|
شب غمزده قتلگاه بلوط ها
روايتي ديگر از قلع و قمع 13 هزار بلوط
از: بهمن ايزدي
وقتي خبر هولناك قلع و قمع بلوط زارهاي دنا را شنيدم، ناباورانه با دوستان و جنگل نشيناني كه در منطقه كوهستاني دنا زندگي يا فعاليت ميكنند تماس گرفتم و انتظار داشتم برخلاف ابعاد منتشرشده در خبرها، از سلامت بلوطهاي ناحيه زاگرس بيشتر بشنوم.
اما هر چه در اين باره تلاش كردم نتيجه كمتري گرفتم و اتفاق نقل در هم شكستن جنگل بلوط دنا به وحشت و تعجبم ميافزود. دوستان ديگر نيز كه از سنگ به سنگ و درخت به درخت ناحيه جنگلي تخريب شده خاطرات فراواني داشتند خبر دلخراش هجوم يكباره به سبزقامتان زاگرس را با صداي اندوهبار بازگو كردند، بنابراين بايد واقعه پاك تراشي جنگل دنا را ميپذيرفتم .سپس كنكاش فراواني كردم تا از ابعاد فاجعه زيست محيطي موجود و چگونگي فاش شدن آن مطلع شوم. شنيدن اطلاعات ضد و نقيض مرا بر آن داشت تا به اتفاق ديگر جانبداران طبيعت و كارشناسان اين رشته به قتلگاه بلوطها سفر كنيم.
وقتي به غربيترين مكان منطقه حفاظت شده دنا و به جنگلهاي سينه نمك در جوار رودخانه خراسان رسيديم، انبوهي از درختان در هم غلتيده ديديم كه رد پاي ارهبرقيها هنوز بر تنه ستبر درختان ديده ميشد. سنجابهاي دربه در بر سفره محبت بلوطهاي از پاي فتاده، لقمه هاي اندوه و حسرت ميخوردند، از لانه واژگون شده داركوبها بر تنه درختان به زمين افتاده، هنوز بوي عطر مهر بلوطها به مشام ميرسيد كه متواضعانه سالها و قرنها درهاي دل خويش را روي كوبه زدن داركوبها باز كرده بودند. در افق، سرخي آفتاب قصه تلخ آخرين غروب عمر بلوطها را تكرار ميكرد و ما مات و مبهوت از بي مهري همنوعان، خود را در شب غمزده قتلگاه بلوطها گم كرديم.
سلاخي طبيعت
روز بعد سعي كرديم بر احساساتمان غلبه كنيم تا نسبت به برآورد ميزان تخريب عرصه هاي جنگلي دنا و پي بردن به كم و كيف ماجرا و چگونگي افشا شدن هجوم بيرحمانه سلاخان طبيعت به جنگلهاي بلوط كسب اطلاع دقيق كنيم. در اين راستا ضمن بررسي محل تخريب جنگلهاي بلوط نسبت به اندازه گيري مكانهاي تخريب و ميزان پاكتراشي جنگل كه غالب درختانش بلوط بودند كوشش كرديم. متأسفانه مجوز انهدام اين زيستگاه و سلاخي و پاكتراشي جنگلهاي بلوط زاگرس مياني توسط اداره كل جنگلها و مراتع استان كهگيلويه و بويراحمد از ايستگاه تقويت فشار گاز شركت ملي گاز در جنوب غرب روستاي تنگ رواق تا روستاي سينه نمك به طول 25 كيلومتر و در حوزه استحفاظي سازمان محيطزيست صادر شده است و در اوايل مهر ماه سالجاري مسير جنگلي مذكور توسط عاملان شركت ملي گاز به دليل انتقال خط دهم لوله گاز بندر عسلويه به مناطق شمال و شمال غرب كشور و نهايتاً خروج آن از كشور آغاز شد.
عمليات جنگل زدايي از دونقطه و در انتها و ابتداي مسير 25 كيلومتري در امتداد رسيدن به هم آغاز شد. ابتدا 5/3 كيلومتر به عرض 30 الي 50 متر از ارتفاعات جنگلي جنوب غربي تنگ رواق تا جنگلزارهاي شمال شرق روستاي بُنِستان تخريب شد و در مرحله بعد 5/3 كيلومتر ديگر به همان عرض از جنگلهاي انبوه و تنومند بلوط و ديگر گونههاي نادر گياهي از شرق روستاي سينه نمك در مجاورت رودخانه خرسان به سمت ارتفاعات جنگلي كوه سياه تا دشت جنگلي تلخ آب ادامه يافت.
در اين مسير 7 كيلومتري، حدود 28 هكتار از انبوهترين جنگلهاي ناحيه زاگرس مياني از بين رفت و طي آن بيش از 13هزار اصله درخت كهنسال يكصد تا چهار صدساله به خاك غلتيدند. اين فاجعه در تاريخ تخلفات زيستمحيطي كشور، عظيمترين تعرض به اكوسيستمهاي گياهي – جنگلي و جانوري كشور است؛ اكوسيستمهاي نادر و رو به انقراضي كه در جهان معاصر براي نگهداري و حفاظت از آنها سرمايههاي عظيم را اختصاص ميدهند.
انتخاب آسانترين راه
مجريان پروژه مذكور، عرصهاي را براي گذر خط لوله گاز انتخاب كردهاند كه داراي بافت خاك نرم بوده تا كمتر به موانع صخرهاي برخورد كنند. به همين دليل هم مسير مذكور رويشگاه انبوه درختان تنومند و كهنسال بود كه ريشه آنان به راحتي تا لايههاي نمناك خاك براي ارتزاق و ايستادگي ميرسيد. لذا از مجوز اعطاء شده تخريب!!! حدود 18 كيلومتر ديگر باقيمانده كه با وجود توقف عمليات مسير مذكور و از طرف ديگر عدماعلام مسير جديد توسط دست اندركاران موجبات نگراني بوميان و حاميان محيطزيست را قوت بخشيده است.
به موازات يك كيلومتري شمال شرق مسير جنگلي تخريب شده، مسير انتقال خطوط لوله گاز است كه از پيش از انقلاب احداث و پس از آن نيز گسترش يافته است، عرض اين مسير بيش از 50متر است و 3 خط لوله از آن ميگذرد و بهنظر ميرسد كه گنجايش عبور خطوط ديگري نيز دارد. قابل ذكر است كه لوله گاز جديد مورد بحث از همين مسير در استان چهارمحال و بختياري عبور كرده و پس از عبور از مجاورت روستاي قَرَح ( واقع در مرز بين استانهاي چهار محال بختياري و كهگيلويه و بوير احمد ) از كنار پل كتا و جنگلهاي گردنه ميمند گذشته و نهايتا به ايستگاه فشار گاز تنگ رواق ختم ميشود. لذا خط لوله گاز موصوف، از همان مسير آماده و مورد بهره برداري قبلي ميگذرد كه پس از گذر از جنوب غرب روستاي قرح، مسير اصلي موجود را رها و به سمت رودخانه خرسان و روستاي سينه نمك تغيير مسير ميدهد و جنگلهاي شاداب دنا را ويران ميسازد.
لذا لازم است مجريان و صادركنندگان مجوز تخريب جنگلهاي بلوط و متوليان پاسخ دهند با توجه به اينكه از يك سال پيش در جريان انتقال خط لوله فوق بودهاند چرا به طور جدي نسبت به مد نظر قرار دادن ملاحظات زيست محيطي اهتمام نداشتهاند و با سكوت خويش دست مجريان پروژه مذكور را بازگذاشتهاند؟ چرا با وجود مسير تعريف شده موجود يا به گفته مديركل حفاظت محيطزيست استان كهگيلويه و بوير احمد وجود مسير جديدي كه طي آن هيچ خطري محيطزيست را تهديد نميكند (روزنامه همشهري 20 مهر) بايد جنگلهاي انبوه سينه نمك، كوه سياه، تلخ آب، بنستان و تنگ رواق قرباني شوند ؟!
ناديده گرفتن نظرات محليها
متأسفانه سكوت مسئولين ذيربط در رابطه با عدمپيگيري جدي فاجعه عظيم زيست محيطي دنا، نگراني جانبداران محيطزيست و اين آب و خاك را نسبت به در اماننماندن 18 كيلومتر مسير باقيمانده فراهم آورده است كه درصورت بازگشايي آن و تجاوز مجدد به عرصه جنگلي موجود بيش از 70 هكتار ديگر از ناحيه انبوه جنگلهاي بلوط زاگرس نابود ميشوند. چرا مسئولين و مجريان پروژه مذكور به نظرها و پيشنهادهاي نماينده جامعه محلي ميمند مبني بر انتقال خط لوله مذكور از مسير آماده قبلي كه مورد استفاده خطوط ديگر گاز است توجه نكردهاند. آيا اين دهن كجي به حقوق عمومي و ملي نيست كه خود، سبب بي اعتماديهاي بيشتر بين مردم و مسئولين كشور را فراهم ميكند ؟!
وقتي به مباني و سندهاي چشمانداز توسعه پايدار توجه ميكنيم به فعاليتهاي مشاركت مدار مردم و بوميان در فرايند طرح، برنامه و اجراي فعاليتهاي عمراني در طبيعت به دليل پايش محيط زيست و بهداشت و رفع فقر و... پي ميبريم. در سندهاي موصوف همواره به زيستمندان ناحيههاي كوهستاني، جنگلي و... به عنوان محور همه فعاليتهاي پايدار توجه شده است. در حادثه عظيم زيست محيطي دنا نيز مردم بومي با ايستادگي در برابر متجاوزان ثابت كردهاند كه چنانچه برخي از ارگانهاي دولتي به تعهدات خويش بر مبناي اهداف توسعه پايدار عمل نكنند، آنها طبعا پايبند آرمانهاي انساني بوده و حداقل در حوزههاي زندگي خودشان نسبت به حفاظت از منابع مليشان حساس و حضور جدي دارند.
در اين ماجرا بي شك اگر حضور و مقاومت بوميان محلي بالاخص مسئول شوراي محلي روستاي ميمند نبود، شايد به مسلخ كشيدن جنگلهاي غريب دنا در پس پرده هاي پنهان جهل ميماند و افشا نميشد و هماكنون شاهد تخريب تمامي درختان مسير 25 كيلومتري خطوط گاز موصوف بوديم. شايد اگر اقدام جامعه محلي در حفاظت از جنگلهاي بلوط دنا نبود، هم اكنون گوشهاي ديگر از جنگلهاي بلوط كشور به صورت پنهاني و براي هميشه از خاك مقدس زاگرس حذف ميشد.
از:همشهری
فرستنده، احمد همراه کميته بين المللی نجات، از تهران
کميته بين المللی نجات پاسارگاد