اعتراض کوشندگان محیط زیست به واگذاری باغ گیاه شناسی تهران به بخش خصوصی
در حالیکه در هفته های اخیر خبر از اجاره باغ گیاهشناسی ملی تهران به بخش
خصوصی برای جبران بخشی از هزینه های نگهداری این باغ شنیده می شود که بسیاری از کارشناسان منابع طبیعی به دلیل احتمال در نظر گرفتن کارکردهای تفریحی و غیر آموزشی برای آن توسط بخش خصوصی نسبت به نابودی حاصل نیم قرن تلاش پژوهشگران هشدار می دهند.به گزارش خبرنگار مهر، زیباترین پردیس ایران در تهران، نه تنها بزرگترین
پردیس ایران و خاورمیانه است، بلکه با وسعت 145 هکتار، در حقیقت پهناورترین باغ گیاهشناسی ثبت شده در بین 234 کشور موجود در جهان هم هست. با این وجود، شگفت آور این است که حتی بسیاری از تهرانیها هم خبر ندارند که چنین پردیسی در غرب این شهر نزدیک به نیم قرن است که وجود دارد و به عیار زندگی آنها کیفیتی بیشتر میبخشد، چه رسد به دیگر مردمان کشورمان!این مجموعه نفیس ژنتیکی در دامنه جنوبی رشته کوه البرز مرکزی، در شمال
غربی تهران (محدوده شهرداری منطقه ۲۲) واقع شده است و برخی از قدیمیترین گونههای درختی کاشته شده در آن، قدمتی نزدیک به نیم قرن دارند. افزون بر آن، تاکنون بیش از ۲۵ مجموعه گیاهی با تنوعی بیش از ۴ هزار گونه از رویشگاههای اصلی کشور و نیز تعدادی از رویشگاههای شاخص در سایر اقالیم حیاتی دنیا به همراه مجموعههای متنوعی از پردیسهای موضوعی، دریاچهها، رودخانهها، تالابها و آبشارهای زیبا را درخود جای داده است. همچنین، نخستین، بزرگترین و مهمترین فضای گلخانهای گرمسیری را برای رویش گیاهان مانگرو ایجاد کرده است.این پردیس زیبا، که بی شک یکی از شناسههای وقار سامانه پژوهشی کشور در
حوزه منابع طبیعی به شمار میآید؛ مجموعهای است که حدود ۳۰۰ پژوهشگر را در گرایشهای مختلف مرتبط با دانش منابع طبیعی و محیط زیست گردهم آورده و نهاد متولی تحقیقات در حوزه منابع طبیعی کشور را هویتی بایسته بخشیده است؛ نهادی که میکوشد تا از این موزه زنده و بیبدیل طبیعت ایران، پاسداری شایسته ای به عمل آورده و در عین حال، دانشجویان و علاقهمندان به این موضوع را هرچه بیشتر و ملموستر با مزیتهای گیاهی کشور آشنا سازد.
اما این مجموعه دیدنی که حاصل تلاش و مهارت و تخصص گروهی از زبدهترین
پژوهشگران و کارشناسان در حوزه گیاهشناسی، طراحی محیط و علوم مرتبط با جنگلداری، مرتعداری و بیابان است، نتوانسته به مردم کشور و جهان شناسانیده شود. در حقیقت در حالیکه میزان بازدید سالانه از دومین باغ گیاهشناسی جهان (باغ کیو در لندن) به 2 میلیون نفر میرسد میزان بازدید از باغ گیاهشناسی ملّی ایران در تهران به 50 هزار نفر در سال هم نمیرسد و بدتر اینکه این باغ هر ساله با کابوس تأمین بودجه لازم برای پرداخت هزینههای تیمار و نگهداری حدود 4 هزار گونه گیاهی خود روبروست. باغی که علاوه بر این تنوع خیرهکننده گیاهی، دارای چندین دریاچه، آبشار، تالاب، رودخانه، گلخانه و تعداد قابل توجهی پرنده و دیگر حیوانات موجود در البرز مرکزی است.حالا چند هفته ای است که خبر هایی از عقد قرار داد با بخش خصوصی برای
اجاره باغ گیاهشناسی ملی شنیده می شود که با موجی از اعتراض کارشناسان و فعالان محیط زیست رو برو شده چرا که به اعتقاد انها تجربه نشان داده اینگونه اجاره دادن ها هرگز با اهداف اصلی این مراکز که همانا آموزش و پژوهش است همخوانی ندارد و حتی گفته می شود بخش خصوصی در قبل قرار دادی که برای تأمین بخشی از هزینه های پارک بسته کارکرد های تفریحی و حتی برگزاری جشن هایی مانند جشن عروسی در این مجموعه را مد نظر دارد.اما عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات جنگل و مرتع با بیان اینکه کمبود اعتبار و
بودجه برای این پارک بسیار نگران کننده است به خبرنگار مهر می گوید: این وضعیت سال گذشته به جایی رسید که مسئولان ناچار شدند که حدود 120 باغبان این مرکز را به دلیل کمبود اعتبار اخراج کنند و بسیاری از بخش های ارزشمند این باغ در آستانه نابودی قرار گرفت.کارکرد تفریحی برای مراکز پژوهشی در هیچ جای دنیا مفهوم ندارد
به گفته محمد درویش، اجاره دادن این باغ به بخش خصوصی اگر با نظارت
مسئولان و فقط به منظور آموزش و پژوهش بازدید کنندگان همراه باشد نه تنها اشکالی ندارد بلکه بسیار هم مفید خواهد بود اما انطور که تجربه در کشور ما نشان داده بخش خصوصی غالباً پس از عقد قرار داد تنها درامد زایی بیشتر و کار کرد های تفریحی را در نظر می گیرد. بنابراین در نهایت نه تنها کمکی به نگهداری این باغ نمی شود که موجبات نابودی آن فراهم می شود.آنطور که او می گوید: در هیج جای دنیا برای یک چنین سرمایه ملی کاربری
تفریحی تعریف نمی شود بلکه از مزایای طبیعی آن برای آموزش و انبساط خاطر شهروندان استفاده می شود.
نظارت دائم مسئولان بر بازدید های عمومی ضروری است
درویش معتقد است: اگر اجاره به بخش خصوصی همراه با نظارت مسئولان باشد به
شکلی که بازدید عموم مشکلی برای گونه های ارزشمند این باغ ایجاد نکند مشکلی نخواهد داشت بلکه زمینه ای برای فرهنگ سازی در خصوص آشتی مردم با طبیعت ایجاد می شود.عضو هیآت علمی موسسه تحقیقات جنگل و مرتع در پاسخ به اینکه آیا چنین
مجموعه ای با این ارزش ژنتیکی و اکولوژیکی نقطه شروع مناسبی برای فرهنگ سازی مردم است می گوید: به هر حال نمی توان درب چنین سرمایه ای را به روی مردم بست از بیم اینکه مبادا به ان آسیب بزنند بلکه با نظارت صحیح باید زمینه برای بازدید های آموزشی را فراهم کرد.حفظ تنوع ژنتیکی خطقرمز ملتها به حساب میآید/در قرارداد اجاره باغ گیاهشناسی ملی ایران به این مساله توجه نشده است
از سوی دیگر سفیر سابق ایران در سازمان خواربار وکشاورزی با اشاره به
اینکه باغهای گیاهشناسی نقشی برجسته در حفظ ذخایر ژنتیکی یک کشور دارند، گفته حفظ تنوع ژنتیکی خطقرمز ملتها به حساب میآید که در قرارداد اجاره باغ گیاهشناسی ملی ایران به این مساله توجه نشده است. به اعتقادعادل جلیلی که به مدت ۱۳ سال سمت معاون پژوهشی و ریاست موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور را برعهده داشته و تا سال گذشته، مجری طرحهای باغ گیاهشناسی ملی ایران بوده و مقطعی کوتاه نیز در روزهای پایانی فعالیت دولت هشتم و اوایل دولت نهم نیز سفیر ایران در سازمان خواربار و کشاورزی (فائو) بود، اجاره دادن باغ گیاهشناسی ملی ایران مغایر با منافع ملی کشور است و عقد قرارداد اجاره باغ گیاهشناسی ملی، یک نوبر جدید است.مسئولان ماهیت اصلی باغ گیاهشناسی را درک نکرده اند
به گفته او، باغ گیاهشناسی ملی ایران یک عرصه علمی است و به عنوان یک
مرکز حفظ گنجینههای ژنتیکی کشور، دارای حرمت ویژه است. همانطور که دانشگاه، مسجد و یک مرکز فرهنگی دارای حرمت خاص و ویژه خود بوده و مبتنی بر این حرمتها، نوع رفتار مراجعهکنندگان به این مراکز تعریف میشود.جلیلی معتقد است : نام باغ گیاهشناسی ملی ایران با مفهوم تنوع زیستی،
گونهای و ژنتیکی گره خورده اما تصمیمگیران فعلی، ماهیت اصلی این مجموعه عظیم ملی را درک نکردهاند. در خوشبینانهترین حالت میتوان چنین تصور کرد که تصمیم آنها ناشی از ناآگاهی و ندانستن جایگاه این مرکز بوده است.
هزینه نگهداری سالانه باغ گیاهناسی ملی معادل دستمزد یک فوتبالیست معمولی
در این میان یک استاد دانشگاه نیز اعتبار مورد نیاز سالانه برای نگهداری
این باغ که علت اصلی تصمیم واگذاری آن به بخش خصوصی عنوان شده را با دستمزد یک فوتبالیست معمولی در کشور مقایسه کرده و از بی توجهی و بی تفاوتی مسئولان نسبت به این قضیه انتقاد می کند. آنطور که دکتر هادی کیادلیری می گوید: از آنجایی که تمام مردم به طبیعت دسترسی ندارند و در هیچ جا هم نمی توان همه طبعت گوناگون کشور را یکجا جمع کرد داشتن چنین باغی با این پتانسیل بی نظیر از تمام طبیعت کشور و حتی دنیا ظرفیت بسیار مناسبی برای آموزش شهروندان است چرا که فلسغه اصلی ایجاد باغ های اکولوژی هم آموزش و پژوهش است.او ادامه می دهد : اما متآسفانه حتی بسیاری از شهروندان تهرانی هم از وجود
چنین باغی بی اطلاع هستند تا زمانی که برای نگهداری از آن با مشکل مواجه و فراخوان عمومی برای بخش خصوصی جهت نگهداری از ان داده شد.بخش خصوصی پس از عقد قرارداد تا پایان آن به هرشکلی که بخواهد باغ گیاهشناسی را اداره می کند
کیادلیری معتقد است: تجربه نشان داده هر جایی که مسئولان دولتی نسبت به
تأمین اعتبار بخش های علمی بی تفاوت بوده و به بخش خصوصی واگذار شده حتی اگر در قرارداد هم بر کارکرد های اصلی این مراکز تأکید شود بازهم پس از عقد قرار داد بخش خصوصی به هر شکلی که بخواهد آن را مدیریت می کند و به مفاد قرار داد اهمیتی نمی دهد حال آنکه گفته می شود در قرارد داد اجاره باغ گیاهشناسی ملی به بخش خصوصی ، قید و بند چندانی برای اهداف آموزشی و پژوهشی این باغ در نظر گرفته نشده است.وی با بیان اینکه باغ گیاهشناسی ملی تهران با پارک ملت تفاوت دارد و نباید
برای آن کاربرد تفریحی در نظر گرفت تأکید می کند: اجاره این باغ به بخش خصوصی راهکار نجات آن نیست و تنها زمینه را برای طر حهای توسعه ای بعدی مانند آنچه که در باغ گیاهشناسی نوشهر اتفاق افتاد فراهم می کند.آنچه مسلم است ادامه حیات بزگترین باغ گیاهشناسی ملی دنیا به دلیل کمبود
اعتبارات با تهدیدی بیسابقه مواجه شده به نحوی که بیم آن میرود بخشی از مجموعههای گیاهی آن که سالها تلاش و کوشش محققان برجسته منابع طبیعی را پشتوانه دارد پیش از انکه به مردم شناسانده شود خشک شده یا با تنشهای جدی روبرو شوند و اگر مسئولان دولتی فکری برای تامین اعتبار آن نکنند با تمام هشدار ها و نگرانی های کارشناسان نسبت به تهدید هایی که اجاره دادن این باغ به بخش خصوصی به بار می آورد راهی جز آن برای متولیان باقی نمی ماند و باید در انتظار تجربه تلخ تجاوز و بی مهری به باغ گیاهشناسی نوشهر در آینده ای نزدیک برای باغ گیاهشناسی ملی تهران باشیم.امیدوارم مسئولان وزارت جهاد کشاورزی، معاونت فناوری ریاست جمهور،
نمایندگان مجلس شورای اسلامی، سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و هر فرد حقیقی یا حقوقی علاقهمندی که صدای مظلومیت این پردیس زیبا را میشنود، اجازه ندهد تا این سرمایهی بی همتای ملّی ایران، اینگونه مظلومانه، قربانی مصلحتسنجیها و اولویتبندیهای اقتصادی و بودجهریزی در نظامی شود که آشکارا با مبانی حسابداری سبز و اقتصاد بومشناختی (اکولوژیک) فاصلهای معنادار دارد.
کمیته بین المللی نجات پاسارگاد