بازگشت به صفحه اصلی

آيا شما هم نامه ي سرگشاده را امضا کرده ايد؟ 

عملياتی نجات بخشی که تنها بر کاغذ خواهد ماند

گزارش از: حسنا شمس آرا

پاييز 83 نخستين خبرهاي آبگيري سدسيوند و غرقاب شدن محوطه تاريخي تنگه بلاغي با تبادل تعدادي پيام كوتاه (SMS) آغاز شد. طولي نكشيد كه زمزمه‌هاي آرام تلفن‌هاي همراه، موج رسانه‌اي وسيعي به‌وجود آورد و نجات تنگه بلاغي را به فريادي بلند در سطح جهاني تبديل كرد.

نگراني عامه مردم براي از دست رفتن آثاري كه بخشي از هويت آنها را تشكيل مي‌دهد روز به روز بيشتر‌شد و در اين ميان شايعاتي مبني بر زير آب رفتن آرامگاه نخستين حامي حقوق بشر به اين نگراني‌ها دامن زد.

لازم بود هرچه سريع‌تر سازمان ميراث فرهنگي براي روشن شدن موضوع اقدام كند؛ به اين منظور از اسفندماه سال 83 با حضور 7 گروه بين‌المللي و داخلي شامل موسسه باستان‌شناسي دانشگاه تهران، هيأت باستان‌شناسي سازمان ميراث فرهنگي، بنياد پژوهشي پارسه- پاسارگاد، تيم‌هايي از كشورهاي آلمان، ايتاليا، فرانسه و لهستان عمليات نجات‌بخشي تنگه بلاغي آغاز شد.

ضرورت احداث سد، مصرف هزينه‌اي بالغ بر 60 ميليارد تومان و پيشرفت فيزيكي 80 درصدي، انصراف وزارت نيرو از آبگيري سد را كاملاً بعيد كرده بود.

روزنه اميد زماني ديده شد كه وزارت نيرو پس از برگزاري جلسات مكرر ميان رئيس سازمان ميراث فرهنگي و وزير نيرو، به تاخير در آبگيري تا پايان عمليات نجات‌بخشي رضايت داد.

به اين ترتيب كاميون‌هاي حمل مصالح ساخت سد به باستان‌شناسان نهيب مي‌زد كه به نجات‌بخشي اين محوطه تاريخي سرعت بخشند. شايد در ماه‌هاي اوليه، باستان‌شناسان معتقد بودند با آبگيري سد سيوند بخش عظيمي از ميراث فرهنگي گذشته ايرانيان نابود خواهد شد، اما امروز پس از گذشت 2 سال از عمليات نجات‌بخشي و مستندنگاري بخش عظيمي از تنگه بلاغي، مي‌توان رضايت از نتيجه كار را در كنار غم پنهاني كه همه ما از غرقاب شدن اين محوطه تاريخي داريم در چهره تك تك آنها احساس كرد.

"محمدتقي عطايي" كارشناس پژوهشكده باستان‌شناسي، از جمله باستان‌شناساني است كه در عمليات نجات‌بخشي تنگه بلاغي سهم بزرگي داشته است.

وي اظهار مي‌دارد: مطالعات اخير در منطقه تنگه بلاغي باب تازه‌اي از تاريخ ايران را به روي باستان‌شناسان گشوده است.

وي در خصوص نتايج و دستاوردهاي دو فصل كاوش در محوطه شماره 85، 88 و 34 مي‌گويد: اولين فصل عمليات نجات‌بخشي توسط هيأت مشترك ايران – آلمان با كاوش در محوطه شماره 85 آغاز شد كه به كشف تعدادي شال ستون و پايه ستون، كه حاكي از وجود يك كوشك هخامنشي بود، انجاميد، اما به علت كندن 750 قبر به عمق دو متر در دوران صفوي، در سطح همين محوطه چيزي از كاخ باقي نمانده بود؛ كاوش‌ محوطه شماره 88 نيز به شناسايي تدفين‌هايي متعلق به دوران اواخر فرا هخامنشي و اوايل ساساني منجر شد.

عطايي ادامه مي‌دهد: فصل دوم عمليات نجات بخشي در محوطه شماره 34 و كاوش بر روي تپه‌اي كه قبلاًتوسط لودر از بين رفته بود آغاز شد.

در اين فصل از كاوش با كشف پايه ستون‌هاي مكعبي سياه و سفيد و ايوان چهل ستون، بقايايي از يك كاخ متعلق به دوره هخامنشي كشف شد كه بررسي‌ها نشان داد شيوه معماري آن مشابه كاخ‌هاي شوش و نقشه آن شبيه كاخ‌هاي پاسارگاد است.

همچنين نمونه گيري و بررسي در محوطه شماره 82 و 84 ثابت كرد اين محوطه‌ها به ترتيب به دوران صفوي و قرن اول و دوم هجري قمري تعلق دارند.

عطايي عمليات نجات‌بخشي محوطه‌هاي فوق را رضايت بخش‌ اعلام كرده و مي‌گويد: با توجه به اينكه سطح آبگيري امسال به محوطه 34 نخواهد رسيد، قصد داريم اسفند ماه امسال يك فصل كاوش مجدد بر روي اين محوطه انجام دهيم.

"عليرضا اسدي" از ديگر كارشناسان پژوهشكده باستان‌شناسي كه عمليات نجات‌بخشي بر روي محوطه شماره 64 تنگه بلاغي را به همراه هيأت لهستاني به پايان رسانده است، روند عمليات نجات‌بخشي را چنين شرح مي‌دهد: با توجه به كشف آثار و شواهد استقرار دوره ساساني و هخامنشي در محوطه شماره 64، هنگام كاوش، توالي خوب و كاملي از استقرارهاي پس از دوره هخامنشي تا اواخر دوره ساساني شناسايي شد.

در نهايت، از مهمترين نتايج كاوش در اين محوطه مي‌توان به طبقه‌بندي سفال‌هايي اشاره كرد كه تا كنون نظير آنها بسيار كم ديده شده بود و با توجه به اينكه تا به حال كاوش‌هاي باستان‌شناسي در شمال فارس انجام نشده است، كشف اين سفال‌ها مي‌تواند اطلاعاتي در خصوص نوع استقرار در اين منطقه در اختيار باستان‌شناسان قرار دهد.

وي ادامه مي‌دهد: شواهد وجود استقرارهاي عمومي و روستايي و كشف چندين كارگاه توليد شراب در محوطه شماره 64 مي‌تواند اطلاعات زيادي در خصوص زندگي عامه مردم در دوره ساساني در اختيار ما بگذارد.

وي در خصوص نتايج فصل سوم كاوش در محوطه شماره 64 اظهار مي‌دارد: اين فصل از كاوش‌ كه با هدف شناخت يك ساختار بزرگ معماري در محوطه انجام گرفت، در نهايت به كشف يك ساختمان عمومي دوره هخامنشي، كه مي‌تواند انباري سلطنتي، خانه‌اي اشرافي يا حتي كاروانسرايي كوچك باشد، انجاميد. با كشف اين ساختمان مي‌توان ادعا كرد محوطه 64 داراي استقرارهاي كاملي از دوران هخامنشي، فراهخامنشي و ساساني است.

به گفته اسدي، نتايج كاوش‌هاي محوطه شماره 64 در جهت شناخت آثار و شواهد استقرار دوره‌هاي مذكور در شمال فارس بسيار مؤثر است.

وي نيز همچون "محمد تقي عطايي" در عمليات نجات‌‌بخشي محوطه 64 سرپرستي گروه باستان‌شناسان را به عهده داشت.

بهترين محوطه كاوش تنگه بلاغي

محوطه 64 يكي از بهترين كاوش‌هاي انجام شده در تنگه بلاغي محسوب مي‌شود كه به منظور آن از جديدترين روش‌ها، نظير: تهيه نقشه آركئوژئوفيزيك قبل از شروع كاوش استفاده شد؛ همچنين آزمايش نمونه‌هاي گياهي و مستندنگاري بسيار دقيق و كاملي از همه يافته‌ها انجام شده است.

اسدي با اشاره به اينكه نتايج به دست‌ آمده از كاوش‌هاي محوطه‌ 64 بسيار قابل اعتماد و مورد استفاده براي پژوهش‌هاي آينده است، اظهارمي‌دارد: اين نتايج، چارچوب كلي از نحوه زندگي مردم گذشته را در اختيار ما قرار داده، اما هنوز ابهاماتي در اذهان باستان‌شناسان باقي‌مانده كه در صورت امكان كاوش بيشتر، اين ابهامات بر طرف خواهد شد.

"مژگان سيدين" نيز از ديگر كارشناسان پژوهشكده باستان‌شناسي است كه به همراه هيأت آلماني در دو فصل كاوش و عمليات نجات‌بخشي تنگه بلاغي نقش مؤثري ايفا كرد.

وي در اين خصوص مي‌گويد: فصل اول كاوش در بهار سال 84 در محوطه‌هاي شماره 91 و 119 انجام شد كه طي آن سه كوره پخت سفال مربوط به دوران باكون (هزاره چهارم قبل از ميلاد)، كانال آب شال ستون متعلق به دوره هخامنشي كشف شد.

همچنين فصل دوم كاوش در محوطه شماره‌هاي 73 و 131 در بهمن ماه سال 84 به مدت سه ماه انجام شد.

وي ادامه مي‌دهد: در اين فصل با توجه به نتايج حاصل از بررسي‌هاي ژئومغناطيسي، 5 كوره پخت سفال مربوط به دوران باكون به همراه تعدادي آثار معماري و اشياي مربوط به دوره هخامنشي و تعدادي تدفين مربوط به دوران باكون شناسايي شد.

سيدين نيز همچون دو باستان‌شناس ديگر، عمليات نجات‌بخشي در محوطه‌هاي ذكر شده را موفقيت‌آميز مي‌داند.

حال كه پس از تلاش 2 ساله باستان‌شناسان عمليات نجات‌بخشي تنگه بلاغي تا حد قابل قبولي انجام شده است به زودي سد سيوند آبگيري مي‌شود.

دغدغه مردم نسبت به حفظ و حراست‌هاي پاسارگاد نه تنها به عنوان ميراث ملي، بلكه به عنوان ميراث جهاني سبب شد پيش از آبگيري سد و غرقاب شدن محوطه بكر تاريخي، عمليات نجات‌بخشي با سرعت مطلوب انجام شود، اما آيا اين دغدغه براي ساير آثاري كه با ساختن سدهاي ديگر غرقاب مي‌شوند وجود دارد يا اين موضوع تنها به تنگه بلاغي ختم مي‌شود؟

هر چند وزارت نيرو اعلام كرده كه هيچ‌ سدي را بدون استعلام سازمان ميراث فرهنگي احداث نخواهد كرد، اما نبايد تا جا‌افتادن موضوع نجات‌بخشي آثاري كه قرباني توسعه صنعت مي‌شوند كنار كشيد و نظاره‌گر غرقاب شدن تنگه بلاغي‌هايي بود كه نجات‌بخشي و مستندنگاري نشده‌اند.

سازمان ميراث فرهنگي در جريان عمليات نجات‌بخشي تنگه بلاغي توانست كم‌كاري‌ها و بي‌توجهي‌هاي سال‌هاي گذشته را جبران كند؛ جمع شدن 15 گروه باستان‌شناسي از 10 كشور، اتفاقي بود كه براي نخستين بار در تنگه بلاغي افتاد.

بنا بر آخرين اخبار، مسئولان سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري، راي نهايي در خصوص آبگيري شدن اين سد به عهده باستان‌شناسان گذاشته شده است. بايد تا 30 دي و گردهمايي باستان‌شناساني كه در تنگه بلاغي فعاليت‌داشته‌اند منتظر ماند

http://www.chtn.ir/sundryShow.aspx?ID=399