بازگشت به صفحه اصلي

آيا شما هم نامه ي سرگشاده را امضا کرده ايد؟ 

گفتگو با مهندس کورش زغيم، درباره مساله سد سيوند

 

آسيب هاي جبران نشدني به ميراث فرهنگي جهاني را

نمي توان خطاي سهوي تلقي کرد

 

اگر سد سيوند به طور کامل آبگيري شود تمام روستاهاي در مسير، دشت پاسارگاد، آرامگاه کوروش، تخت کوهک، مادر سليمان، مبارک آباد، ابوالوردي و گستره باستاني کردشول حدود 7 تا 15 متر به زير آب خواهد رفت

 

ايرانمهر: آقاي مهندس زعيم، سدسازي روي رودخانه سيوند در گذشته هم سابقه داشته، چطور است که سد کنوني اينهمه دشواري ايجاد کرده است؟

 

زعيم: سدسازي روي رودخانه سيوند پيشينه تاريخي دارد. رودخانه سيوند از کوههاي شمال دهو و پاسارگاد و قصر يعقوب سرچشمه مي گيرد و 200 کيلومتر تا رودخانه کر در جنوب مرودشت ادامه دارد. منابع آب رودخانه سيوند چشمه سارها و زه آبها هستند که پس از ريزش به رودخانه بيشتر در کف رودخانه فرو مي روند. آبرفتي کف رودخانه آنقدر زياد است که گاهي رودخانه بعلت فرورفت آب براي چند کيلومتر خشک مي شود و دوباره در پايين دست زاينده مي شود. نياکان ما آگاهي کامل از امکانات اين رودخانه داشته اند و شمار زيادي آب بند و پل روي آن احداث کرده بودند که آثار آنها هنوز مانده است. نوع طراحي آب بندهايي که از زمان هخامنشيان روي اين رودخانه ساخته شده بوده نمايانگر دانش زمين شناسي، مهندسي هيدروليک و مهندسي ساختمان ما ايرانيان در آن زمان بوده است. بيشتر بندها با دانش اينکه بستر رودخانه آب را نگه نمي دارد، و اينکه بلنداي زياد آب مي تواند به کشتزارها و آبادي هاي پيرامون آسيب برساند، کوتاه و فقط براي تقسيم آب يا حق آبه ها در بهار و تابستان طراحي شده بوده اند، که نشان مي دهد دانش و شعور نياکان ما چقدر بيشتر از ما بوده است. هنوز اين حق آبه ها وجود دارند و جزوي از سند مالکيت زمينهاي اين منطقه هستند و تصور نمي رود که دولت بتواند بيش از تامين حق آبه هاي ساکنان و کشاورزان، آبي براي مصرفهاي ديگر داشته باشد. قول دولت که با اين سد خواهد توانست آب فراوان به کشاورزان دشتهاي پايين دست، مانند ارسنجان، برساند قابل انجام نيست. بند مادآباد رودخانه سيوند که از زمان هخامنشيان هنوز پابرجاست، نماد دانش و تکنولوژي و خِرَد ايراني است. در برابر آن، سد کنوني سيوند را که يکي از شاهکارهاي خِِرَد جمهوري اسلامي است داريم که روي بستري از سنگ آهک دولوميت و سنگهاي آهکي ديگر که محلول در آب هستند ساخته شده است تا آبي را که وجود ندارد صدها کيومتر انتقال دهد.

 

ايرانمهر: تصميم گيري براي گزينش محل کنوني احداث سد سيوند چگونه انجام گرفته واز چه زماني اين کار برنامه ريزي شده است؟

 

زعيم: ما تلاش زيادي براي پيگيري مراحل مختلف مطالعات و طراحي ها کرديم و يکي از ازهمکاران ما، مهندس محمد اسدي که از کارشناسان خبره زمين شناسي و مهندسي سازه هاي آبي است، در جستجوي مطالعات زمين شناسي و مکانيابي سد هم در تهران و هم در شيراز به بن بست هاي اداري برخورد کرد. ولي آنچه بدست آمده حاکي از آن است که بررسيهاي مهندسي و توجيهي سد سيوند نخست در سال 1370 توسط مهندسان مشاورامريکايي جاستين کورتني انجام گرفت که گزارش آن ظاهرا" گم شده و در دسترس نيست. در سال 1372 طراحي سد به يک شرکت ايراني سپرده شد که اثري از اين طرح هم وجود ندارد. سپس طراحي سدرا به شرکت ديگري که وابسته به نظام است سپردند. سد  به  بلنداي 57 متر روي نقطه اي از کف رودخانه با بلنداي حدود 1797 از سطح دريا طراحي و ساخته شده است. سال گذشته مجري ادعا مي کرد که 77 درصد سد پايان يافته و تا سه ماه بعد آماده آبگيري خواهد بود. من در همان زمان گفتم که اتمام 23 درصد باقيمانده در طي سه ماه، هنگامي که براي ساخت 77% دوازده سال وقت صرف کرده اند و هنوز خيلي مانده تا به بلنداي  مورد ادعا برسد،  بسيار پرسش انگيز است. امسال باز ادعا مي کنند که سد پايان يافته و آماده آبگيري است ومن باز مي گويم که خيلي مانده تا ساختمان سد به اتمام برسد. در هر حال، به نظر مي رسد که مجريان حتا آگاهي کافي از ميزان آبگيري، توان آبدهي رودخانه و گستره درياچه پشت آن ندارند. گنجايش ذخيره طراحي شده پشت سد 255 ميليون متر مکعب برآورد شده که بسيار فراتر از  توان آبدهي رودخانه سيونداست. جريان آب رودخانه مي تواند در بهترين شرايط گنجايش مفيد 180 ميليون متر مکعب را تامين کند که بلنداي سد را 40 متر، يعني 17 متر کوتاه از آنچه ساخته شده، تعيين مي کند. البته اين در صورتي است که سد بتواند اين ميزان آب را نگه دارد.

 

ايرانمهر: ادعاي شما بر پايه چه اطلاعات و محاسباتي است؟

اگر سد به طور کامل آبگيري شود تمام روستاهاي در مسير، دشت پاسارگاد، آرامگاه کوروش، تخت کوهک، مادر سليمان، مبارک آباد، ابوالوردي و گستره باستاني کردشول حدود 7 تا 15 متر به زير آب خواهد رفت

زعيم: اگر سد بطور کامل آبگيري شود، که امکان آن وجود ندارد، بلنداي آب 1854 متر از سطح دريا خواهد بود. اين بلنداي آب تمامي تنگ چشمه (بلاغي) را که بلنداي آن بسيار کمتراست، تمام روستاهاي در مسير را که بلنداي آنها حدود 1830 تا 1843 متر است وهمه دشت پاسارگاد را که بلنداي آن ازسطح دريا بين 1820 تا 1850 متر است، خواهد پوشاند. آرامگاه کورش، تخت کوهک، مادر سليمان، مبارک آباد، ابوالوردي و گستره باستاني کردشول حدود 7 تا 15 متر به زير آب خواهند رفت.

اگر سد فقط تا بلنداي 40 متر آبگيري شود که بيشينه توان رودخانه سيوند است، يعني 17 متر پايين تر از بلنداي سد ساخته شده، بيشتر دشت پاسارگاد زير آب خواهد رفت. حد فاصل درياچه سد و دشت پاسارگاد دره اي ميان کوه تخت طويله و کوه کلات است که رودخانه سيوند درآن جريان دارد. در زمان هخامنشيان آب سيوند کشتزارهاي منطقه و تاکستان هاي پيرامون را که مواد اوليه کارگاههاي شرابسازي و خوراک ارتش بزرگ امپراتوري ايران را فراهم مي کردند، آبياري مي کرد.

ما براي بازبيني بلنداهاي اعلام شده مجريان سد کارهاي زير را انجام داديم. آقاي مهندس اسدي نقشه هاي زمين شناسي وزارت نيرو را با نقشه هاي وزارت نفت وسازمان زمين شناسي بررسي کرد ومغايرتهاي زيادي حتا دربلنداهاي ذکر شده درنقشه هاي رسمي کشوريافت. آقاي دکترورجاوند نقشه هاي زمين شناسي ميراث فرهنگي را بررسي کردند که ظاهرا داراي غلط هاي زيادي در ثبت بلنداهاست. من خودم نقشه ماهواره اي منطقه را پياده کردم و همراه با مهندس اسدي بلنداهاي تنگ چشمه (بلاغي) و بستر رودخانه را با نقشه هاي وزارت نيرو مقايسه کرديم. 

 شما هم مي توانيد با يک نگاه ساده به نقشه هاي زمين شناسي سازمان زمين شناسي يا شرکت ملي نفت، به اين اعداد دست يابيد. آنها که دسترسي به اينترنت دارند، ميتوانند مانند من نقشه هاي ماهواره اي منطقه را بررسي کنند و ببينند که در ارتفاع سد که 1854 متر است، چه گستره اي از دشت پاسارگاد به زير آب مي رود.

 

ايرانمهر: مجريان طرح اعلام کرده اند که بزودي سد را آبگيري خواهند کرد. آيا شما مي گوييد که اين کار امکان پذير نيست؟

 

زعيم: پشت هر سد، بخشي از ژرفاي درياچه، آب مرده بشمار مي آيد، يعني مقدار آبي که امکان بهره برداري از آن وجود ندارد. حجم آب مرده سد سيوند حدود 70 تا 80 ميليون متر مکعب است که براي پرکردن آن بايد سد را تا بلنداي 15 متر آبگيري کرد. با محاسبات ما، مجريان نخواهند توانست بيش از 10 تا 15 متر را آبگيري کنند، زيرا آبرفت زير سد و ديواره هاي درياچه پشت سد آنقدر زياد است که آب تا بيش از آن بلندا بجاي نمي ماند.

بر پايه گزارشهاي زمين شناسي، ديواره هاي سد در هر دو سوي سد و ديواره هاي درياچه پشت سد از جنس سنگ آهک کاستي است که در تماس با آب حل مي شود، بنابراين، اين ديواره ها بسيار آبرو هستند. اگر بخواهند سد را آب بند کنند، بايد حدود يک ميليون متر مربع سطح ديواره ها را در دو سوي سد و در درازاي درياچه آب بند کنند که هزينه آن سرسام آور و بسيار بيشتر از هزينه ساخت خود سد خواهد بود. اگر تا فقط تا بلنداي 15 متر آبگيري کنند، اين همان بخش ذخيره آب مرده خواهد بود که قابل بهره برداري نيست.  نياکان ما در زمان هخامنشيان از ساختار زمين شناسي اين منطقه بخوبي آگاه بوده اند و بهمين دليل فقط به ساختن بند هاي کوتاه براي تقسيم آب ميان روستاها و کشاورزان بسنده کرده بودند.

 

ايرانمهر: ارزيابي شما از پروژه سد سيوند و اينکه افزون بر مسائل فني، آثار باستاني را هم نابود خواهد کرد چيست؟

 

زعيم: مسئله سد سيوند سه بعد دارد: مهندسي، اقتصادي و فرهنگي. شما از يک دولت انتظار داريد که در برنامه ريزي، طراحي و ساخت يک سد بزرگ و پر هزينه که يک پروژه مهم ملي بشمار مي رود، همه اين ابعاد را بررسي کرده باشد، ولي در مورد اين پروژه حتا يکي ازاين ابعاد را هم درست انجام نداده اند!

گستره آبگيري سد سيوند شامل تنگ چشمه ( تنگ بلاغي) هم مي شود. از آنجا که آب رودخانه سيوند از چشمه سارها تامين مي شود و در امتداد مسير آن هم چشمه هاي زيادي در دل کوه وجود داشته، آن تنگ را «تنگ چشمه» مي خوانده اند که پس از يورش مغولان و ترکان به ايران به «بلاغي» ترجمه شده است. گستره تنگ چشمه و دشت پاسارگاد يکي از شناخته شده ترين و کهن ترين کانونهاي فرهنگ ايران باستان و تمدن بشري در کشور ماست که آثاري ازهفت هزارسال پيش تا يورش تازيان درآن نهفته است. از آپادانا که روي صخره  ساخته شده بگذريم، در صورت آب اندازي سد سيوند، گستره تنگ چشمه (بلاغي)، پاسارگاد، آرامگاه کورش، تخت سليمان، تخت گوهر، نقش رستم، شهر استخر، نقش رجب، تخت تاووس، و شماري کارگاههاي نظامي و صنعتي دوران هخامنشي (مانند نعل سازي، شمشيرسازي، شراب سازي، کوزه گري و غيره)، قصر يعقوب و دهکده هاي هخامنشي، با خطر نابودي تدريجي بعلت افزايش رطوبت هوا، بالا آمدن سفره آب زير زميني، و يا رفتن زير آب، روبرو هستند. بي توجهي به اين ثروت عظيم ميراث تاريخي و فرهنگي در هنگام برنامه ريزي و طراحي سد را نمي توان فقط به ناآگاهي ارتباط داد. افزون بر آن، تنگ چشمه منطقه رفت و آمد ارتش هخامنشي بوده  و جاده اي براي جابجايي سپاهيان در آنجا احداث شده که جزو افتخارات ايران و يک ميراث جهاني بشمار مي رود. اگر با دقت به ديواره هاي مسير رودخانه در تنگ چشمه نگاه کنيد، آثار تيشه سنگکاران را مي بينيد که احتمالا براي ايجاد آبروها و راهروها سنگهاي کوه را تراشيده بودند.

تاريخ اين منطقه به هزاران سال پيش از دوران هخامنشي ميرسد و آثار کارگاههاي دوران هاي نوسنگي، آهن و سفالگري در آنجا نمايان است که نشانه هاي يکي از کهن ترين کانونهاي تمدن بشري است. اثبات وجود اين آثار، افزون بر حضور کاوشگران ايراني و خارجي در گذشته، جاي پاي قاچاقچيان آثار باستاني است که در سراسر منطقه ديده مي شود. حال چگونه و چرا قصد دفن اين عظمت تاريخي را داشته اند، جمهوري اسلامي بايد به ملت پاسخ بدهد.

 

ايرانمهر: آيا شما باهمه معترضان هم صدا هستيد که سد سيوند نبايد آبگيري شود، و حالا که اين سد ساخته شده، چاره چيست؟

 

زعيم: به باور ما، اين سد را نخواهند توانست آبگيري کنند، اگر هم آبگيري آن را آغاز کنند، فقط براي چند متر و جنبه نمايشي خواهد داشت.  با توجه به اينکه نه تنها بي توجهي به اطلاعات زمين شناسي شده و مکان يابي سد  ناکارشناسانه و خطاي مهندسي بوده، آسيبهاي جبران نشدني به ميراث فرهنگي جهاني را نمي توان خطاي سهوي تلقي کرد. در طي اين دوازده سال که سد در حال ساخت بوده، سازمان حفاظت ميراث فرهنگي کجا بوده و يا اينکه از اينهمه کنده کاري قاچاقچيان آثار باستاني چگونه آگاهي نداشته اند؟

از ديد اقتصادي، سدي که بايد سه ساله ساخته مي شده، بيش از دوازده  سال طول کشيده و بودجه سه ميليارد توماني آن اکنون به بيش از شصت ميليارد، و آنگونه که اخيرا اعلام شده به هشتاد و پنج ميليارد، رسيده است. باهزينه ساخت اين سد ميشد چند سد مشابه ديگرراهم ساخت. بنابراين، يک سد غير ضروري را با يک طرح و سازه غلط در يک محل نامناسب زمين شناسي و در يک محل ممنوعه ميراث فرهنگي جهاني، در طي دوازده سال يا چهار برابر زمان واقعي به سي برابر هزينه واقعي مي سازند، و هيچ کس خبر نداشته؟

در هر حال، اکنون تنها را چاره، کاربرد اين سازه براي سيل بند و پيروي از همان شيوه تقسيم آب زمان هخامنشيان است.

اين فاجعه سد سازي تنها ويژه  سد سيوند نيست. داستانهاي سدهايي مانند لار، مدني تبريز، پانزده خرداد قم، ساوه، پيشين بلوچستان، و سدهاي سه و چهار کارون، سد ملاصدراي فارس که تپه هفت هزار ساله مهر را نابود ميکند، سد شهدا که شهر باستاني ارجان را نابود ميکند  و شماري فجايع فرهنگي و اقتصادي ديگر که هنوز بازگو نشده اند.  

از ماهنامه ايرانمهر