Save Pasargad Committee

      سایت رسمی بنیاد میراث پاسارگاد

 

پيوند به خانه

 

رمزگشایی از تبر طلایی بلخ

از: جواد مفرد کهلان

پژوهشگر استوره های ایرانی

نام زوج قوم یأجوج و مأجوجِ خویشاوندِ سکاها و سرمت ها که در قرآن با ذوالقرنین اساطیری (کوروش) ربط داده شده اند در اساس متعلق به زوج قوم یوئه چی و مه-یوئه چی (تخار) است. یوئه چی-ایچه  (یوئه چی کوچک) همان به نظر می رسد که در قرآن به صورت یأجوج در آمده و  تخار (به کُردی یعنی لنگه بزرگ) یا علی القاعده همان مه یوئه چی-ایگ (یوئه چی بزرگ) همان است که در قرآن به صورت مأجوج در آمده است. متصرفات اینان قبل از رانده شدن توسط هونها، شامل بخشی از ایالت کانسو، کنار دیوار چین می شده است. رانده شدن ایشان از پای دیوار چین و ترکستان چین توسط هون ها به سمت ایران باعث موج سهمگینی از جنگ و کشتار و مهاجرتها در ماوراء النهر و افغانستان  و موجب ترس و وحشت در خاورمیانۀ عهد اشکانی گردیده بوده است.

 


معمای کرکس دو سر گنجینه آمودریا

تبر نمادین، مکشوفه از گنجینه آمودریا مربوط به هزارۀ سوم یا دوم پیش از میلاد که ظاهراً کرکس دو سر با تن انسانی را به عنوان نیای توتمی یوئه چیها/تخاران نشان میدهد که میان دو همسایه با توتم گراز (خیونان= منسوبین به گراز، هپتالان، هونهای سفید) و ببر بالدار (حیوان توتمی س‍کاروکها= دارندگان سگان با ش‍کوه با سمبل سگ بالدار که شعار سکائیان مهاجر به سمت سیستان و هند بوده) در حال نبرد است. ببر سفید در نزد چینیان نماد باختر بوده است و دو سر بودن کرکس نشانه دو شاخه یوئه چی ها یعنی یوئه چی بزرگ (مه یوئه چی، مأجوج) و یوئه چی کوچک (یوئه چژی، یأجوج) به نظر می رسد. نام هپتالان را با توجه به نام دیگر ایشان خیون (از ریشه مازندرانی خی=خوک) می توان به صورت هفت- والان (هفت-وَرَهان) یعنی هفت قبیله منسوب به گراز، باز سازی کرد. نام یوئه چی را به صورت یَئو-اَجی در سانسکریت می توان حمایت شده توسط کرکس معنی نمود. معنی هندوایرانی دیگر نام یوئه چی ها در مقام مقایسه با هپتالان (هفت ایل دارندۀ توتم گراز)، زوج قوم و دو قبیله به هم پیوسته (از ریشه یوج= به هم پیوستن) می باشند که در این تبر نمادین باستانی به صورت زوج کرکس-انسان نشان داده شده است:

بر این پایه مه یوئه چی-ایگ ها یا بنا به منابع چینی همان تا-یوئه چی-ایک ها (به لغت چینی یعنی یوئه چی های بزرگ، تخاران) در میان قبایل دادیک-دربیک (دری، سکاییان/پارسیان برگ هئومه) به تحلیل رفته ولی نام و نشان خود را به صورت تاجیک بر روی آنان باقی گذاشته اند. نام هپتالان در اسم ابدالی ها و نام سکاراوکها (دارندگان سمبل سگبالدار آسمانی) در نام بلوچان (بسلوچها، دارندگان سمبل سیمرغ) به یادگار مانده است. 

راجع به دلیل تاخت و تاز وحشتناک یوئه چی بزرگ و کوچک به مرزهای اشکانیان و ماوراء النهر و افغانستان، بخشی از مقالۀ "مهاجرت های توده ها از خاور به میانه های آسیا" از دکتر اسکندر قادربایف و عزیزآریانفر را در اینجا به عینه نقل می گردد:

به سال 177 پیش از میلاد، ماودون شانیو برای تنبیه چینی ها به خاطر زیرپا گذاشتن خودسرانه و عمدی پیمان صلح بسته شده در آن برهه با امپراتوری هان، از سوی آن ها؛ به جانشین غربی خود فرمان داد تا به سرزمین یوئه شی های هنوز هم قدرتمند، لشکرکشی نماید. سواره نظام هونو، یوئه شی ها را به سختی شکست داد و همچنین توانست مهم ترین مناطق باختری را که در گذشته زیر فرمان یوئه شی ها بود، بگیرد.

ماودون در این باره به امپراتور [(امپراتریس؟)-گ.] هان نوشت: «به لطف [خداوند-گ.] آسمان، همه سپاهیان ما تندرست اند و اسب های شان سالم و تناور. آن ها یوئه شی ها را نابود و رام کردند. به شماری از آنان شمشیر آهیخته زده شد و شماری دیگر را زیر فرمان آوردند و (آرامش و حاکمیت را) برقرار ساختند.

لولان کرورایانه  Loulan Krorayna اوسون، اوتسزی Utsze اوگال Avgal و بیست و شش سردارنشین همسایه با آن ها (در واقع، باید 36 باشد- یعنی همه سردار نشین های وقت ترکستان خاوری) شامل ارتش (هونو) شدند و یک خانواده  (یعنی یک دولت) گردیدند.

پیروزی نهایی هونوها بر یوئه شی ها میان سال های 174-165 پیش از میلاد به دست آمد. سر از این زمان، دیگر در منابع هیچ اشاره یی به درگیری های رو در رو میان هونوها و یوئه شی ها دیده نمی شود. و اما آغاز به کوچیدن یوئه شی ها به هفترود و سپس به آسیای میانه در سال های 160 و 158 سال پیش از میلاد، به دلیل یورش اوسون ها بر آنان بوده است. یوئه شی های رانده شده به غرب آسیای میانه، سرزمین های گستره علیای آمو و وادی های میانی رود سیردریا را گرفتند.

یوئه شی ها در آینده، بنیادگذاران دولت غربی کنتسزوی Kantszyuy - پادشاهی کنگ یا کنگویی ها (Kangha)، (که از 150 پیش از میلاد شناخته شده است و در ترکیب آن از سال 21 پیش از میلاد تا 221 میلادی زمین های بین دریای آرال و کسپین قرار داشت) و نیز امپراتوری آسیای مرکزی-هندی کوشانی (قدرت جهانی سده های یکم- چهارم میلادی در کنار امپراتوری های هان و روم [و نیز امپراتوری اشکانی-گ.]) گردیدند.

در «هو هان شو» در باره ریشه های امپراتوری کوشانی چنین گفته شده است: «هنگامی که دودمان یوئه شی به دست هونوها برافتاد و واژگون شد، به (گستره یونان و باختر، به جنوب آسیای میانه) کوچید و به پنج سردارنشین فروپاشید... پس از گذشت صد سال سردار گویشانی guyshuan (کوشانی) شاهزاده کیوتسزیوکیو(Kiotszyukyu)  کودجولا کدفیز (Kudzula Kadfiz)  چهار شاهزاده نشین دیگر را تابع خود ساخت و خود را پادشاه اعلام کرد. پادشاهی او گویشانی (کوشانی) نامیده می شد.»

همراه با آن، در علم تصور واحدی در باره چگونگی براندازی دولت یونان و باختری به دست یوئه شی هاوجود ندارد. گروهی می پندارند که در 164 سال پیش از میلاد یوئه شی ها زیر فشار بزرگ هونوها ناگزیر به ترک اراضی خود در ترکستان خاوری گردیدند.آن ها با آمدن به غرب، از راه فرغانه، بر یونان و باختری ها یورش آوردند و این پادشاهی را برانداختند و پایتخت خود را در شمال آمو بنیاد گذاشتند.

همزمان، در غرب، آن ها سئه ها (ساک ها) را که در آن سوی رود یکرست (سیر یا سیحون) زندگی می کردند (یعنی در شرق سیردریا) سرکوب کردند که بخشی از آن ها ناگزیر به مهاجرت به کاپیسا (دره کابل [(پروان)-گ.]) گردیدند و بخش دیگر آن ها در سرزمین درنگیانای باستان (حوضه رود هلمند- زرنج) اسکان گزیدند که از همین رو، سَکستان یا سیستان Sakastan  نام گرفت. [معرب آن سجستان-گ.]

تاریخ دقیق باژگونی پادشاهی یونانی و باختری تا کنون تثبیت نشده است. برخی باور دارند که این واژگونی در سال های 140-138 پیش از میلاد اتفاق افتاده بود.

مطابق گمانه زنی دیگر، باختر را که مدت درازی زیر فرمان یونانیان باستان بود، نه بیگانگان آمده از ترکستان خاوری (که به زبان های هندواروپایی (احتمالا به زبان های ایرانی باستان) سخن می گفتند)، بل که قبایل بومی کوچی ایرانی باستان ساکن در کرانه های سیردریا و آمو (که بخشی از اتحادیه قبایلی که یوئه شی های بزرگ یا ماساگت ها نامیده می شدند و ساکنان خوارزم شمرده می شدند و پسان ها هسته اصلی دولت کنگ ها Kangha را تشکیل دادند)، آزاد ساختند.

در کل، در ترکیب دولت یوئه شی در آسیای میانه- پیشگامان یا پیشینیان امپراتوری کوشانی ها، مناطقی در قلمرو ازبیکستان و تاجیکستان کنونی- پادشاهی کنگویی ها Kangh سغد، چاچ (تاشکنت کنونی)، خوارزم و پرکنهparkana (فرغانه کنونی که در واقع معرب پرکنه یا پرگنه است به معنای منطقه دروافتاده-گ.) شامل بودند.

یوئه شی ها در هفترود (سمی ریچیا- گستره قرغیزستان و جنوب قزاقستان کنونی در دامنه های تیان شان) نیز در کنار اوسون ها و ساک ها حضور داشتند. باشگاه اصلییوئه شی ها  در سده یکم پیش از میلاد، ترکستان خاوری بود که در آغاز، پیش از کوچیدن شان از آن، زیر فشار هونوها، به نام تخارستان یاد می شد و مقارن این زمان، دیگر، با کوچیدن آن ها به گستره جنوبی تاجیکستان کنونی این نام یعنی تخارستان بر آن اطلاق می گردید.

نویسندگان باستان گزارش می دهند که مردم این دولت، زمیندار و کشاورز بودند، خانه ها می ساختند، باشندگان آن از نگاه تباری و زبانی مانند ساکنان فرغانه بودند و در کار بازرگانی ماهر.

جمعیت در این کشور به یک میلیون نفر می رسید و شهر اصلی آن «بازاری با کالاهای گوناگون و رنگارنگ» داشت. پیامدهای ناشی از پیروزی هونوها بر یوئه شی ها چنان بودند که به گونه  ریشه یی نه تنها نقشه تباری، سیاسی آسیای مرکزی و سرزمین های همسایه با آن، بل نیز هند را هم تغییر دادند

پس از رفتن یوئه شی ها از خاور آسیای مرکزی، مرزهای باختری متصرفات هونوها در ترکستان خاوری و مرزهای جنوب شرقی آن با چین، برای مدت درازی با ثبات گردیدند.

این گونه، ماودون، فرمانروای سرزمین های گسترده و مردمان بسیاری گردید. دستاوردهای او می توانستند حتا از این هم بیشتر گسترش بیابند. اما او آدم نیکوکار و مهربانی نبود. کسانی که از دست او زنده مانده بودند، برای کودکان و بازماندگان و نوه های خود از خودکامگی ها و ستم های فرمانروای هونوها داستان ها می گفتند. هونوها به یک کابوس فاجعه بار واقعی برای امپراتوری هان چین تبدیل شده بودند. جلو تاخت و تازهای کوچروها را هیچ مانعی نمی توانست بگیرد- نه سدهای بافته شده از درختان بید، نه خندق های عمیق و نه خاکریزها و دیوارهای خشتی (آجُری) و سنگی دژها.

تا جنگجویان هونویی از راه می رسیدند، مردم با برجا گذاشتن خانمان و دام و دد خود، می گریختند تا در پشت دیوارهای ستبر دژها و سنگرها پنهان شوند و سربازان دستور اکید دریافت داشته بودند: به پدافند دژها از دورن از سر کنگره ها و دیواره ها بپردازند و به هیچ رو در بیرون از دیوارهای دژها با هونوها درگیر نشوند و به پیگرد آن ها نپردازند.

 

کمیته بین المللی پاسارگاد

www.savepasargad.com