بازگشت به صفحه اصلی

آيا شما هم نامه ي سرگشاده را امضا کرده ايد؟ 

 

ضرورت هماهنگي براي حفظ خاطره اي سرنوشت ساز

 

از: شاهين زينعلی

پروژه سد سيوند از جمله پروژه هاي عمراني است كه حرف و حديث درمورد آن بسيار است و باوجود آن كه درظاهر پروژه اي است كه به قصد آباداني پي گيري مي شود وهدف آن آب رساني به برخي مناطق كم آب استان فارس براي كشاورزي است ولي از ديد بسياري از ميهن دوستان، فرهنگ دوستان و باستان شناسان وكارشناسان مسايل تاريخي ، حيات اين پروژه برابر با نابودي بخش عظيمي از ميراث فرهنگي و آثارتاريخي موجود درتنگه بلاغی استان فارس ومورد تهديد قرار دادن دو اثر ازگرانبها ترين و بي نظيرترين آثار باستاني ايران وميراث جهاني ،‌يعني بناي "تخت جمشيد"و " آرامگاه كورش " است .

در دنيا ئي زندگي مي كنيم كه مهمترين خصيصه يا فرآيندي كه در آن جريان دارد ،‌جهاني شدن است . بنا بر تعريفي كه "مارتين البرو " ‌ارايه ميدهد ،‌جهاني شدن يعني ابعاد جهاني پيداكردن پديده ها ". رابرتسون" ‌جهاني شدن را " احساس يكي شدن " ‌تعريف مي كند . احساس يكي شدن طريق ديگري است براي اين مطلب كه جامعه بشري درحال هويت سازي نويني است . از ديد وي اين فرآيند هويت سازي مترادف بامورد تهديد قرارگرفتن فرهنگ ها و هويت هاي ملي ومنطقه اي است . دراين دگرگوني هويتي ، سه مرحله مشاهده ميشود :‌اول انقلاب ارتباطي وتحت فشار قرارگرفتن فرهنگ ها و هويتهاي ملي ومنطقه اي ،‌ دوم از جاكندگي وچندفرهنگي شدن وسوم شكل گيري فرهنگ جهاني .(1)

بديهي است كه هرملتي در پي نفوذ بخشيدن واثر گذاشتن براين روند ،‌از طريق نمادها وجاذبه هاي فرهنگي خويش است وبراي اين مهم دولت ها دست به سرمايه گذاريهاي كلاني مي زنند . حتي گاهي مشاهده شده است كه برخي از كشورهاي نه چنداني كهن باصرف هزينه هاي فراوان وتبليغات گسترده ،‌ بصورت مصنوعي براي خود تاريخ ، ‌نماد وحتي ميراث فرهنگي مي سازند و درمواردي نيز دست به مصادره داشته هاي فرهنگي ديگر ملت ها ميزنند . از آن جمله ميتوان به كشورهايي نظير تركيه ،‌آمريكا ،‌كانادا ،‌امارات متحده عربي و ... اشاره كرد .

نكته بسيارحائز اهميت آن است كه ملت هاي جهان براي اثرگذاري بر روند جهاني شدن وشكل گيري فرهنگي جهاني ، ناچار به حفظ حافظه ملي خود هستند .

"‌داريوش شايگان" در "آسيا در‌برابر غرب " حافظه ويا بهتر بگوئيم خاطره ملي را اين گونه تعريف مي كند :‌"‌خاطره اي كه ساختهاي ذهني وكليت سازنده نظام فرهنگي را همواره حفظ مي كند . دراين نظام الگوها ،‌شكل ها وصور ديرينه در هم شكلي ديدي نمايان مي شوند كه نه فقط درتجليات ظاهري و نمودهاي عيني ، ‌بلكه درجوهر خود تجديد حيات مي كنند ."(2) از اين تعريف چنين بر مي آيد كه خاطره ملي نقشي تعيين كننده در حفظ هويت و بقاي يك ملت دارد و ناگفته پيداست ،‌ملتي ميتواند خاطره ملي خود راحفظ كند كه نسبت به آن ازخود آگاهي نسبي برخوردار باشد واين خودآگاهي نسبي به طور مداوم از طريق رجوع به آثار تاريخي و نمادها و نگاهي پرسشگرانه برآنها ، خود را بازسازي مي كند . دراين صورت است كه هر نسل نقش حلقه اي ارتباطي را دركل زنجيره ملت ايفا ميكند .

حال با توجه به مطالب ذكرشده دراهميت حفظ  و نگهداري ازميراث فرهنگي وملي بايد صادقانه قضاوت كنيم كه آيا ساختن يك سد براي آب رساني به چندروستا (‌سدسيوند )‌براي كشاورزي (‌به احتمال زياد غيرصنعتي وكم سود )‌كه طبق نظركارشناسان در بهترين حالت فقط براي حدود 60 -50 سال ميتواند عمر مفيد داشته باشد ،‌از اهميت بيشتري برخوردار است ؟‌ياحفظ ونگهداري وتوجه به ميراث فرهنگي و بناها وسازه هاي به جا ما نده از گذشته هاي دور كه ضامن حفظ خاطره ملي ملت ايران است ؟‌

متاسفانه شاهديم كه پروژه سدسيوند بخش قابل توجه وكم نظيري از اين ميراث گرانبها را درمعرض تهديد قرار داده است و با وجود هشدار بي امان كارشناسان ومتخصصين امور ، برخورد مجموعه حاكميت نسبت به وقوع اين فاجعه ملي وبشري با سردي و بي تفاوتي همراه است . دراين شرايط تنها سازمان دولتي كه بنابردلايلي تاكنون درمقابل آب گيري سدسيوند ازخود مقاومت نشان ميداد "‌سازمان ميراث فرهنگي" ‌بود ،‌كه اين سازمان نيز چنديست درمقابل بهت و ناباوري كارشناسان ميراث فرهنگي وباستان شناسان وخيل عظيم دوستداران فرهنگ و تمدن ايران زمين ،‌اجازه آب گيري سد را صادر كرده است و به اين ترتيب تنها روزنه اميد را نيز بسته است . وزير نيرو  نيز با استناد به اين اظهار نظر عجيب سازمان ميراث فرهنگي ،‌ بانيروي تازه اي(!)  سعي درايستادن درمقابل سازمان ها ،‌NGO‌ها تشكل ها وافرادي دارد كه به نوعي معترض به آب گيري سد سيوند و نگران نابودي يا تهديد ميراث نهفته درتنگه بلاغي ومحوطه باستاني پارسه پاسارگاد وتخت جمشيد مي باشند وهمچنان با دشواري فراوان با انواع واقسام روشها مقاومت كرده وسعي در رساندن صداي خود به جهانيان ومجامع بين المللي دارند . درچنين شرايطي لزوم هماهنگي وهم آوایي هرچه بيشتر كليه تشكل هايي كه به نوعي مرتبط با قضيه سدسيوند ميباشند ،‌نمود بيشتري پيدا ميكند . از انجمن هاي فرهنگي و باستانشناسي وتاريخي گرفته تا سازمان ها و NGO هاي مدافع حقوق بشر و تمامي جريان ها وجنبش هايي كه به طور كلي مطالبات ملت ايران را پيگيري مي كنند وبايد دانست در پس اين همراهي واتحاد است كه ميتوان اميد به عقب نشيني مافياي قدرت وثروت در مقابل خواست ملي ايرانيان داشت .

 

 

  

پيوست :‌

1-    داريوش اخوان زنجاني جهاني شدن وسياست خارجي ،‌ انتشارات مركز مطالعات سياسي وزارت امور خارجه

2-    داريوش شايگان آسيا در برابر غرب انتشارات اميركبير