سرزمین کورش سرزمین من
از: کورش زعیم
سرزمین کورش، سرزمین من، سرزمین دانایی، راستی، درستی و میهن دوستی. سرزمین برابری مردم و سروری جهان.
سرزمین من، جمهوری اسلامی، سرزمین ناراستی، نادرستی و میهن فروشی، سرزمین نادانی، تبعیض و نابرابری و مردمی تحقیر شده. از کجا به کجا آمده ایم!
سرزمین کورش، سرزمین من، شوراهایی که مهستان بودند، فرنشینان را بر می گزیدند، فرماندهان ارتش را برمی گزیدند، فرمان جنگ می دادند و فرمان صلح. قانون وضع می کردند، قانونهایی که در راستای پیشرفت کشور و امنیت و آسایش مردم و سرافرازی کشور بود. آن شوراها افتخار ایران بودند.
سرزمین من، جمهوری اسلامی، مجلس کهستان، که از میهن دوستی و منافع ملی بهره ای نبرده اند. در حالیکه کشور در فقر و بیکاری و اعتیاد و فساد و سرخوردگی جهانی بسر می برد. برای پوشش زنان و چند همسری و همخوابگی با دختربچه های فرزندخوانده و ممنوعیت ماهواره قانون می سازند، و در حل مسایل کلان کشور کارشکنی و سنگ اندازی می کنند. آنان هیچ آگاهی و هشیاری درباره اصول کشورداری، اقتصاد ملی، امنیت ملی و نظام اجتماعی ندارند، و موفقیتشان در کارچاق کنی است. این مجلس افتخار مردم نیست و عرق شرم بر پیشانی ملت ایران می تراواند. از کجا به کجا آمده ایم!
در سرزمین کورش، سرزمین من، همه کار می کردند و در رفاه بودند. سربازان دشمن شکست خورده هم می توانستند بمانند و کشاورزی کنند، تولید کنند یا بهر کار دیگر بپردازند و دستمزد و مزایا و مرخصی برابر با ایرانیان بگیرند.
در سرزمین من، جمهوری اسلامی، نیمی از جمعیت آماده به کار بیکار است، کودکان بجای دانش آموزی در خیابانها گدایی می کنند و مواد مخدر می فروشند، دانش آموختگان ما بیکارند یا برای زنده ماندن دستفروشی یا مسافرکشی می کنند یا مهاجرت می کنند. با همسایگان پناهنده خود چنان تبعیض آمیز و توهین آمیز رفتار می کنیم که انگار سربازان دشمنند. از کجا به کجا آمده ایم!
در سرزمین کورش، سرزمین من، از جاوه تا نیل کشاورزی و تولید و بازرگانی می کردیم و بزرگترین و پر رونق ترین اقتصاد و مرفه ترین مردم جهان بودیم، بزرگترین ناوگان دریایی را داشتیم و ارتش قدرتمندترین در جهان، ولی تنها پدافندی بود و مرزهای ما را امن نگه می داشت و احترام آن در دل دوست و دشمن بود.
در سرزمین من، جمهوری اسلامی، سردمداران با ثروتهای دزدیده از ملت، از نیل تا میسی سی پی کاخ می سازند، سرمایه گذاری می کنند و با دلالی به تهی کردن توان اقتصادی کشور و فقیرسازی مردم مشغولند. ارتش یکپارچه و منسجم نداریم و سامانه نظامی ما ملوک الطوایفی است. دوستان را فقط با پول می خریم، ولی هیچ احترامی در دل دوست و دشمن نداریم. از کجا به کجا آمده ایم!
در سرزمین کورش، سرزمین من، پیشگام دانش و فن در جهان بودیم. شش دانشگاه در جهان وجود داشت که همه آنها در سرزمین من بود. نخبگان جهان برای دانش آموختن به ایران روی میاوردند، و پس از بازگشت به کشورشان از جمله دانشمندان تاریخی کشورهایشان می شدند. آنچه را آتن و روم ادعا می کنند، ما سدها سال پیش از آن داشتیم و تدریس می کردیم.
در سرزمین من، جمهوری اسلامی، میلیونها کودک از مدرسه رفتن محروم هستند، کتابهای درسی ما از فرهنگ بیگانه می گویند و فرهنگ و تاریخ ملی را انکار می کنند، دبیرستانها و دانشگاههای ما وقت جوانان را با تزریق خرافات و دروغ تلف می کنند، استادان نخبه و دانشمند ما را از درس دادن محروم می کنند و از کشور می گریزانند و معلمان کم سواد تک بعدی تعبدگرا را جانشین می کنند. جوانان نخبه ما برای دانش آموختن به کشورهای دیگر روی می آورند تا در آنجا فرصت درخشش بیابند و از دانشمندان تاریخ آن کشورها شوند. از کجا به کجا آمده ایم!
در سرزمین کورش، سرزمین من، زن آزاد و با مرد برابر بود، به هر مقامی که شایسته بود می رسید، فرمانده می شد، وزیر می شد، شاه یا سرباز می شد. زنان ما همیشه نشان داده اند که در دانش و مدیریت و هنر و فرماندهی از مردان بهترند.
در سرزمین من، جمهوری اسلامی، زنان ما ضعیفه انگاشته و ضعیف نگه داشته می شوند، دانشگاه برویشان بسته می شود، با تار مویی از ماموران رسمی و غیررسمی آزار می بینند، کتک می خوردند، توهین و بازداشت می شوند، از ناموس خود دفاع کنند زندانی یا اعدام می شوند؛ و به چهره زیبایشان اسید پاشانده می شود. آنان باید در خانه بمانند و پاسخگوی شهوت نامردان باشند. از کجا به کجا آمده ایم!
در سرزمین کورش، سرزمین من، آزادی و امنیت برای همه مذهب ها و باورها و آیین ها، آزادی برای اندیشه و بیان آن، آزادی برای رسیدن به هر جایگاهی که شایسته آن بودیم. امنیت برای همه، امید برای جوانان.
سرزمین من، جمهوری اسلامی، آزادی برای ابلهان و دروغگویان، امنیت برای مزدوران و خائنان؛ زندان برای روشنفکران و اندیشمندان، اعدام برای مخالفان. ناامیدی برای جوانان و وحشت برای زنان. از کجا به کجا آمده ایم؟
سرزمین کورش، سرزمین من، ما نظام اطلاعاتی و امنیتی را ابداع کردیم، و چنان مدیریت کردیم که در خدمت مردم باشد نه حکومت. ما در دولتهای کشورهای دیگر مامور می گماشتیم تا از سیاستها، توطئه ها یا قصد جنگ علیه ایران بهنگام آگاه شویم و کشور و مردم را در امنیت و صلح نگه داریم.
در سرزمین من، جمهوری اسلامی، نظام اطلاعاتی و امنیتی در خدمت حکومت است نه مردم. عاملان نفوذی به راحتی در همه نهادهای تصمیم گیرنده رخنه می کنند و شبکه تشکیل می دهند و با آزادی و بدون ترس ایجاد ناامنی می کنند، با حل مسایل کلان کشور مخالفت و کارشکنی و سنگ اندازی می کنند، و کشور را به سوی فساد و سقوط اقتصادی و اجتماعی، و آشوب و جنگهای داخلی و فروپاشی هدایت می کنند. اگر در این آخرین روزهای فرصت بدست آمده برای نجات کشور و برون آمدن از انزوا و تحریم این شبکه موفق شود مذاکرات بین المللی را کماکان عقیم کند، از ماه آینده که جمهوریخواهان امریکا بر دو مجلس چیره شوند، با فرصت سوخته و داعش در آستانه، ما روزگار متفاوتی خواهیم داشت. این شبکه برخلاف مردم این کشور، از امنیت کامل برخوردار است.
از کجا به کجا آمده ایم؟ ما از اوج قدرت و رفاه و افتخار آمده ایم. ما از فرهنگ انسان ساز ایرانی بودن آمده ایم. ما از پیشگامی در آزادی و برابری انسانها آمده ایم، ما از محبوبیت کشورمان در جهان آمده ایم. ولی اینجا که هستیم کجاست؟ یا اینجا خانه ما نیست، یا این سردمداران ایرانی نیستند.
تهران 7 آبان 1393 (29 اکتبر 2014).
کمیته بین المللی نجات پاسارگاد