|
آيا شما هم نامه ي سرگشاده را امضا کرده ايد؟
کاوشگران برای کاوش در منطقه سد سلمان فارسی زمان نياز دارند
اگر آبگيری ادامه داشته باشد آثار مهم ديگری نيز نابود خواهند شد
عليرضا جعفريزند در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بيان كرد: اين منطقه، اهميت بسيار زيادي دارد و با توجه به اينكه با آبگيري سد سلمان فارسي تمام اين آثار تخريب خواهند شد، اميدوارم فرصت كافي براي انجام و پايان كاوش در اين منطقه داده شود.
وي دربارهي اهميت اين محوطه، توضيح داد: براساس كاوشهايي كه تاكنون انجام شدهاند، مشخص است كه اين شهر در زماني طولاني شكل گرفته است. يعني در ابتدا روستايي بوده كه در دورهي ساساني به يك شهر بزرگ تبديل شده است و اين مساله از نظر ساختاري بسيار اهميت دارد؛ زيرا چنين سازهاي بهندرت در ايران وجود دارد.
او گفت: بيشتر شهرها، ساسانياند و پيشينهي آنها را نميتوان شناسايي كرد؛ ولي تنوع معماري اين محوطه يا در حقيقت، تنوع مصالح آن كه ساختمانهايي از خشت، سنگ و گل و سنگ و گچ در كنار هم ديده ميشوند، نشاندهندهي تداوم سنتهاي اين شهر از گذشتههاي دور تا دورهي ساساني است. از آنجا كه يكي از ويژگيهاي دورهي هخامنشي، وجود معماري خشتي علاوه بر معماري سنگي است، اميدوارم اين تداوم در اين شهر شناسايي شود، همانگونه كه در قبرها نيز اين تداوم شناسايي شد.
جعفريزند با بيان اينكه اين محوطه، پشت روستاي يرج و در كنار آن است، افزود: در اين محوطه، يك كارگاه در گورستان، يك كارگاه در آتشكده و يك كارگاه در قسمتي كه معماري خشتي دارد، فعال شدهاند. همچنين كارگاه چهارم در دهانهي غاري كه به شهر مشرف است، برپا شده كه براي بررسي وضعيت آن، گمانهزني انجام ميشود. اين غار طبيعي نيست، تراشيده شده است و آثار حجاري دارد.
او ادامه داد: اين محوطه با حدود 350 هكتار وسعت، يك شهر مردمي و غير سلطنتي است كه از نظر معماري و فرم شكلگيري بسيار جالب است. با توجه به ساختار خانههاي مسكوني در واحدهاي كوچك و بزرگ، كاملا مشخص است كه تعدادي از خانهها، مجلل با حياط بزرگ و تعدادي ديگر نيز حياط كوچك و محدود داشتهاند.
اين باستانشناس اضافه كرد: يك نكتهي جالب اين است كه بهنظر ميرسد، اين شهر در اواخر دورهي ساساني براثر يك زلزله، منهدم شده و پس از آن، يك بخش اسلامي در آن شكل گرفته كه اين بخش، تا قرن چهارم هجري قمري به حيات خود ادامه داده است، حتا در اين محوطه، امامزاده نيز وجود دارد. البته با توجه به كشت و زرعي كه در منطقه انجام شده است، بسياري از تپهها تخريب شدهاند؛ ولي هنوز تعدادي تپه وجود دارند كه در هفتههاي آينده كاوش ميشوند.
جعفريزند با بيان اينكه تاكنون 170 هكتار از مجموعه نقشهبرداري شده و بقيهي آن نيز درحال انجام است، اظهار داشت: درنظر داريم، هفتههاي آينده محوطه را با عكسبرداري هوايي كاملا شناسايي كنيم؛ زيرا در اطراف اين شهر تعداد زيادي روستا وجود دارد كه همگي به اين شهر بزرگ وابسته بودهاند و امروز بهصورت محوطههاي درهم ريخته از نظر معماري ديده ميشوند.
سرپرست اين هيات كاوش باستانشناسي افزود: مهمترين چيزي كه به آن برخورد كرديم، تدفين است؛ زيرا هيچ جايي از ايران نيست كه در آن، از دورهي فراهخامنشي تا صدر اسلام تدفين وجود داشته باشد و تكامل تدفين در آنها به شيوههاي گوناگون ديده شود. اين مساله نشان ميدهد، تا وقتي كه ايرانيها مذاهب مختلف داشته و سپس دين زرتشت را بهعنوان مذهب رسمي پذيرفته و پس از آن كه مسلمان شدهاند، تداوم اين نوع تدفينها با تغييرات اندكي روبهرو بوده است و در واقع، از قرن هفتم به بعد، تدفينها بهشكلي درميآيند كه تا امروز ادامه دارند.
جعفريزند در اينباره توضيح داد: با بررسي اين تدفينها، مشخص شد كه مرده را با لباس و تزيينات دفن ميكردند و به اين ترتيب، در قبرهاي زنها تزييناتي مانند گوشواره و دستبند ديده ميشود. با توجه به اينكه اين تدفينها به دوران ساسانيان تعلق دارند و گفته ميشود كه در آن زمان، اجساد را ميگذاشتند، تا گوشت آنها تجزيه شود و بعد اسكلت را دفن ميكردند. پيدا شدن چنين تدفينهايي بسيار جالب است. همچنين بررسيها نشان ميدهند كه پس از قرار دادن جسد در قبر بدون اينكه خاكي ريخته شود، روي آنرا با سنگهاي زيادي بهشكل پارهسنگ و سنگ لاشه ميپوشاندند كه به اين ترتيب، قبرهاي هرمي كوچكي تشكيل ميشدند.
او با اشاره به اينكه در بخش آتشكده، معماري كاملا پيچيدهاي وجود دارد و چهارتاقي موجود مانند چهارتاقيهاي بازي كه روي محوطههاي تاريخي ديده ميشوند، نيست و راهروها، اتاقها و بناهاي جانبي وجود دارند كه به آن وابستهاند، بيان كرد: در ضلع شرقي اين محوطه، ديوار سنگي پنج كيلومتري با ضخامت حدود يك متر وجود دارد كه شرق و غرب منطقه را از هم جدا كرده است و پشت آن، تعداد زيادي تدفين ديده ميشود كه در حقيقت، جزو محوطهي شهر محسوب ميشوند و همزمان بودن تاريخي اين تدفينها با شهر مشخص است؛ زيرا سفالهاي مشابه با آنچه در اين شهر پيدا شده بودند، در تدفينها نيز پيدا شدهاند. همچنين تعدادي قبر ديگر كه بسيار قديميتر بودند و به دوران فراهخامنشي مربوط هستند، نيز وجود دارند كه اميدواريم لايههاي فراهخامنشي را در اين شهر بتوانيم شناسايي كنيم.
جعفريزند در پايان و در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا دربارهي انجام حفاري غير مجاز و وضعيت حفاظت از اين محوطه، اظهار داشت: متاسفانه در دو سه سال اخير، حفاريهاي غير مجازي در اينجا انجام و تخريب شدن تعدادي از گورها را سبب شده بودند؛ ولي اكنون كار كاوش و بررسي در بخشي كه بهنظر سالمتر است، انجام ميشود. همچنين براي حفاظت، از نگهبانهاي محلي استفاده ميشود.
اين شهر تاريخي در محوطهي سد سلمان فارسي و 40 كيلومتري جهرم در استان فارس واقع است.
http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-917227&Lang=P