بازگشت به صفحه اصلی

آيا شما هم نامه ي سرگشاده را امضا کرده ايد؟ 

نامه سرگشاده جمعی از فرهنگيان مرودشت به وزارت نيرو

 

 

به نام خداوند جان و خرد

مقام محترم وزارت نيرو

ما، جمعی از فرهنگيان و فرهنگدوستان مرودشت فارس که در منطقه سيوند نيز دارای علائقی هستيم، امروز با کمال تعجب و وحشت خبر شديم که خبرگزاری ايلنا از قول وزارت نيرو اعلام داشته است که حدود 300 نفر که مدعی شده اند از كشاورزان روستاهاي ‌ارسنجان هستند و حامل نوشته هائی بوده اند که بر آن نوشته بود «ما خواستار آبگيری سد سيوند هستيم» در محل کار مهندس خليل رضائيان، مدير عامل سازمان آب منطقه‌اي استان فارس، جمع شده و در عين خواستاری شروع آبگيری سد سيوند، تهديد کرده اند که «در صورت آبگيري نشدن سد سيوند موضوع را بازهم پيگيري خواهيم كرد.» مطابق همين خبرخبرگزاری  وزارت نيرو، آقای مهندس خليل رضائيان هم به ميان اين ظاهراً «روستائيان» رفته و برای آنان سخنرانی براه انداخته و در طی آن اعلام داشته اند که: «درخواست شمابراي آبگيري سد سيوند را به وزارتخانه متبوع خويش اعلام مي‌كنم».

به نظر می رسد که بلافاصله پس از اجتماع هفته پيش دوستداران فرهنگ ايران در برابر مجلس شورای اسلامی و بخصوص سخنان آقای حميد رضا خسروانی نماينده کشاورزان منطقه سيوند انجام اين «تظاهرات» نشانه سياست جديد کارکنان منطقه ای وزارت نيرو برای اختراع گروه های خواستار آبگيری می باشد. هفته قبل آقای خسروانی گفتند که «ما کشاورزان برای زمین های خود به این آب نیاز نداریم، بگویید از آبگیری این سد بگذرند. مگر نه اینکه پول بیت المال را خرج کرده اند تا این سد را بسازند؟ ما از مسئولین تقاضا می کنیم شماره حسابی اعلام کنند تا ما کشاورزان آن منطقه این هزینه را پرداخت کنیم و پول بیت المال را به آنان برگردانیم»

در اين ميان ما به نقش آقای مهندس رضائيان، که از نخستين سال های شروع عمليات ساختمان سد مزبور حضور داشته و نقش عمده ای را در ايجاد فشار در دو ساله اخير برای به اتمام رساندن سد داشته اند بسيار مشکوک هستيم و فکر می کنيم که اکنون، پس از سکوت ديگر مسئولان وزارت نيرو که دور از منطقه بوده و اکثراً اطلاعی از کم و کيف عمليات سازمان آب منطقه‌اي استان فارس در سد سيوند و تاريخ پر از عجايب 13 ساله آن ندارند، و همچنين پس از احاله پرونده سد سيوند به سازمان ميراث فرهنگی، ايشان به دلايلی شخصی قصد اتمام کار و به آب بستن دشت بلاغی و خراب کردن آرامگاه کورش بزرگ را دارند، و بی آنکه معلوم باشد چه کسی به ايشان اجازه داده است در مسئله ای که هنوز دو قوه مجريه مملکت درباره آن به تصميم قطعی نرسيده اند اظهار نظر کرده و اعلام بدارند که «براساس نتايج آخرين جلسه‌اي كه دي ماه در تهران برگزار شد، كاوش‌هاي صورت گرفته در خصوص سدسيوند كفايت مي‌كند و نيازي به كاوش‌هاي جديد نيست» و بعد طی سخنان تحريک کننده ای بخواهند به اين جمع (که محلی ها نمی دانند از کجا آمده بودند و در اصل چند نفر بودند)  بفهمانند که خواستاران جلوگيری از آبگيری سد می خواهند آب را بر روی مردم ارسنجان ببندند.

مثل اينکه آقای رضائيان فراموش کرده اند که درست يک سال و نيم پيش (در 21 مهر 1384) يعنی زمانی که سر و صداها بالا گرفته و معلوم شده بود سد سيوند چه چيزهائی را به خطر می اندازد، ايشان خبرنگاران را به دفتر خود فراخوانده و به آنها گفتند که «تاكنون هيچ نظر كارشناسي متقني مبني بر وجود آثار فوق‌العاده ارزشمند در اين منطقه ارايه نشده است و بعيد است آثار فوق‌العاده ارزشمندي در دشت و تنگه بلاغی پيدا شود». ما نمی دانيم که آثار موصوف به «فوق العاده ارزشمند» مورد نظر ايشان چگونه چيزهائی هستند که شامل 171 محوطه باستانی از 7000 سال پيش تا دوره اسلامی نمی شوند و يا ايشان از کجا می دانستند که در اين منطقه از اين نوع آثار خبری نيست. آيا منظورشان اين بود که در مدت درازی که صرف ساختن يک سد خاکی شده حفاران آشنا چيز با ارزشی در آن منطقه باقی نگذاشته اند؟ بخصوص با توجه به اينکه دهکده های هخامنشی و کاخ داريوش بزرگ در اين منطقه که بخش هائی از آن بوسيله بولدوزرهای وزارت نيرو خراب شده اند اشياء منقول محسوب نشده و در نتيجه چيزهائی «دارای ارزش فوق العاده» نيستند.

اما همين ايشان، شش ماه بعد در چهارم اسفند سال گذشته در کنفرانسی که در استان ما برای رسيدگی به کاوش های بلاغی بر پا شده بود رسماً بخاطر عقب افتادن آبگيری سد سيوند خدا را شکر کرده و گفتند که «برخي مي انديشند که مسئولان آب منطقه اي از تاخيري که در آبگيري سد سيوند به وجود آمده، دلخورند. در حالي که اين طور نيست و اين عده نمي دانند سد سيوند پيش تر از اين بايد آبگيري مي شده است و اشکلات فني آبگيري آن به بعد ها موكول كرده است . امروز خدا را شکر مي کنيم که اين اشکالات فني به وجود آمد تا اين که باستان شناسان تنگه بلاغي را شناسايي کردند.» با اينکه هنوز کسی اعلام نداشته است که آن «اشکالات فنی که موجب شده يک سد خاکی در عرض 14 سال به پايان برسد چيست حال بايد از ايشان پرسيد که چگونه است که ايشان خواب نما شده و برای «روستائيان ارسنجان» دل سوزانده و خبر از پايان تحقيقات می دهند.

ما از وزير محترم نيرو تقاضا داريم رفتار زيردستانشان را که امروزه نتايج عمليات خود آنها برای ملت و دولت گرفتاری درست کرده با وظايف خود آشنا کنند و بخصوص به آنها گوشزد نمايند که از ايجاد جو ارعاب و راه انداختن دار و دسته خودداری نمايند. چرا که در منطقه مورد نظر تنها «کشاورزان ارسنجان» ملاقات کننده با آقای مهندس رضائيان نيستند که حق گرد هم آمدن و اعتراض در برابر سازمان آب منطقه ای را دارند و اگر بنا به انجام اين بازی ها باشد، خود همين گردهمائی انجام شده به بقيه اهل محل هم اجازه می دهد که در برابر سازمان آب منطقه ای پارس تظاهرات براه انداخته و تقاضای توقف عمليات سد سيوند را داشته باشند.

ما اعتقاد داريم که به جای همه اين عمليات بهتر است آقای رضائيان، بعنوان مسئوول اول منطقه، توضيح دهند که چرا در مهر 1384 که تازه عمليات ساختن سد سيوند بنا بر اعلام خودشان به حدود 70 در صد رسيده بود و در عين حال قرار بود کاوشگران و باستانشناسان کار خود را برای يک سال ديگر ادامه دهند، دست از ادامه ساختن سد سيوند نکشيدند و با فشار هرچه بيشتر 30 در صد بقيه سدی را که حداقل احتمال ضعيفی وجود داشت که هرگز آبگيری نشود با سرعت به پايان رساندند و ملت ايران را در مقابل کار انجام شده قرار دادند؟ آيا اين کوشش برای اختفای جرم، يا با آب پوشاندن مناطق دستبرد خورده، و نيز اتلاف سرمايه های ملی ما نبوده است؟ و ايشان و همکارانشان در برابر اين عمليات غيرعقلائی نبايد پاسخگو باشند؟

ما آرزومنديم که سير رسيدگی به پرونده سد سيوند با متانت و به دور از هوچی گری انجام شود و همانگونه که گردانندگان اصلی جمهوری اسلامی نتيجه گرفته اند، تصميم گيری نهائی بوسيله سردمداران مصلحت انديش کل نظام انجام شود و مسئولان جزء منطقه ای حق اظهار نظر در مورد آن را نداشته باشند، مگر که بخواهند همگی ما اوراق ناخوانده اين پرونده را يک بار با هم بخوانيم.

با احترام

جمعی از ساکنان مرودشت و منطقه سيوند فارس