Save Pasargad Committee

      سایت رسمی بنیاد میراث پاسارگاد

 

پيوند به خانه

 

 

سنسکریتی بودن نام ایشتار و مطابقت آن با ناهید (اَناهیتَ)

 

از: جواد مفرد کهلان

پژوهشگر استوره های ایرانی

نام ایشتار که برای آن ریشۀ قانع کننده ای در زبانهای سامی و سومری نیافته و آنرا با آتار/آتارت (الهۀ ستاره ناهید) ربط داده اند، در زبان سنسکریت به معنی مالک دوست داشتگی (الهۀ عشق) معنی روشنی دارد: ایشتا (دوست داشتگی)-رَ (پسوند ملکی یا عشق):

इष्ट adj. iSTa loved, m. ra (possessive suffix or love).

در این صورت نام ایشتار از سنسکریت زبانان لولوبی به بین النهرین رفته است است. بی جهت نیست که آنوبانینی سلطان لولوبی در نیمۀ دوم هزارۀ سوم قبل از میلاد نقش خود در سرپل ذهاب را به آوردن اسیران به حضور الهه ایشتار مزیّن کرده است. نامهای لولوبی، گوران، ساگارتی، ماد (مادو) و مغ در زبانهای سامی و هندوایرانی مترادف هم به معنی مردم انجمنی هستند. در تاریخ ماد خط ممیز خاصی بین لولوبیها و مادها پیدا نکرده اند و با توجه به نام اکدی لولوبی ها و مادها، فرضیه مادهای غیر آریایی و آریایی مطرح کرده اند.

در مجموع معلوم میشود ایشتار الهۀ قومی لولوبیها/مادها بوده که آشوریها معابد آن در ماد را به نام بیت ایشتار خوانده اند. او در اوستا به نام اردویسور اَناهیتا (الهۀ پاک بالندۀ نیرومند) معرفی شده است. خود نام اَناهیتَ می تواند از صورت ایرانی واژۀ سنسکریتی سنِهیته یعنی هَناهیته (اَناهیتَ) یعنی دوست داشتنی گرفته شده باشد. بنابراین اَرِدوی سورَ اناهیتَ در اساس نه به معنی الهۀ پاک بالندۀ نیرومند بلکه مطابق با نام ایشتار به معنی الهۀ بسیار دوست داشتنی بوده است:

सुरै adj. surai very, स्नेहित adj. snehita loved.

نام الهه هندی معادل ناهید یعنی سرسواتی هم معانی دو پهلوی زیبای مطلوب و دوست داشتنی و الهۀ آبها را می دهد:

सरस  adj.  sarasa beautiful, वात  adj.  vAta desired. सरस्वती f.  sarasvati excellent woman, सरस्वती  f.  sarasvatI eloquence. सरस्वती  f.  sarasvati any river.

نامهای الهۀ سکایی آرگیم پسه (ارج نهنده به آرایش و زیبایی) و  الهۀ اروپا، ایوروپا (هئو-روپه= بسیار زیبا) و الهۀ یونانی آرتمیس (بسیار نجیب) هم در رابطه با ناهید به نظر می رسند:

Eu (hau)= well,  रूप्य  adj.  rUpya beautiful.

आर्थ  adj.  Artha honourable, noble, respectable. mas= great.       

مطابق ویکیپدیا، ایشتار نام یکی از الهه‌های لولوبی- آشوری است. ایشتار (عشتار) همتای اینانای سومری‌ها و مرتبط با الهه سامیان شمال غربی یعنی الهه عشتروت است. آنونیت، آستارته و آتارسامَین (ستاره صبح آسمان) نام‌های دیگری برای ایشتار هستند. در اسطوره‌ها او را ایزدبانوی نشاط عشق می‌دانند. ایشتار، اشتارته (עשתרת) در عبری به Ashtoreth ترجمه می‌شود. این الهه با جنگ، رابطه جنسی و حاصلخیزی مرتبط بود. سمبل‌های ایشتار شیر، اسب، ابوالهول، فاخته و دایره ای بود که درون آن ستاره ای هشت پر که نشان سیاره ونوس بود، قرار داشت. این الهه به صورت گسست ناپذیری با ونوس گره خورده بود. از این رو می‌توان گفت که سمبل‌های این الهه و سیاره ونوس برهم منطبق‌اند. مهرداد بهار، افسانه شناس در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» دربارهٔ «اینانا» می‌نویسد: «ایشتر یا اینانا خدای برکت بخشنده‌است. در کوه‌های لرستان روی کنده کاری‌های تیره‌های پیش از آریایی (مادی/پارسی)، نگاره‌های ایشتر چونان دارگونه (الهه) مادر و دارگونه جنگ موجود است. ارتش آشور وقتی به جنگ می‌رفت، «ایشتر» در برابر سپاهیان نمودار می‌شد و آنها را به جنگ برمی‌انگیخت. »

در مورد اَرِدوی سور اَناهیتَ در یشت های اوستا*

در ایران باستان، احترام به عناصر اربعه ـ خاک، هوا، آتش و آب ـ از اصول اعتقادی ایرانیان بود و حتی، ایزدانی را خاص و موکل این عناصر می دانستند. از جملهٔ آنان فرشتهٔ موکل آب بود. در سرزمین وسیع، پهناور و کم آب ایران، آب و باران ارزشی خاص دارد و به طبع آن الههٔ موکل آب نیز برتر از سایر فرشتگان بود. جای تعجب نیست که بخشی بزرگ از اوستا ((آبان یشت)) نام دارد و در آن از ناهید، آناهیتا، فرشتهٔ موکل آب، بسیار سخن رفته است.

بنابر اساطیر اهوارمزدا در دومین مرحلهٔ تکوین جهان آب ها را آفرید. در قطعهٔ سیزدهم بندهش، به این امر اشاره شده است: در این جریان، آب ها به سوی دریای فراخکرت، که یک سوم زمین را در اختیار داشت و حد جنوبی البرز کوه را اشغال کرده بود، جاری شد. این دریا آنچنان عظیم بود که آب هزار دریاچه را در بر داشت. هر یک از دریاچه ها دارای ویژگی هایی بود. برخی بزرگ، برخی کوچک و برخی آنقدر وسیع بودند که یک سوار نمی توانست در مدت کمتر از چهل روز طول و اطراف آن را بگردد و یکی از این رودها سراسر هفت کشور روی زمین را سیراب می کرد. در کنار هر یک از این رودها و دریاها، قصری هزار ستون با هزار دریاچهٔ درخشان برای ناهید برپا بود و در هر قصری بالای ایوانی، بستری پاکیزه و معطر گسترده.

سرچشمهٔ زایندهٔ تمام آب ها چشمه ای است به نام اردوی سور آناهیتا[رود کارا سوی اردبیل] به معنی چشمهٔ پرآب و زلال غرب که در رهگذر آن یکصدهزار آب رو زرین تعبیه شده. آب گرم و زلال از این مجراها گذر می کند و به سوی کوه بلند هوگر[سبلان] روان می شود. در فرازنای این کوه، دریاچه ای به نام اورویس[دریاچه قلۀ سبلان] قرار دارد که آب ها به این دریاچه می ریزند و پس از آنکه در آنجا کاملاً تصفیه شدند از راهگذرهای زرین دیگری خارج می شوند. در بلندایی برابر قد یک هزار مرد، یک شاخهٔ زرین و گشاده از این مجرا با کوه اوسین دم[قوشا داغ سبلان] و دریای فراخکرت (مازندران) ارتباط دارد و از آنجا قسمتی از آب ها برای تصفیهٔ دریا به سوی آن جاری و قسمت دیگر تبدیل به باران می شود و بر همه رویهٔ زمین می بارد تا آفریدگان اهورامزدا از خشکی و بی آبی آسوده خاطر شوند.

اشاره کردیم که نام موکل ناهید، اردویسور ناهید، آناهیتا، است. این اسم از سه کلمه ترکیب شده که در اصل هر سه صفت هستند. بسیاری از اسامی امشاسپندان و ایزدان مرکب از یک اسم و یک صفت است ولی اردویسور ناهید یگانه اسم خاصی است که از سه صفت ترکیب شده. جزأ اول (اردوی) از کلمهٔ اَرِد به معنی بالا بر آمدن، ضبط شدن، فزودن و بالیدن مشتق شده است. این واژه معنی رطوبت و نمناکی نیز می دهد. شاید این برداشت از آنجا نشأت گرفته باشد که این کلمه در اوستا نام رودی است. اردوی ظاهراً به معنی پربرکت و حاصلخیز نیز آمده اما گریمال آن را بزرگ و عظیم معنی کرده. کلمهٔ اردوی اغلب با کلمات سور و آناهیت همراه است. جزوهٔ دوم (سور) صفت است و به معنی نیرومند و قادر و در سانسکریت هم به معنی نامآور و دلیر به کار رفته است.

جزء سوم (آناهیت)، نیز صفت است، صفتی مرکب از دو جزء. جزء اول از ادات نفی است و جزء دوم چرکین، پلید و ناپاک معنی می دهد. بنابراین آناهیت یعنی پاک و بی آلایش.

آناهیتا یا اَردوی سور آناهیتا در زبان اوستایی نام یکی از الهگان ایرانی و آریایی و یک پیکر کیهانی هندوایرانی است که ایزدبانوی آب‌ها پنداشته و ستوده می‌شود و از این رو با نمادهایی چون باروری، شفا و خرد نیز همراه است.

در سه هزارهٔ اخیر ایزد موکل آب و باران، جایگاهی ویژه داشته ‌است و آناهیتا در ایران باستان، یکی از بزرگ‌ترین و محبوب‌ترین الهه‌های آریایی و مزدیسنا بوده است. در باور ایرانیان باستان الههٔ آب، فرشته نگهبان چشمه‌ها و باران و نماد باروری، عشق و دوستی بوده است و در باور ایرانیان زن و زایش و آبادانی و قدرت در کنار هم معنا یافته‌اند. بسیاری از ویژگی‌های این ایزدبانو با ایشتار نزدیکی دارد که مورد پرستش اقوام سامی، از جمله بابلیان، بود. هر دوی این ایزدان به سیارهٔ ناهید (زهره) مربوط هستند. به احتمال زیاد «اردویسور آناهیتا» نیز چون میترا از ایزدانی بود که پیش از پیدایش زرتشت، توسط مردم ایران و نواحی اطراف - ولو به نام‌های دیگر - مورد ستایش قرار می‌گرفت.

آناهیتا ظاهراً با جنگاوری نیز مربوط بوده‌است و باور بر این بود که پهلوانانی را که به پیشگاه او قربانی کنند، در جنگ با دشمن یاری می‌دهد.

*اطلاعاتی پیشین از من و دکتر فریده معتکف و ویکیپدیا

----------------

منابع عمده: تاریخ ماد دیاکونوف، فرهنگ لغات سنسکریت نائینی، فرهنگ لغات اوستایی احسان بهرامی، جلد اول یشتهای استاد پورداود، ویکیپدیای فارسی و انگلیسی.

 

کمیته بین المللی پاسارگاد

www.savepasargad.com