Save  Pasargad Committee

 

Link to English Section

پيوند به خانه  

 

دریاچه ارومیه و خشكيدگي يك مناظره بي‌حاصل

از: دکتر ناصر کرمی

کارشناس محیط زیست

مناظره روز جمعه شبكه يك سبما درباره خشكيدگي درياچه اروميه توجه گسترده دلمشغولان اين موضوع را جلب كرد. با اين وجود محتواي مباحث مطرح شده چندان اميدي را برنينگيخت.

نه فقط اميد احياي درياچه اروميه بلكه حتي اين اميد را كه با اين مايه از سطح تخصص و انگيزه و اراده كه در ميان نهادهاي مرتبط وجود دارد، بتوان كاري جدي در اين زمينه انجام داد. حرف‌هاي مطلقاً غيركارشناسي، تصورات غلط و غيرعلمي و ادعاهاي نه‌چندان صادقانه متأسفانه اين نگراني را برمي‌تابد كه با وجود وعده‌هاي رئيس‌جمهوري، براي نگين شمال غرب ايران چندان روزنه اميدي گشوده نيست. در اين باره مي‌توان به نكات زير اشاره كرد:

1- نظرسنجي پيامكي برنامه، خود بيانگر نگاه غلط و غيركارشناسي طراحان مناظره نسبت به موضوع بود. از مردم خواسته بودند بگويند براي نجات درياچه اروميه موافق كاهش ميزان آب تخصيصي به بخش كشاورزي هستند يا نه؟ انتظار داريد يك معلم در اراك يا يك كارمند ثبت احوال در اصفهان به اين سوال چه جوابي بدهند؟ طبيعي است كه بگويند آري! همچنان كه نتيجه نظرسنجي هم همين بود. نكته اين است كه آيا مردم محلي آمادگي مشاركت مسئولانه براي نجات درياچه و پرداخت هزينه در اين باره را دارند يا نه؟ آنها هستند كه جوابشان به اين سوال مهم و اثرگذار است، نه كساني كه در اين باره چندان ذينفع نيستند.

2- هر 6 فرد حاضر در مناظره تأكيد داشتند كه تغيير اقليم يكي از دلايل خشكيدگي درياچه اروميه است. مهم‌ترين غلط علمي مصطلح در مناظره نيز همين بود. كدام تغيير اقليم؟ بر مبناي كدام تغيير معنادار روندهاي اقليمي؟ جالب است كه فقط معاون وزير نيرو در اين باره به يك آمار مشخص اشاره كرد؛ اينكه اين منطقه در 5سال اخير با كاهش بارش روبه‌رو بوده است. جالب‌تر اين است كه خود او 30ثانيه قبل (بله، واقعا 30‌ثانيه قبل!) اشاره كرده بود كه روند واپس‌نشيني درياچه از 15 سال پيش آغاز شده است. مضاف برآنكه در اين 5‌سال، اساساً تمام ايران با كاهش بارندگي روبه‌رو بوده است و نه فقط حوزه شمال غرب. از سوي ديگر، اگر بنابر آمار 5ساله باشد، بلااستثنا تمام نقاط جهان در اين 5سال دچار تغيير اقليم شده‌اند. چون قطعاً ميانگين بارش و دماي اين 5سال هر جا در جهان با 5سال قبل از آن , و همچنین به طور كلي با ميانگين 100ساله تفاوت دارد، قدري بيشتر يا كمتر. اما اينها نوسان معمول اقليمي است و نه تغيير اقليم. در 40هزار سال گذشته درياچه اروميه خشكسالي‌هاي خيلي وخيم‌تر و ترسالي‌هاي خيلي پربارش‌تر را از سر گذرانده است، اما وضعيت كنوني آن در همه 40هزار سال گذشته بي‌سابقه است. پس، تأكيد بر تغيير اقليم (كه بسيار از نظر اقليمي بحث بي‌پايه و غلطي است) فقط براي فرار از مسئوليت‌ها انجام مي‌شود.

نكته نگران‌كننده در اين‌باره، سطح دانش وزارت نيرو درباره موضوعي مثل اقليم است. آيا اين وزارتخانه واقعا گمان مي‌كند با آمار 5‌ساله مي‌توان مدعي تغيير اقليم بود؟ با همين سطح دانش كارشناسي اين همه سد را ساخته و اين همه راه بر رودخانه‌ها بسته‌اند؟

3- يك نكته جالب تصور استاندار آذربايجان غربي درباره دليل تغيير شرايط اقليمي است. او مي‌گويد دام‌ها اضافه بر ظرفيت مراتع هستند و نابودي پوشش گياهي باعث كاهش رطوبت و در نتيجه كاهش بارندگي منطقه شده است. نكته اين است كه تقريبا منشأ حتي يك قطره از باراني كه در ايران مي‌بارد، خود سرزمين ما نيست. آبي كه در ايران بخار مي‌شود، احتمالاً هزاران كيلومتر دورتر بر فراز هيماليا تراكم يافته و مي‌بارد. آنچه استاندار مي‌گويد، آيا بيانگر سطح گزارش‌هاي كارشناسي است كه در اختيار او قرار گرفته‌اند تا ماجرا را مديريت كند؟

4- معاون وزير نيرو مشتاقانه از آمادگي اين وزارتخانه براي انتقال آب بين حوضه‌اي گفت. جايي ديگر را بدبخت كنند تا شايد زخم اروميه كمي التيام پيدا كند. به نظر مي‌رسد اين وزارتخانه فقط توسط گروهي از مهندسان سيويل كاسبكار اداره مي‌شود. شايد لازم باشد چندنفري كارشناس محيط‌زيست چشم و دل‌سير هم استخدام وزارت نيرو شوند.

5- نماينده اروميه علناً مي‌گويد كه از جاي ديگر آب بياوريد و كاري به كار سدها و كشتزارهاي آذربايجان غربي نداشته باشيد. خيلي هم بر اين تصور پامي‌فشارد. اگر او را نماينده افكار عمومي منطقه و اذهان مردم محلي بدانيم، بايد بگوييم نجات اروميه تقريباً ناممكن است!

6- نماينده سازمان حفاظت محيط‌زيست در دفاع از سازمان متبوعش مي‌گويد كه 10سال پيش ما نامه داده‌ايم و خطر در پيش‌رو را گوشزد كرده‌ايم. بله، زحمت كشيده و 10 سال پيش يك نامه داده بودند (همان زمان هم روزنامه‌ها پر بود از اخبار و گزارش‌هايي مبني بر آغاز روند عقب‌نشيني درياچه اروميه) اما بعد چه كار كرده بوديد؟ با وجدان راحت رفته بوديد پي‌ كارتان؟

7- جالب است كه همه از ساخت بدون ضابطه 70 سد و حفر غيرمجاز 30 هزار چاه سخن مي‌گويند و هيچكس نمي‌گويد كه اين سدها قارچ خودرو نيستند كه يك شبه و خود‌به‌خود سبز شده باشند و چاه عميق هم توالت انفرادي نيست كه بشود يواشكي گوشه حياط آن را ساخت.

وزارت نيرو چرا بدون ارزيابي فني و دقيق اين سدها را مي‌ساخته، محيط‌زيست چرا به ساخت اين سدها مجوز مي‌داده و اگر بدون مجوز او مي‌ساخته‌اند چرا مانع‌شان نمي‌شده و چه كسي بايد جلوي حفر چاه‌هاي غيرمجاز را مي‌گرفته؟ چرا نگرفته؟ و چرا حالا رسماً قصورش را نمي‌پذيرد؟

8- متأسفانه هيچكدام از طرف‌هاي مناظره حتي يك بار به دليل اصلي خشك‌شدن درياچه، ‌يعني رويكرد به كشاورزي ناپايدار به طور اعم و تغيير الگوي كشت از انگور به سيب، به طور اخص، اشاره نمي‌كند.

9- درباره نقش ميانگذر خيلي گذرا صحبت شد، در حالي كه قطعاً ميانگذر (با توجه به تأثير آن در تالابي‌شدن درياچه و افزايش تبخير) حدود 20 درصد در كاهش سطح آب مؤثر بوده است.

10- متأسفانه مناظره با جمع‌بندي‌های پادرهواي غلطي به اتمام رسيد، اينكه همه مشكل زير سر راندمان پايين مصرف آب در حوزه پيراموني درياچه است و با چه بهبود اين مؤلفه مشكل درياچه تقريباً حل خواهد شد. تقليل ماجرا به چنين موضوع تكنيكي كاملاً در دسترس و اميدبخشي، شايد ناشي از مهارت مديران دولتي در تقليل ماجراهاي بحراني و حاد به نكات بديهي و پيش‌پا افتاده است. دامي كه متأسفانه نماينده افكار عمومي هم در آن گرفتار شد و اجازه داد مناظره با اين خوش‌بيني به اتمام برسد كه با افزايش راندمان مصرف آب (كه ادعا شد كار كم‌هزينه و راحتي است و وزارت نيرو هم طرحش را آماده كرده) دوباره درياچه اروميه به پهنابي خروشان و پرآب تبديل مي‌شود. سرانجام بحث: برخلاف تصور مديران دولتي حاضر در مناظره، احياي درياچه اروميه كار بسيار دشوار و پرهزينه‌‌اي است. دست‌كم  نيمي از سدهاي موجود بايد برچيده شوند، اين يعني خارج‌شدن هزاران هكتار از اراضي منطقه از سطح زيركشت و تعطيلي ده‌ها هزار فرصت شغلي. دست‌كم 20‌هزار حلقه چاه بايد كور شوند. هر چاه منبع معيشت يك يا چند خانواده است. اين هم يعني دست‌كم 100هزار دهان باز كه گرسنه مي‌مانند و دولت بايد سيرشان كند. الگوي كشت بايد از سيب و ديگر محصولات پرمصرف به محصولات خشكي‌پسند تغيير كند. اين يعني دگرگوني كامل اقتصاد محلي منطقه. ميانگذر بايد به طور كامل برچيده شود. اين يعني یا ميلياردها دلار هزينه براي احداث ميانگذري منطبق با اقتضائات اكولوژيكي درياچه و يا مجاب‌شدن مردم محلي براي تردد خيلي طولاني‌تر.

اجراي اين طرح‌ها يعني برقراري يك دوره رياضت اقتصادي در منطقه؛ يعني تخصيص حجم عظيمي از منابع ملي براي كاهش اثرات اين رياضت بر مردم محلي. يعني آمادگي دولت براي تعامل با صدها هزار مردم معترض محلي. متأسفانه در مناظره شفاف و صريح به اين موارد اشاره نشد و فرصت مناظره از دست رفت؛ اميدواريم خود درياچه از دست نرود

کمیته بین المللی نجات پاسارگاد

www.savepasargad.com