|
آيا شما هم نامه ي سرگشاده را امضا کرده ايد؟
|
دلبرا سفره ي نوروز بگستر كه بهارت آمد تورج پارسي مژدگاني بده اي دل كه نگارت آمد شوخ چشمت كه سفر بود ، به كامت آمد از ره هجر دگر ناله مكن كاين عيار زلف آشفته ، قدح دست سراغت آمد اين بهاران همگي جمله خزاني بودند گل بيفشان به بهاران ، كه بهارت آمد راه اين دلكده را آب بيـفشان با چشم تا نخيزد غباري كه نگارت آمد دايره دست بگير با مي و مطرب بنشين خم قدح كن ، كه سيه چشم خمارت آمد سال ها بسته شدي در بن زندان دلت درب محبس بگشا ، رهزن جانت آمد گرچه اينجا گرفتار زمستان هستي دلبرا سفره ي نوروز بگستر كه بهارت آمد
|