اگر " زاگرس " نباشد!
محسن تیزهوش فعال محیط زیست
زاگرس برای ما ایرانیها یک سرمایه بسیار با ارزش محسوب می شود زیرا به رایگان 40 درصد از منابع آبی مان را تامین می کند تا بحرانی همچون خشکسالی نتواند سایه خود را بیش از پیش طولانی کند؛با نگاهی به سیمای سرزمینمان در خواهیم یافت که وسعت مناطق بسیار خشک و نیمه خشک کشور تقریباً بالغ بر 1.5 میلیون کیلومتر مربع، یعنی حدود 90 درصد از کل مساحت کشور را در بر می گیرد؛ این در حالی است که سهم ما از ریزش های جوی تنها یک سوم ميانگين بارندگي جهان بوده و میزان تبخير و تعرق کشور نیز با آماری نزدیک به سه برابر میانگین جهانی یک مدیریت پایدار را نسبت به طبیعت می طلبد.در این شرایط است که اهمیت منطقهای همچون " زاگرس " روشنتر از پیش شده و لزوم حفاظت از آن نیز پر رنگ میشود. در حقیقت محدوده رویشی زاگرس که از نظر کمّی، اولین و از نظر کیفی دومین منابع جنگلی ایران را در بر گرفته و قسمت وسیعی از حوزه هاي آبریز ایران را تحت تاثیر خود قرار داده، نقش بسیار ویژه ای در پایداری زیستی این سرزمین بر عهده دارد.سرزمینی که با وجود جنگلهای وسیع بلوط استراتژیکترین منطقه غنی از داشتههای اکولوژیک ایران بوده که می تواند آماری نزدیک به 65 درصد از کل سیستم بارانزایی کشور را به خود اختصاص دهد.
منطقه ای که همواره معیشت پایدار جوامع محلی را تامین کرده و سایر مناطق کشور نیز از خدمات رایگان آن همواره بهره برده اند؛سرزمینی که از سردشت آذربایجان غربی تا مناطقی همچون چهار محال، لرستان، کهگیلویه و فارس با 1400 کیلومتر طول و 500 کیلومتر عرض غرب ایران را در آغوش خویش گرفته و با وجود بارندگی مناسب، پوشش گیاهی مطلوب و زمین های حاصلخیز، جایگاه تاثیرگذاری در حفاظت از زنجیره غذایی داشته و در حقیقت حافظ منابع آب و خاک کشور است؛ امروز مهمترین و تاثیرگذارترین رودخانه های کشور از دل کوه های زاگرس سرچشمه گرفته که در مجموع، آماری نزدیک به 30 درصد از آبهای سطحی ایران را در خود جای داده اند.این در حالی است که نمی توان از غنای زیستی این سرزمین به راحتی گذشت؛مناطق حفاظت شده و ارشمندی همچون دنا،اشترانکوه،تنگ صیاد،سبزکوه و...از تنوع زیستی بالایی برخوردار می باشند که در زنجیره حیات نقش کلیدی ایفا نموده که لزوم حفاظت و حراست از این داشته های طبیعی امری ضروری و حیاتی تلقی می گردد.
اینجاست که باید از خودمان بپرسیم آیا آنچنان که شایسته است، توانسته ایم پاسدار حقوق طبیعی زاگرس باشیم؟آیا بهره برداری های صورت گرفته از زاگرس در یک دهه اخیر پایدار و خردمندانه بوده است؟ با نگاهی به شرایط حال حاضر زاگرس در خواهیم یافت که خیر،ما نتوانسته ایم از سرمایه ملی زاگرس سزاوارانه حمایت کنیم؛ در یک دهه اخیر منطقه زاگرس میزبان بیسابقهترین بهره کشی های جاهلانه بوده و همین امر اسباب تشدید بحرانهای زیستی و اقیلمی را فراهم آورده و امروز چالشهای بسیاری بر قامت سبز زاگرس سایه انداختهاند؛ موضوع زوال بلوطهای زاگرس همچنان عرصه های بیشتری را به کام مرگ می کشاند و از سوی دیگر هیچ اقدام امیدوار کننده ای برای نجات این درختان صورت نمی گیرد!
از سوی دیگر «سدسازیهای بی حاصل» در مناطق حساس جنگلی تنش های فراوانی را ایجاد کرده و درختانی که سد طبیعی ریزگردها بوده و در پایداری منابع آب و خاک عملکردی بی نظیر داشته و دارند اینگونه قربانی طرح هایی می شوند که بدون در نظر گرفتن شرایط اکولوژیک منطقه تنها به سودهای کوتاه مدت اقتصادی می اندیشند!
در چند سال اخیر «فعالیت های معدنی» نیز عرصه را بر زاگرس تنگ کرده اند؛ شوربختانه حتی حساس ترین مناطق تحت حفاظت نیز از حضور طرح های معدنی در امان نبوده و در نهایت ثروت هایی که در آینده می توانند به دادمان برسند، امروز به جیب عده ای خاص سرازیر میشوند! در این بین نمی توان از کنار نام « کشاورزی ناپایدار »که آسیب های فراوانی به جنگلهای بلوط وارد ساخته اند به سادگی گذشت؛ امروز دشتهای بسیاری از زاگرس که روزگاری یک دست بلوط بود، به بیابان زمین های کشاورزی تبدیل شده و همین امر اسباب مهاجرت عشایر به شهر ها را فراهم آورده تا شغل های کاذب رواج بیشتری بیابند.
اینجاست که باید به این نکته اعتراف کنیم که به نام توسعه و اشغالزایی، در حال ویران کردن منطقه ای هستیم که اگر روزی توان زیستی خود را از دست بدهد، هیچ جایگزین مناسبی برای آن نخواهیم داشت؛ جای بسی تاسف است که برای خوب جلوه دادن این طرحهای طبیعت ستیزانه، شعار اشتغال زایی نیروهای بومی را سر می دهند و در مقابل بیکارترین استانهای کشور « لرستان،ایلام،کرمانشاه و کردستان » در دل منطقه زاگرس قرار دارند.
شوربختانه نتیجه این توسعه ناپایدار از بین رفتن شاخص های زیستی زاگرس را در پی خواهد داشت؛در این بین راهبردی ترین اقدامی که می تواند از مخاطرات طبیعی زاگرس بکاهد،حراست از جنگلهای بلوط است؛زيرا تنها راه نجات محيط زيست زاگرس از بحران های اقلیمی،حفظ جنگلهاست كه چتری برای حفاظت از منابع آب،خاك و هوا محسوب مي شود.به هر روی امروز همچنان فرصت داریم که اقدامات خویش را اصلاح کرده و در تدوین راهبردهای جدید نگاه خردمندانه به اقتصاد،اجتماع و سرمایه های اکولوژیکی را اولویت قرار دهیم تا به سمت « توسعه پایدار و در خور » حرکت نماییم.
کمیته بین المللی نجات پاسارگاد