بازگشت به صفحه اصلی

 پيوند به اصل نامه به انگليسی

 

 

 تذکری به نشريه تايم

 درباره اشتباهات مهم تاريخی در مورد ايران

از: مهندس بهرام بديعي

يکی از مهمترين وظايف نسل ما حفظ ميراث های فرهنگی و سنتی بازمانده از پيشینه گانمان است. اين که در فضای زيبا و دموکراتيک ايالات متحده آمريکا فرصت آن را يافته ايم که عقايد خود را بيان کرده و در راستای حفاظت از تاريخ و فرهنگ ايران عليرغم حوادث رومره کوشا باشيم امری بسيار خوش آيند است.

اخيرا مجله تايم برای خوانندگان عادی خود شماره مخصوصی به عنوان راهنمای خاورميانه منتشر کرده است که جيمی کارتر رييس جمهوری سابق آمريکا بر آن مقدمه ای نوشته است. من هميشه نسبت به اين که ايران در اين گونه راهنماهای مختصر چگونه ترسيم می شود کنجکاو هستم. چرا که نياز به اثبات نيست که طبيعت اينگونه راهنماهای کوتاه موجب می شود که اشتباهات متعددی در آن ها رخ دهد و نتوانند هزاران سال تاريخ را بدرستی بيان کنند.

من اغلب در مورد نوع کلمات انتخاب شده و نادرستی توضيحاتی که در اين مجله به هنگام سخن گفتن از ايران و به طور کلی خاورميانه وجود دارد برآشفته شده ام. هنگامی که تاريخ به درستی عرضه نشود هويت فرهنگی به شدت به مخاطره می افتد و بيان های مختلفی از يک تاريخ معين به دست داده می شود که با هم ارتباطی ندارند و مردم در مورد تشخيص بين واقعيت و افسانه سرگردان می مانند.

جای تعجب نيست که اين بار هم مايوس شده باشم. توضيحات آمده در اين شماره نيز پر از اشتباه است که در اين جا برخی از آن ها را توضيح می دهم:

در اين مقاله اشکانيان و ساسانيان را همچون اسکندر و جانشينانش که سلوکی ها خوانده می شدند از جمله فاتحين ايران معرفی کرده اند. اين يکی از جديدترين پيچش ها در ماجرای مستمر تشريح اشتباه آميز ايران و سلسله های باستانی آن است. من مطمئن نيستم که اين عمل بازگو کننده نظرات گروهی در داخل رژيم فعلی درباره ايران اسلام پيش از اسلام نباشد. اگر به اين اشتباه دامن زده شود آنگاه اين سئوال پيش خواهد آمد که آيا پيش از آغاز دوران اسلامی ايرانی افتخارآميز که ايرانيان اداره کنندگان آن باشند وجود نداشته است. مجله تايم حضور ايرانيان در اداره کشور را با کوروش و داريوش هخامنشی آغاز کرده و به پايان می برند و از آن پس ايران را مغلوب فاتحان مختلف معرفی می کنند.

ايرانيان به صورت رعايای جوامع فئودالی که بوسيله اشکانيان و ساسانيان فتح شده اند معرفی می شوند (در اين مورد از واژه  f e l t y استفاده می کند که به معنای وفاداری به  ارباب و يا بزرگ مالکان قرون وسطايي است.

بدينسان ايرانيان همچون گروهی از مردمانی محسوب می شوند که رعايای اربابان ديگری بودند. به نظر می رسد که برای نوشتن درباره اين مقاله با کسانی که اطلاعات کافی راجع به ايرانی بودن اشکانيان و ساسانيان دارند مشورت نشده است.

متاسفانه از اواخر قرن نوزدهم برخی از تاريخ نويسانی که نسبت به پيشرفت ها و دست آوردهای فرهنگ ايرانی دارای پيشداوری بودند تصميم گرفتند که اشکانيان را يک سلسله ی بومی ايرانی ندانند. تا همين امروز سکه های اشکانی را در اروپا و مناطق ديگر دنيا زير عنوان فرهنگ يونانی طبقه بندی می کنند عملی که واقعا اهانت به هويت ايرانی و رزمنده های مشهور ايران عهد سلسله اشکانی به شمار می آيد. بايد به ياد داشت که بسياری از اصطلاحات به کار رفته در ارتش های مدرن از رزمندگان اشکانی اخذ شده اند. مثل تيراندازی اشکانی، و يا اصطلاح جنگ پارتيزانی( جنگ و گريز) نيز از فنون جنگی ويژه ای است که جهان آن را از واحدهای کوچک اشکانی که در هر لحظه روز و شب می توانستند دشمن را به مخاطره اندازند اخذ شده است.

3ـ اشکال  بعدی در مورد ظهور صفويه به دليل حمله مغول برمی گردد. حال آن که ظهور اين سلسله معلول حمله مغول نبوده و بلکه ناشی از ظهور و قدرت گرفتن ترکان عثمانی بوده است که به شرق و غرب قلمرو خود حمله ور شدند تا در خاکستر امپراتوری رم شرقی بيزانتين) که در 29 ماه مه 1453 به دست آنان منقرض شد امپراتوری جديدی را بنا کند.

اشتباه بزرگ بعدی در تشريح ظهور بنيادگرايي و انقلاب 1977 پيش آمده است. با بيان اين که ريشه های آن در شورش صفويه شيعه مذهب بوده است. صفويه شاهان ايران بودند و احتمالا پس از حمله مغول و تا ظهور نادرشاه مقتدرترين شاهان ايران به شمار می رفتند. رفتار آنان لزوما مذهبی نبود. و مثلا شاه صفی صفوی به  علت افراط در نوشيدن شراب مرد. آن ها دارای فرهنگ امپراتوری بسيار پيچيده ای بودند که در دو دوره از تاريخ ايران ريشه داشتند. دوره اول دوره ساسانی است، شاهان ساسانی هم رييس دولت و هم رييس مذهب محسوب می شدند. دوره دوم به سلجوقيان مقتدر ايران و آناتولی برمی گردد که توانستند حدود امپراتوری خود را تقريبا به مرزهای عهد هخامنشی برسانند.

در واقع تصحيح اغلاط مندرج در متن منتشر شده بوسيله مجله تايم غيرممکن است. حق اين است که اين متن با مشاوره اشخاص آشنا به اين فرهنگ بسيار پيچيده و گوناگون بازنويسی شود.