخت عرب ، بغداد ، دمشق، بيروت و صنعا تحت نفوذ عملياتی حکومت ايران هستند. با اشاره به اين واقعيت ، نخست وزير اسرائيل اين پرسش را مطرح ساخت که در صورت دست يافتن چنين حکومتی به بمب اتم چه آينده ای در انتظار منطقه خواهد بود؟
تاکيد او بر اين نکته که دست يافتن تهران به بمب اتمی زمينه ساز رقابت اتمی غير قابل کنترلی در منطقه خواهد شد ، بارها نيز توسط برخی از رهبران عرب در منطقه نيز ابراز شده است.
نتانياهو بر اين نکته تاکيد کرد که حکومت ايران قابل اعتماد نيست و هرگونه توافقی با اين حکومت که فرصت کنترل گريزی به اين حکومت بدهد، راه رابرای دست يافتن آن به بمب اتمی هموار می کند.
نخست وزير اسرائيل با اشاره به سياست دولت « اوباما» در مورد حکومت ايران اميد به تغيير رفتار داخلی و خارجی حکومت ايران را اميدی عبث خواند وبه اين موضوع اشاره کرد که بطور نمونه در دولت حسن روحانی نه تنها ازبگير و ببند ها کم نشد که تعداد اعدام ها نيز افزايش يافت.
عليرغم چند موردی که بنيامين نتانياهو مردم ايران و حکومت ايران را از هم جدا ساخت اما وی سخنی گفت بس سو تفاهم بر انگيز ودور از واقعيت و همين انگيزه ی من شد در نوشتن اين مطلب.
آقای نتانياهو که همزمان با « جشن پوريم»( از جشن های ملی يهوديان که در ستايش از« ملکه استر» همسر يهودی خشايارشاه برگزار می شود )سخن می گفت به « هامان » ( وزير منتسب به خشايارشار اشاره کرد که قصد نابودی يهوديان را داشت و ادامه داد که اکنون نيز از سرزمين پارس رهبری ديگر( خامنه ای ) قصد نابودی اسرائيل را دارد.
نتانياهو در سخنان خود پرانتزی تاريخی ساخت که قوس نخست آن « هامان » و قوس ديگرش « خامنه» ی است.ساختن چنين پرانتزی در سر سخن، دادن چنين تصويری به حاضران در کنگره و ميليونها تماشاگرتلويزيونی سخنرانی نتيانياهودر سراسر جهان است که ايرانيان از بيش از دو هزار سال پيش تا کنون در پی نابودی يهوديان واکنون اسرائيل بوده و هستند.
تصويری غير واقعی
که مطمئنم در اسرائيل نيز بسياری با من در مورد غير واقعی بودن آن هم نظرند.
نتا نياهو اشاره کرد که آگاهی «ملکه استر» از توطئه
هامون و برملا ساختن آن
مانع قتل عام يهوديان در ايران شد( و همين سبب جشن پوريم است).
گو که حتی کم نيستند مورخان يهود که اين حکايت را بيشتر افسانه می دانند تا واقعيت امااگر حتی واقعيت داشته باشد پرسش من از بنيامين نتانياهو اينست که در همه ی تاريخ ايران، پيش و پس از اسلام حتی،چند « هامون وزير » سراغ داريد؟و مگردر همين حکايت نيز « استر » ،« ملکه ايران » نيوده است ومگر نه اينکه قرنهاست که آرامگاه او وعموی اودر همدان زيارتگاه يهويان و غير يهوديان ايرانی بوده و هنوز نيز هست؟
و مگر در همان حکايت « هامون » گفته نمی شود که پادشاه ايران دسيسه اين وزير يهود ستيز را برای قتل عام يهوديان بر نتافت وسرانجام به فرمان او هامون را به دار آويختند.
از هامون مفروض تا آيت الله خامنه ای يهوديان ايران مانند ديگر هموطنان خود تاريخی پر فراز و نشيب داشتند.تاريخی که حاصلش دلبستگی عميق يهوديان به زادگاهشان ايران است، در وطن موعود خود اسرائيل و هر کجای ديگر جهان که هستند.
سهم بزرگی که ايرانيان يهودی در فرهنگ، هنر و علوم در ايران داشته اند همواره مورد قدردانی ديگر هموطنانش بوده و هست. نيک که بنگريم می بينيم در همين زمان نيز عليرغم حنجره درانی رهبر و ديگر مسئولان جمهوری اسلامی برای نابودی اسرائيل ، اکثريت نسل جوان ايران بر خلاف مسير تبليغاتی حکومت، همواره با استفاده از هر امکانی ،علاقه ی خود را برای دوستی بين ايرانی آزاد و اسرائيل ابراز داشته اند.
پرسش هاو اشارات بسيارست از جمله اينکه اين آيا غير از ايران بوده است که پيش ازانقلاب اسلامی، نخستين وتا مدتها که مصرروابط ديپلماتيک با اسرائيل بر قرار کند تنها ميزبان سفارت و سفيران اسرائيل در منطقه يود؟
سخنرانی بنيامين نتانياهو در کنگره آمريکا حتی از سوی مخالفان او در رسانه های آمريکا سخنرانی با ساختاری مستحکم توصيف شده است اما کاش مشاورانش به او توصيه می کردند چنين پرانتز نادرستی را در مورد تاريخ ايران در سخنرانی خود نگشايد .چراکه ناراستی اش موجب ناخشنودی بسياری در ايران که ناخرسند از حکومت خويش وخواستار دوستی با اسرائيل هستند بلکه در اسرائيل نيز می شود.
بنيامين نتانياهو بهتر آن می بود که می گفت ايران چند هزار سال پيش پادشاهی به نام « کوروش » داشت که در پی فتح بابل ، يهوديان اسير را آزاد ساخت و آنانرا ياری داد تا به سرزمين شان اورشليم بازگردند و معابد خود را بر پا دارندو فرمان داد تا هيچکس در قلمروی او مزاحمتی برای يهوديان ايجاد نکند و اهانتی به دين آنان روا ندارد.
چه درست بوداگر می گفت دريغا ايرانی آنچنان،اکنون رهبرانی دارد همه خواستار نابودی اسرائيل.
بی اساس نيست که در « تورات» ،کوروش دستکم ۲۰ بار ستايش می شود و در ايران امروز،کارگزاران وتاريخ پردازان حکومت فقيه که در ستيز مدام با « آزاد انديشی» کوروش و ميراث ريشه دار فرهنگی او هستند ، کوروش را نخستين « صهيونيست » جهان خوانده اند.
من مطمئنم بنيامين نتانياهو که از خانواده ای فرزانه وتاريخ شناس می آيد تورات را بارها خوانده و بر تاريخ ايران نيز اشراف دارد.
بر همين اساس پرانتز واقع بينانه و واقع گوئی که او به عنوان نخست وزير اسرائيل می توانست در سخنان خود بگشايد پرانتز( کوروش – خامنه ای) می بود نه (هامون مفروض – خامنه ای).
آن دودر پرانتز نخست متضادند و ايندودر يهودی ستيزی از يک جنس.
مطمئنم که در ايران و نيز در اسرائيل بسياری بر اين باورند که سرنوشت ايران اين نبود که بيش از دو هزار سال پس از کوروش به اسارت فقيهان يهود ستيز در آيد.
بعيد می دانم که بنيامين نتانياهو اين حقيقت غم انگيز را نداند.
کمیته بین المللی نجات پاسارگاد