بازگشت به صفحه اصلی

آيا شما هم نامه ي سرگشاده را امضا کرده ايد؟ 

 

  فاضلی نشلی و سانسور در  سايت سازمان ميراث فرهنگی

 «سکوت سازمان های جهانی  {يونسکو}» و نام «کميته نجات پاسارگاد» را پس از انتشار از متن گزارش  درآوردند

 

روز بيست و نهم فروردين  در سايت ميراث فرهنگی (آريا) با گزارشی روبرو شدم به نام «سيوند ميهمان 100 ساله دشت بلاغي شد»

در قسمت کوتاهی از اين گزارش تحت عنوان «سکوت سازمان های جهانی» از «کميته بين المللی نجات پاسارگاد» به عنوان تنها سازمانی در خارج از کشور نام برده شده بود که به مخالفت با آبگيری سد سيوند پرداخته و به آن بعدی جهانی داده است. و چند جمله درباره سکوت سازمان های جهانی (با کنايه ای به يونسکو)

تنها چند ساعت پس از آن، وقتی خواستم آن را برای سايت بفرستم متوجه شدم که اين بخش را حذف کرده اند. يعنی در واقع آن را سانسور کرده  اند. در پی تحقيقاتی که انجام دادم متوجه شدم که اين تکه از مطلب به دستور حسن فاضلی نشلی و شخص ديگری که هنوز نامش را نمی دانم  از گزارش بيرون آورده شده است.

پس از جستجو در اينترنت توانستم مطلب روز اول را پيدا کرده و از آن عکس بگيرم  که  به همراه متنی سانسور شده که اينک در سايت ميراث است برايتان می فرستم.

تهران ـ  خبرنگار کميته نجات پاسارگاد

 

 

مطلب روز اول که در سايت ميراث فرهنگی منتشر شد:

 

 سيوند ميهمان صد ساله دشت بلاغی شد

اگر در ماجراي برج جهان‌نما و ميدان نقش جهان رسانه‌ها بودند كه با فشارهاي خود افكار عمومي را تحت تأثير قرار مي‌دادند، امروز سازمان‌هاي غيردولتي كه عنوان مردمي و دانشجويي بر خود نهاده‌اند، پرچمدار حفاظت از آرامگاه تدوين كننده نخستين منشور حقوق بشر شده‌اند.

آنجا كه اين اعتراضات به طبقه عوام اجتماع كشيده شده، با شايعات درآميخته‌است؛ اكنون بسياري از مردم تصور مي‌كنند با آبگيري سد
سيوند مقبره كوروش زير آب خواهد رفت. همين چند ماه پيش بود كه تصويري مونتاژ شده كه مقبره پلكاني كوروش را در ميان آب نشان مي‌داد، در سطحي گسترده به ايميل‌ها ارسال شد.

دانشجويان و اعضاي انجمن‌هاي غيردولتي مقابل سازمان ميراث فرهنگي و وزارت نيرو تجمع‌كردند، محمدعلی دادخواه، شيرين عبادی و هاجر صباغیان به وکالت 976 شهروند ایرانی از رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري و وزير نيرو به شعبه 76 دادگاه کیفری استان فارس شكايت كردند تا مانع آبگيري سد شوند و كشاورزان منطقه ارسنجان كه قرار است
سيوند دشت‌هاي آنها را آبياري كند مقابل مجلس رفتند تا درخواست كنند سيوند هر چه سريع‌تر آبياري شود.

واكنش "حميد بقايي"، قائم مقام رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري، به تحصن‌هاي دوست‌داران ميراث فرهنگي در مناطق مختلف، اين جمله بود: «اغلب‌ اين تحصن‌ها سياسي‌ بوده و هيچ كدام كارشناسي و فني نيستند. اگر افراد تحصن‌كننده احساس دلسوزي براي ميراث فرهنگي كشور خود داشتند و تحصن‌گرا بودند، 11 سال پيش و در دوره‌هاي مديريتي قبلي، چرا هيچ كاري انجام ندادند؟»

وقوع اتفاقات ديگر از جمله ارائه نامه معترضان آبگيري سد
سيوند به دفتر مقام معظم رهبري و خبر غافلگيركننده رئيس جمهور در سفر استاني خود به فارس مبني بر آبگيري سد سيوند، نيز بر اين نكته تأكيد داشت كه كنش و واكنش‌هاي ماجراي سيوند به يك موضوع سياسي بدل شده‌است.

ساخت سد
سيوند از سال 1371 آغاز شد، ولي اعتراضات تا هنگامي كه زمزمه‌هاي آبگيري اين سد به گوش رسيد، رخ نشان نداد؛ يعني زماني كه كار از كار گذشته بود و سد مراحل پاياني ساخت را پشت سر مي‌گذاشت.

ديگر خبري از مقصران ماجرا نبود. مسئولان سازمان ميراث فرهنگي استان فارس كه به گفته مدير پروژه احداث سد
سيوند، در سال 1371، هنگام كلنگ‌زني سد از آنها استعلام شده بود و جوابي نداده‌بودند، به هيچ عنوان پايشان به ماجرا كشيده نشد و حتي در اخبار بي‌شمار منتشر شده از سيوند، هيچ‌گاه نامي از آنها نبود.

حالا راه‌حل‌هاي مختلف از گوشه و كنار شنيده مي‌شد؛ پروژه جنگل‌كاري وزارت نيرو نيز از جمله چندين راه حلي بود كه براي اين مسئله مطرح
شد. اين طرح به بهانه كاهش و تعديل ميزان رطوبت پيشنهاد شده بود و به گفته صاحبنظران محيط زيست، مي‌توانست به افزايش قابل توجه ميزان رطوبت و تخريب و فرسايش تدريجي بناهاي تاريخي بينجامد.

يكي از كارشناسان منطقه بر اين نكته تأكيد داشت كه اگر تنها 10 متر از ارتفاع سد كم شود، به گونه‌اي كه حداقل زمين‌هاي كمتري از پشت سد زير آب برود و كاربري سد از تأمين آب مورد نياز كشاورزي
دشت ارسنجان به حفظ پايين دست از سيلاب، تغيير يابد، مشكل اين سد حل خواهد شد.

حدود دو سال پيش، اداره كل روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري گزارشي منتشر كرد كه خبر مي داد يك كميته فني مشترك با توافق وزير نيرو و رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور، مأمور رسيدگي به نحوه آبگيري و تراز درياچه سد
سيوند شده است.

"پرويز فتاح"، وزير نيرو تصريح كرد: ما پيشنهاد كرديم كاوش هاي باستان شناسي در محدوده‌اي كه زودتر آبگيري مي شود به عنوان اولويت ها مورد توجه قرار گيرد كه مورد پذيرش واقع
شد و براي تامين هزينه احداث موزه اي در حاشيه تنگه بلاغي و سد سيوند آماده‌ايم .

در همين ايام بود كه وزارت نيرو براي راضي كردن مخالفان آبگيري سد
سيوند، پيشنهاد راه اندازي موزه نيمه تمام پاسارگاد را براي نگهداري از اشياي كشف شده از تنگه بلاغي ارائه كرد.

وزارت نيرو اعلام كرد كه براي كاوش هاي باستان شناسي در محوطه هاي باستان شناسي تنگه
بلاغي و نجات محوطه پشت سد سيوند، 100 ميليارد تومان اعتبار درنظر مي گيرد. سازمان آب منطقه‌اي فارس به عنوان مجري ساخت سد سيوند نيز براي ارائه هرگونه كمك به كارشناسان باستان شناس، اظهار آمادگي كرد، (اتفاقي كه تا‌كنون نيفتاده‌است!)

در رأس همه كارهايي كه بايد براي نجات آثار موجود در محوطه
دشت بلاغي كه بستر درياچه سد انجام مي‌شد، مستندسازي آثار موجود در اين منطقه بود. دكتر سيد مهدي موسوي، معاون پژوهشي پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري، در گزارشي كه به تازگي تنظيم كرده، بر اين نكته تأكيد دارد كه تقريبا اكثر محوطه‌هاي باستاني قابل توجه و مهم در دره بلاغي طي دو و گاهي سه فصل كاوش، تحت پوشش اين برنامه تحقيقاتي قرار گرفت و عمليات نجات‌بخشي به اتمام رسيد. نتايج حاصل از مطالعات باستان‌شناختي دره بلاغي در قالب سه همايش بين‌المللي تا كنون ارائه شده‌؛ اسفندماه 1384در شيراز، خردادماه 1385 در موزه ملي ايران و دي‌ماه 1385 در دانشگاه تربيت مدرس تهران.

به گفته وي، گزارش‌ فعاليت‌هاي پژوهشي گردآوري شده و آماده انتشار است كه به زودي از سوي پژوهشكده باستان‌شناسي و بنياد پژوهشي پارسه – پاسارگاد به صورت مشترك به چاپ خواهد رسيد.

آخرين راه‌حل‌هاي مطرح شده درباره نجات آثار موجود در
دشت بلاغي و آرامگاه كوروش كه در نزديكي سد سيوند واقع‌ است، توسط اعضاي سازمان‌هاي غيردولتي تجمع كننده مقابل سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري ارائه شد؛ جمع‌آوري پول براي جبران خسارتي كه وزارت نيرو در جريان ساخت سد سيوند متحمل شده‌است، مي‌باشد. كاري كه با توجه به هزينه 80 ميليار توماني راه‌اندازي سد و نيز سود ساليانه 100 ميليارد توماني ناممكن به نظر مي‌رسد.

رطوبت‌سنجي؛ انتظاري كوچك

حسن فاضلي نشلي، رئيس پژوهشكده ميراث فرهنگي، خود به نگراني‌هاي موجود در خصوص آسيب‌هاي احتمالي به آثار تاريخي اشاره مي‌كند. وي مي‌گويد: «آنچه همه را نگران می کند نفوذ آب به منطقه پاسارگاد و مقبره کوروش است که آن هم قابل رفع است و مشکل جدی ندارد.»

اواخر شهريورماه سال 1384 نيز مسئولان پارسه و پاسارگاد در جمع خبرنگاران اعلام كردند كه برخلاف موج خبري نادرست درباره غرق شدن مقبره كورش در سد
سيوند، با قطعيت اعلام مي كنيم كه اين اثر باستاني در هفت كيلومتري درياچه سد و در ارتفاع بيش از 25 متري مرتفع ترين بخش درياچه قرار گرفته است، هنوز بحث‌هاي موجود در اين خصوص به سرانجام نرسيده‌است.

وزارت نيرو نيز در گزارش‌هاي تخصصي خود اعلام كرد: «موقعيت سد
سيوند نسبت به آثار باستاني به شكلي است كه در بالاترين تراز آبگيري (وقوع سيلاب pmf در تراز 5/+1826) داراي درياچه‌اي به وسعت 15 كيلومتر مربع است. براساس گزارش شركت آب منطقه اي ذي ربط، حد نهايي حريم درياچه در نزديكترين فاصله خود، 9كيلومتر با پاسارگاد (مقبره كورش) فاصله دارد.»

در آخرين گزارشي كه از سوي دكتر موسوي ارائه شده نيز آمده‌است: «فاصله آرامگاه تا ابتداي تنگه به خط مستقيم 9-7 كيلومتر است. اختلاف ارتفاع كف آرامگاه كوروش بزرگ با سطح آب درياچه سد در حدود 15 كيلومتر است. بنابر اين به طور مستقيم خطري از جانب درياچه سد متوجه مجموعه ميراث جهاني پاسارگاد نيست.»

نگراني ديگري هم وجود داشته كه هنوز به قوت خود باقي‌است: «باد دشت‌هاي پايين دست وقتي به تنگه
بلاغي مي‌رسد، آب را تبخير كرده و بخارها را با خود به بالادست مي‌برد و نخستين سازه در معرض آسيب آنجا، آرامگاه كورش است.»

اكنون كه نتايج كاوش‌هاي باستان‌شناسي 10 گروه باستان‌شناس در
دشت بلاغي منتشر شده‌است و جز آثار به جا مانده از معماري و سازه‌هاي تاريخي اشياي منقول تاريخي در دشت بلاغي وجود ندارد، بسياري از باستان‌شناسان به آبگيري اين سد رضايت داده‌اند. اما بر اين نكته تأكيد دارند كه تأثير رطوبت درياچه سد بر آثار تاريخي منطقه، نه تنها در طول چند سال، بلكه بايد طي دهه‌ها و يك سده مورد بررسي قرار گيرد.

عبدالرسول وطن‌دوست، رئيس پژوهشكده حفاظت و مرمت سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري آخرين اقدامات صورت گرفته درباره پژوهش‌هاي تغييرات اقليمي ناشي از درياچه سد را چنين توضيح مي‌دهد: «در پايگاه تأسيس شده، دستگاه‌هاي مختلفي مانند دستگاه رطوبت‌سنج، دستگاه سنجش آلاينده محيطي، دستگاه سنجش ذرات ناخواسته هوا، دستگاه سنجش آلودگي‌هاي گازي و اسيدي نيز قرار مي‌گيرد و اينگونه نيست كه تنها وظيفه ما سنجش رطوبت باشد، بلكه با احداث اين پايگاه، تمامي جنبه‌هاي تأثير اقليم بر روي آثار تاريخي منطقه مورد توجه و تحقيق باشد.»

در حالي كه بر انجام همه پژوهش‌هاي لازم پيش از آبگيري سد تأكيد مي‌شود، وطن دوست به اين نكته اشاره دارد كه تا آبگيري نشدن سد و مشاهده نتايج در طول چند سال، نمي‌توان درباره تأثيرات منفي احتمالي
سيوند بر آثار تاريخي نظري داد.

با توجه به عمر مفيد سدها كه بسته به نوع طراحي آنها از
100 تا 150 سال متغير است، گفته مي‌شود كه در صورت آبگيري سيوند تا حدود 100 سال آينده امكان دسترسي آثاري كه زير آب مي روند، وجود ندارد، علاوه بر اين، برخي كارشناسان معتقدند كه با ساخته شدن اين سد، آثار باستاني پوسيدني مانند اشيايي كه از جنس فلز هستند، مي‌پوسند و سنگ‌ها زير رسوبات، مدفون شده يا ممكن است از جايشان حركت كنند. اين در حالي است كه طنز تلخي نيز بر اين ماجرا مترتب است؛ اواخر سال 1384 و در ميانه راه كاوش‌هاي باستان‌شناسان ايراني و خارجي فعال در تنگه بلاغي، خبرنگاران دعوت شده به همايشي كه با همين عنوان برگزار شد، با قبرهاي ساساني غارت شده واقع در كوهپايه‌هاي اطراف دشت تاريخي بلاغي مواجه شدند؛ قبرهايي كه از سال‌ها پيش چيزي براي ارائه به‌ باستان‌شناسان نداشتند. به اين ترتيب و با توجه به غارت‌هايي كه هيچ‌يك از دولت‌هاي در رأس كار در ايران، امكان جلوگيري از آنها را نداشته‌است، برخي باستان‌شناسان با لحني ميان طنز و جدي مي‌گويند كه جاي آثار تاريخي زير آب امن‌تر است، موضوعي كه تاكنون در سنوات مختلف، مدعيان نجات‌بخشي آثار تاريخي درباره آن سكوت كرده‌اند.

سكوت سازمان‌هاي جهاني

سد واقع در ۱۰۰ کيلومتری شهر شيراز و ۵۰ کيلومتری تخت جمشيد، دو فعال فرهنگی در خارج از کشور را بر آن داشت كه با انتشار نامه سرگشاده ای خطاب به مردم جهان و سازمان ملل متحد و تشکيل کميته‌ای به نام «کميته بين المللی برای نجات آثار باستانی دشت پاسارگاد» براي حفظ آثار اين منطقه از طريق اينترنت امضا جمع كنند. اين تنها يكي از اقدامات مخالفان آبگيري سيوند است كه به خواسته خود مخالفان، بازتاب جهاني وسيعي يافته است. اما در اين ميان، رفتارهاي دو گانه مجامع فرهنگي جهان نسبت به تأثيرات احتمالي آبگيري سيوند بر آرامگاه كوروش قابل تأمل است. سازمان‌هاي فرهنگي جهاني كه در ماجراي سيوند سكوت كرده‌اند، همان سازمان‌هايي هستند كه شكستن حريم منظري جهان‌نما را در پي نامه يك شهروند اصفهاني چنين جدي پيگيري كردند
.

چنين تأكيدي بر حفظ آثار محوطه
بلاغي، به همان ميزان كه اعتراض عده‌اي از باستان‌شناسان را نسبت به زير آب رفتن اين آثار بر مي‌انگيزد، از سوي ديگر نيز مخالفاني در ميان همين قشر دارد؛ آنها مي‌گويند همه دغدغه ميراث فرهنگي كشور ما دشت بلاغي نيست، سدهاي بسياري در ايران از قبل در حال ساخت است و محوطه‌هاي تاريخي بسياري نياز به كاوش‌هاي اضطراري دارد. در مقابل افرادي مي‌گويند يك ميراث جهاني به خاطر 25 هزار نفر كه از آب سيد سيوند برخوردار مي‌شوند، نبايد به خطر انداخته شود، ديدگاه ديگري وجود دارد كه سدسازي را در روند توسعه كشور اجتناب‌ناپذير مي‌داند و با تأكيد بر اين نكته كه آب در دنياي آينده سرنوشت ساز است، تجربه ساير كشورهاي داراي تمدن كهن را در كنار آمدن با سدها يادآور مي‌شود.

ده‌ها سد در حال ساخت در ايران وجود دارد و ده‌ها محوطه تاريخي كه نيازمند نجات‌بخشي اضطراري هستند سد‌هايي كه از سا‌ل‌ها قبل كارهاي مكاي‌يابي و مطالعه آن انجام شده و هيچكس در خواست پاسخگويي از مديران وقت ندارد و اين ميراثي است كه به مديران امروز رسيده است كه براي حل آن سازمان بايد همراهي افكار عمومي را با خود داشته باشد. آيا آستانه تحريك افكار عمومي نسبت به ساير محوطه‌هايي كه در معرض تهديد ساير سدهاي در حال ساخت هستند، پايين نمي‌آيد؟

 

پيوند برای ديدن عکس متن قبل از سانسور

 

 

متن سانسور شده ای که اکنون در سايت ميراث فرهنگی است:

 

سيوند ميهمان صد ساله دشت بلاغی شد

 

اگر در ماجراي برج جهان‌نما و ميدان نقش جهان رسانه‌ها بودند كه با فشارهاي خود افكار عمومي را تحت تأثير قرار مي‌دادند، امروز سازمان‌هاي غيردولتي كه عنوان مردمي و دانشجويي بر خود نهاده‌اند، پرچمدار حفاظت از آرامگاه تدوين كننده نخستين منشور حقوق بشر شده‌اند.

آنجا كه اين اعتراضات به طبقه متوسط اجتماع كشيده شده، با شايعات درآميخته‌است؛ اكنون بسياري از مردم تصور مي‌كنند با آبگيري سد سيوند مقبره كوروش زير آب خواهد رفت. همين چند ماه پيش بود كه تصويري مونتاژ شده كه مقبره پلكاني كوروش را در ميان آب نشان مي‌داد، در سطحي گسترده به ايميل‌ها ارسال شد.

دانشجويان و اعضاي انجمن‌هاي غيردولتي مقابل سازمان ميراث فرهنگي و وزارت نيرو تجمع‌كردند، چند چهره شناخته شده در عرصه حقوق، به وکالت 976 شهروند ایرانی از رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري و وزير نيرو به شعبه 76 دادگاه کیفری استان فارس شكايت كردند تا مانع آبگيري سد شوند و كشاورزان منطقه ارسنجان كه قرار است سيوند دشت‌هاي آنها را آبياري كند مقابل مجلس رفتند تا درخواست كنند سيوند هر چه سريع‌تر آبياري شود.

واكنش "حميد بقايي"، قائم مقام رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري، به اعتراضات و تحصن‌ها، اين جمله بود: «اغلب‌ اين تحصن‌ها سياسي‌ بوده و هيچ كدام كارشناسي و فني نيستند. اگر افراد تحصن‌كننده احساس دلسوزي براي ميراث فرهنگي كشور خود داشتند و تحصن‌گرا بودند، 11 سال پيش و در دوره‌هاي مديريتي قبلي، چرا هيچ كاري انجام ندادند؟»

وقوع اتفاقات ديگر از جمله ارائه نامه معترضان آبگيري سد سيوند به دفتر مقام معظم رهبري و خبر غافلگيركننده رئيس جمهور در سفر استاني خود به فارس مبني بر آبگيري سد سيوند، نيز بر اين نكته تأكيد داشت كه كنش و واكنش‌هاي ماجراي سيوند به يك موضوع سياسي بدل شده‌است.

ساخت سد سيوند از سال 1371 آغاز شد، ولي اعتراضات تا هنگامي كه زمزمه‌هاي آبگيري اين سد به گوش رسيد، رخ نشان نداد؛ يعني زماني كه كار از كار گذشته بود و سد مراحل پاياني ساخت را پشت سر مي‌گذاشت.

ديگر خبري از مقصران ماجرا نبود. مسئولان سازمان ميراث فرهنگي استان فارس كه به گفته مدير پروژه احداث سد سيوند، در سال 1371، هنگام كلنگ‌زني سد از آنها استعلام شده بود و جوابي نداده‌بودند، به هيچ عنوان پايشان به ماجرا كشيده نشد و حتي در اخبار بي‌شمار منتشر شده از سيوند، هيچ‌گاه نامي از آنها نبود.

حالا راه‌حل‌هاي مختلف از گوشه و كنار شنيده مي‌شد؛ پروژه جنگل‌كاري وزارت نيرو نيز از جمله چندين راه حلي بود كه براي اين مسئله مطرح شد. اين طرح به بهانه كاهش و تعديل ميزان رطوبت پيشنهاد شده بود و به گفته صاحبنظران محيط زيست، مي‌توانست به افزايش قابل توجه ميزان رطوبت و تخريب و فرسايش تدريجي بناهاي تاريخي بينجامد.

يكي از كارشناسان منطقه بر اين نكته تأكيد داشت كه اگر تنها 10 متر از ارتفاع سد كم شود، به گونه‌اي كه حداقل زمين‌هاي كمتري از پشت سد زير آب برود و كاربري سد از تأمين آب مورد نياز كشاورزي دشت ارسنجان به حفظ پايين دست از سيلاب، تغيير يابد، مشكل اين سد حل خواهد شد.

حدود دو سال پيش، اداره كل روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري گزارشي منتشر كرد كه خبر مي داد يك كميته فني مشترك با توافق وزير نيرو و رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور، مأمور رسيدگي به نحوه آبگيري و تراز درياچه سد سيوند شده است.

"پرويز فتاح"، وزير نيرو تصريح كرد: ما پيشنهاد كرديم كاوش هاي باستان شناسي در محدوده‌اي كه زودتر آبگيري مي شود به عنوان اولويت ها مورد توجه قرار گيرد كه مورد پذيرش واقع شد و براي تامين هزينه احداث موزه اي در حاشيه تنگه بلاغي و سد سيوند آماده‌ايم .

در همين ايام بود كه وزارت نيرو براي راضي كردن مخالفان آبگيري سد سيوند، پيشنهاد راه اندازي موزه نيمه تمام پاسارگاد را براي نگهداري از اشياي كشف شده از تنگه بلاغي ارائه كرد.

وزارت نيرو اعلام كرد كه براي كاوش هاي باستان شناسي در محوطه هاي باستان شناسي تنگه بلاغي و نجات محوطه پشت سد سيوند، 100 ميليارد تومان اعتبار درنظر مي گيرد. سازمان آب منطقه‌اي فارس به عنوان مجري ساخت سد سيوند نيز براي ارائه هرگونه كمك به كارشناسان باستان شناس، اظهار آمادگي كرد، (اتفاقي كه تا‌كنون نيفتاده‌است!)

در رأس همه كارهايي كه بايد براي نجات آثار موجود در محوطه دشت بلاغي كه بستر درياچه سد انجام مي‌شد، مستندسازي آثار موجود در اين منطقه بود. دكتر سيد مهدي موسوي، معاون پژوهشي پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري، در گزارشي كه به تازگي تنظيم كرده، بر اين نكته تأكيد دارد كه تقريبا اكثر محوطه‌هاي باستاني قابل توجه و مهم در دره بلاغي طي دو و گاهي سه فصل كاوش، تحت پوشش اين برنامه تحقيقاتي قرار گرفت و عمليات نجات‌بخشي به اتمام رسيد. نتايج حاصل از مطالعات باستان‌شناختي دره بلاغي در قالب سه همايش بين‌المللي تا كنون ارائه شده‌؛ اسفندماه 1384در شيراز، خردادماه 1385 در موزه ملي ايران و دي‌ماه 1385 در دانشگاه تربيت مدرس تهران.

به گفته وي، گزارش‌ فعاليت‌هاي پژوهشي گردآوري شده و آماده انتشار است كه به زودي از سوي پژوهشكده باستان‌شناسي و بنياد پژوهشي پارسه – پاسارگاد به صورت مشترك به چاپ خواهد رسيد.

آخرين راه‌حل‌هاي مطرح شده درباره نجات آثار موجود در دشت بلاغي و آرامگاه كوروش كه در نزديكي سد سيوند واقع‌ است، توسط اعضاي سازمان‌هاي غيردولتي تجمع كننده مقابل سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري ارائه شد؛ جمع‌آوري پول براي جبران خسارتي كه وزارت نيرو در جريان ساخت سد سيوند متحمل شده‌است، مي‌باشد. كاري كه با توجه به هزينه 80 ميليار توماني راه‌اندازي سد و نيز سود ساليانه 100 ميليارد توماني ناممكن به نظر مي‌رسد.


رطوبت‌سنجي؛ انتظاري كوچك

حسن فاضلي نشلي، رئيس پژوهشكده ميراث فرهنگي، خود به نگراني‌هاي موجود در خصوص آسيب‌هاي احتمالي به آثار تاريخي اشاره مي‌كند. وي مي‌گويد: «آنچه همه را نگران می کند نفوذ آب به منطقه پاسارگاد و مقبره کوروش است که آن هم قابل رفع است و مشکل جدی ندارد.»

اواخر شهريورماه سال 1384 نيز مسئولان پارسه و پاسارگاد در جمع خبرنگاران اعلام كردند كه برخلاف موج خبري نادرست درباره غرق شدن مقبره كورش در سد سيوند، با قطعيت اعلام مي كنيم كه اين اثر باستاني در هفت كيلومتري درياچه سد و در ارتفاع بيش از 25 متري مرتفع ترين بخش درياچه قرار گرفته است، هنوز بحث‌هاي موجود در اين خصوص به سرانجام نرسيده‌است.

وزارت نيرو نيز در گزارش‌هاي تخصصي خود اعلام كرد: «موقعيت سد سيوند نسبت به آثار باستاني به شكلي است كه در بالاترين تراز آبگيري (وقوع سيلاب
pmf در تراز 5/+1826) داراي درياچه‌اي به وسعت 15 كيلومتر مربع است. براساس گزارش شركت آب منطقه اي ذي ربط، حد نهايي حريم درياچه در نزديكترين فاصله خود، 9كيلومتر با پاسارگاد (مقبره كورش) فاصله دارد.»

در آخرين گزارشي كه از سوي دكتر موسوي ارائه شده نيز آمده‌است: «فاصله آرامگاه تا ابتداي تنگه به خط مستقيم 9-7 كيلومتر است. اختلاف ارتفاع كف آرامگاه كوروش بزرگ با سطح آب درياچه سد در حدود 15 كيلومتر است. بنابر اين به طور مستقيم خطري از جانب درياچه سد متوجه مجموعه ميراث جهاني پاسارگاد نيست.»

نگراني ديگري هم وجود داشته كه هنوز به قوت خود باقي‌است: «باد دشت‌هاي پايين دست وقتي به تنگه بلاغي مي‌رسد، آب را تبخير كرده و بخارها را با خود به بالادست مي‌برد و نخستين سازه در معرض آسيب آنجا، آرامگاه كورش است.»

اكنون كه نتايج كاوش‌هاي باستان‌شناسي 10 گروه باستان‌شناس در دشت بلاغي منتشر شده‌است و جز آثار به جا مانده از معماري و سازه‌هاي تاريخي اشياي منقول تاريخي در دشت بلاغي وجود ندارد، بسياري از باستان‌شناسان به آبگيري اين سد رضايت داده‌اند. اما بر اين نكته تأكيد دارند كه تأثير رطوبت درياچه سد بر آثار تاريخي منطقه، نه تنها در طول چند سال، بلكه بايد طي دهه‌ها و يك سده مورد بررسي قرار گيرد.

عبدالرسول وطن‌دوست، رئيس پژوهشكده حفاظت و مرمت سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري آخرين اقدامات صورت گرفته درباره پژوهش‌هاي تغييرات اقليمي ناشي از درياچه سد را چنين توضيح مي‌دهد: «در پايگاه تأسيس شده، دستگاه‌هاي مختلفي مانند دستگاه رطوبت‌سنج، دستگاه سنجش آلاينده محيطي، دستگاه سنجش ذرات ناخواسته هوا، دستگاه سنجش آلودگي‌هاي گازي و اسيدي نيز قرار مي‌گيرد و اينگونه نيست كه تنها وظيفه ما سنجش رطوبت باشد، بلكه با احداث اين پايگاه، تمامي جنبه‌هاي تأثير اقليم بر روي آثار تاريخي منطقه مورد توجه و تحقيق باشد.»

در حالي كه بر انجام همه پژوهش‌هاي لازم پيش از آبگيري سد تأكيد مي‌شود، وطن دوست به اين نكته اشاره دارد كه تا آبگيري نشدن سد و مشاهده نتايج در طول چند سال، نمي‌توان درباره تأثيرات منفي احتمالي سيوند بر آثار تاريخي نظري داد.

با توجه به عمر مفيد سدها كه بسته به نوع طراحي آنها از 100 تا 150 سال متغير است، گفته مي‌شود كه در صورت آبگيري سيوند تا حدود 100 سال آينده امكان دسترسي آثاري كه زير آب مي روند، وجود ندارد، علاوه بر اين، برخي كارشناسان معتقدند كه با ساخته شدن اين سد، آثار باستاني پوسيدني مانند اشيايي كه از جنس فلز هستند، مي‌پوسند و سنگ‌ها زير رسوبات، مدفون شده يا ممكن است از جايشان حركت كنند. اين در حالي است كه طنز تلخي نيز بر اين ماجرا مترتب است؛ اواخر سال 1384 و در ميانه راه كاوش‌هاي باستان‌شناسان ايراني و خارجي فعال در تنگه بلاغي، خبرنگاران دعوت شده به همايشي كه با همين عنوان برگزار شد، با قبرهاي ساساني غارت شده واقع در كوهپايه‌هاي اطراف دشت تاريخي بلاغي مواجه شدند؛ قبرهايي كه از سال‌ها پيش چيزي براي ارائه به‌ باستان‌شناسان نداشتند. به اين ترتيب و با توجه به غارت‌هايي كه هيچ‌يك از دولت‌هاي در رأس كار در ايران، امكان جلوگيري از آنها را نداشته‌است، برخي باستان‌شناسان با لحني ميان طنز و جدي مي‌گويند كه جاي آثار تاريخي زير آب امن‌تر است، موضوعي كه تاكنون در سنوات مختلف، مدعيان نجات‌بخشي آثار تاريخي درباره آن سكوت كرده‌اند.


دهها سد در حال ساخت، دهها محوطه تاريخي

چنين تأكيدي بر حفظ آثار محوطه بلاغي، به همان ميزان كه اعتراض عده‌اي از باستان‌شناسان را نسبت به زير آب رفتن اين آثار بر مي‌انگيزد، از سوي ديگر نيز مخالفاني در ميان همين قشر دارد؛ آنها مي‌گويند همه دغدغه ميراث فرهنگي كشور ما دشت بلاغي نيست، سدهاي بسياري در ايران از قبل در حال ساخت است و محوطه‌هاي تاريخي بسياري نياز به كاوش‌هاي اضطراري دارد. در مقابل افرادي مي‌گويند يك ميراث جهاني به خاطر 25 هزار نفر كه از آب سيد سيوند برخوردار مي‌شوند، نبايد به خطر انداخته شود، ديدگاه ديگري وجود دارد كه سدسازي را در روند توسعه كشور اجتناب‌ناپذير مي‌داند و با تأكيد بر اين نكته كه آب در دنياي آينده سرنوشت ساز است، تجربه ساير كشورهاي داراي تمدن كهن را در كنار آمدن با سدها يادآور مي‌شود.

ده‌ها سد در حال ساخت در ايران وجود دارد و ده‌ها محوطه تاريخي كه نيازمند نجات‌بخشي اضطراري هستند سد‌هايي كه از سا‌ل‌ها قبل كارهاي مكاي‌يابي و مطالعه آن انجام شده و هيچكس در خواست پاسخگويي از مديران وقت ندارد و اين ميراثي است كه به مديران امروز رسيده است كه براي حل آن سازمان بايد همراهي افكار عمومي را با خود داشته باشد. آيا آستانه تحريك افكار عمومي نسبت به ساير محوطه‌هايي كه در معرض تهديد ساير سدهاي در حال ساخت هستند، پايين نمي‌آيد؟

 

http://www.chtn.ir/sundryShow.aspx?ID=561