|
آيا شما هم نامه ي سرگشاده را امضا کرده ايد؟
تقاضای رييس مجلس از يونسکو برای نجات مسجد الاقصی
شکوه ميرزادگی
آقای حداد عادل رييس مجلس شورای اسلامی امروز طی نامه ای به سازمان يونسکو، خواستار «اقدام عاجل» اين نهاد بين المللی برای جلوگيری از تخريب بخشی از ديوار مسجد الاقصی شد.
در تمام طول دو سالی که کارشناسان و باستانشناسان دلسور امکان غرق شدن دشت پاسارگاد، تنگه بلاغی و تخريب آرامگاه کوروش را بارها تاييد و تاکيد کرده اند و مردمان بسياری در سراسر جهان از همه ی سازمان های جهانی و به خصوص از يونسکو تقاصای کمک کرده اند و حتی وقتی که کميسيون فرهنگی مجلس درباره خطرات سد سيوند ابراز نگرانی کرده است، آقای رييس مجلس حتی يک کلمه هم درباره ی چنين فاجعه ای سخن نگفته است اما اکنون ايشان برای تخريب بخشی از ديوار مسجد الاقصی به يونسکو نامه می نويسند و از آنها تقاضای کمک می کنند.
آيا اگر شخصی علاقمند به «ميراث فرهنگی بشری» باشد ممکن است که دلش برای يک بخش از ميراث بشری، که دارای جنبه های اسلامی هست، بسوزد و نسبت به آينده ی در خطر بخش ديگری از اين ميراث، چون به قبل از پيدايش اسلام مربوط می شوند بی اعتنا باشد؟
آقای عادل خطاب به مدير کل يونسکو می نويسند:
«اين روزها، برخلاف کنوانسيون ها و مقررات بين المللی مربوط به حفظ ميراث فرهنگی و تاريخی متعلق به بشريت، توسط رژيم اسراييل تشديد شده است. اين عمليات غيرقانونی سال هاست به بهانه های واهی در حال انجام است»
آيا ايشان از فهرست بلند بالای آثار تاريخی در حال نابودی ايران خودمان نيز خبر دارند؟
يعنی، آيا هنوز آقای عادل خبر نشده اند که در چند قدمی شان پروژه ی راه آهن بخشی از تخت جمشيد جهانی را در خطر انداخته است؟ يا خبر ندارندکه در بيستون، اين اثر مهم ثبت شده در ميراث جهانی، براثر فعاليت های پتروشيمی و حفر کانال در معرض خطر است؟ آيا ايشان خبر ندارند که در شوش باستانی محوطه ای با قدمت 1300 سال پيش از ميلاد نابود شده است؟
آقای حداد عادل چرا در کنار نگاه کردن به دور دست به کشور خودشان نظر کوتاهی نمی کنند تا ببينند که معبد باستانی چغازنبيل که 3500 سال عمر دارد چگونه براثر انفجار های اکتشاف نفت در حال نابودی است، يا مجسمه ی جمشيد جم و غار آدم در علسويه، دشت باستانی مغان در اردبيل، و محوطه باستانی مهم جيرفت، همگی بر اثر کاوش های حفاران غير مجاز و بر اثر بی توجهی سازمان ميراث فرهنگی به ويرانی کشيده شده اند و هر روز هم تعداد ويرانی های عمدی و غير عمدی زياد و زيادتر شده است؟
چرا ايشان سری به سرزمينی که در آن زاده شده اند نمی زنند تا ببينند که محوطه های باستانی خوزستان، اين ميراث تمدن کهن ايرانيان، که بخشی از گنجينه های بشری محسوب می شوند، در حال زير آب رفتن است؟
آقای عادل کجا بوده اند وقتی وزارت نيرو حريم توس و مقبره ی فردوسی را با دکل های فشار قوی برق در معرض خطر قرار داد و جريان جهانی شدنش را به تعليق دچار کرد؟ يعنی ايشان حتی رسانه های دولتی ايران را هم نمی بييند تا از تخريب جنگل های ماسوله با خبر شوند، و يا ماجرای به خطر افتادن چهار باغ و نقش جهان، که بر اثر بی توجهی کامل دولت در چنان موقعيتی قرار گرفته اند که ممکن است از ليست ميراث جهانی بيرون گذاشته شده و در ليست ميراث در خطر يونسکو قرار گيرند، به گوش ايشان هم بخورد.
و بالاخره، يعنی آقای عادل حتی خبر پر سر و صدای فاجعه ِ سد سيوند را هم نشنيده اند؟ يعنی خبر ندارند که تنها منطقه ای که با صد در صد آرای نمايندگان کشورهای جهان به عنوان ميراث بشری و منطقه ی مقدس شناخته شده است پاسارگاد خودمان است؟ اگر تقدس منطقه پاسارگاد و آرامگاه کوروش بزرگ، برای شيفتگان فرهنگ جهانی به خاطر سربرکشيدن صدای آزادی و حقوق بشر از آنجاست، آيا برای ايشان نبايد کوروش به عنوان مردی که در قرآن مسلمانان بعنوان ذوالقرنين و در تورات يهوديان بعنوان مسيح خدا خوانده شده، مقدس باشد؟ و آيا شهر و آرامگاه او برای ايشان به اندازه بخشی از ديوار مسجد الاقصی هم اهميت ندارد؟
ايشان خطاب به يونسکو و مديرکل آن می نويسند: «با توجه به ... وظايف و حوزه ی صلاحيت هاي يونسكو – كه وجدان اخلاقي و فرهنگي ملل متحد محسوب ميشود – و با توجه به ابزارهاي قانوني و محكم بينالمللي كه جنابعالي در اختيار داريد، اينجانب به نمايندگي از مجلس شوراي اسلامي ايران كه منتخبان ملت ايرانند از شما درخواست ميكنم با محكوم كردن اين اقدامات غيرقانوني و غيرموجه، و نيز با استفاده از همه امكاناتي كه در اختيار داريد نسبت به توقف عاجل آنها و تمهيد مقدمات لازم براي جلوگيري از ادامه ی اين قبيل سياستهاي مضر براي صلح و مخرب ميراث مشترك بشري و حرمتهاي اعتقادي چند ميليارد پيرو اديان توحيدي اقدام فرمايند.
آقای حداد عادل که به نمايندگی از مجلس شورای اسلامی ايران يونسکو را به عنوان وجدان اخلاقی و فرهنگی ملل متحد مورد خطاب قرار می دهند يعنی واقعاً نمی دانند که همين وجدان فرهنگی ملل متحد بوده که کوروش را اولين صادر کننده منشور حقوق بشر دانسته و نمونه ای از منشور او را زيب سالن ورودی شورای امنيت کرده است، در حالی که آرامگاه و شهر و خانه همين انسان بزرگ در خطر ويرانی است؟
آقای حداد عادل اگر ذره ای دلشان برای ميراث فرهنگی بشری می سوخت، برايشان فرقی نمی کرد که آنچه در معرض ويرانی است ديوار مسجد است يا کنشت، همانطور که برای همه ی علاقمندان واقعی ميراث فرهنگ جهانی فرقی نمی کند که آثار باستانی در خطر و قابل دفاع به کدام دين و آئينی تعلق دارند.
به نظر من اين اقدام رئيس مجلس شورای اسلامی نوعی اصرار در بی اعتنایی به آثار پر اهميت ملی و بشری است و بر پايه های حساب و کتاب های کاملا سياسی گذاشته شده است. و تصور نمی کنم که در اين اقدام ايشان ذره ای احترام و عشق به ميراث های بشری وجود داشته باشد، که اگر می داشت، ايشان به عنوان رئيس خانه کسانی که مدعی نمايندگی ملت ايران هستند، به دستگاه اجرایی مملکت اجازه نمی دادند که پا در جای پای طالبان مدعی مسلمانی گذاشته و به ويرانی مهمترين گنجينه های بشری واقع شده در خاک ايران بپردازند.
نهم فوريه 2007