بازگشت به صفحه اصلی

گزارشی از تاريخ و شکل بنای چغازنبيل

شيوه ی ساخت چغازنبيل بازديدکنندگان را به طواف وادار می کرد

عکس از: امين ناظری

حدود يك‌هزار و 350 سال پيش از ميلاد، پادشاهي ايلامي به نام «اونتاش‌نپيريشا» شهري مذهبي را در 35 كيلومتري شهر شوش بنيان گذاشت؛ اين شهر مذهبي «دوراونتاش» ناميده شد كه «دور» به معناي قلعه و «اونتاش» نام‌ پادشاه آن است.

لقمان احمدزاده‌شوهاني ـ مسؤول انجمن دوست‌داران ميراث فرهنگي شوش ـ در اين‌باره به خبرنگار بخش ايران‌شناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، توضيح داد: اين شهر مذهبي سه حصار تودرتو و متحدالمركز داشته كه در حصار دروني آن يك زيگورات برپا شده است. زيگورات واژه‌اي آكدي به‌معني معابري است كه طبقه‌طبقه و پله‌يي‌اند و به ترتيب، طبقه‌هاي بالاتر ازنظر حجم كوچك‌تر از طبقه‌هاي پايين‌تر مي‌شوند.

وي ادامه داد: زيگورات چغازنبيل در ابتدا پنج طبقه داشته و ارتفاع آن حدود 53 متر بوده؛ ولي به مرور زمان از طبقه‌هاي آن كاسته شده است و اكنون دو طبقه و نيمي از طبقه‌ي سوم آن با ارتفاع 22 متر باقي مانده‌اند. زيگورات به‌صورت چهارگوشه و خشتي است؛ ولي روكار و نماي آن براي حافظت از مرز خشت‌ها از آجر ساخته شده است كه باران‌هاي سيل‌آساي خوزستان به آن صدمه‌اي وارد نكنند.

او اظهار كرد: در چهار طرف اين زيگورات، چهار پلكان وجود دارند؛ بازديدكننده‌ها و زائراني كه مي‌خواستند براي زيارت به بالا و معبد اعلا در طبقه‌ي پنج بروند كه به خداي اينشوشيناك اهدا شده بود، مجبور بودند كه به‌حالت طواف مسير را طي كنند؛ يعني پلكان‌ها طوري ساخته شده بودند كه شخص به طواف مجبور مي‌شد.

وي افزود: در مقابل برخي از ضلع‌هاي زيگورات، پايه‌ها يا سازه‌هايي مدور و آجري وجود دارند كه به آن‌ها «پاسمانت» (محل قرارگيري ستون، مجسمه، لوح يادبود و...) مي‌گويند. در يك ضلع زيگورات چغازنبيل 14 سكوي كوچك ديده مي‌شوند كه به‌صورت دو رديف هفتايي‌اند. اين سكوهاي كوچك احتمالا با مراسم مذهبي «سيت‌شمشي» ربط داشته‌اند. در شوش يك ماكت مفرغي به‌دست آمده كه روي آن به خط ميخي عبارت سيت‌شمشي (برآمدن خورشيد) نوشته شده است؛ دو كاهن روي اين ماكت نقش شده‌اند كه درحال انجام تطهير و رسمي مذهبي‌اند كه سكوهايي دركنار و زيگوراتي در پشت آنها قرار دارد و احتمال مي‌رود، در اين قسمت چغازنبيل نيز چنين مراسمي انجام مي‌شده است.

به گفته‌ي احمدزاده‌شوهاني، آجرهايي به خط ميخي آكدي و ايلامي بر نماي زيگورات وجود دارند كه در آن‌ها اونتاش‌نپيريشا عنوان كرده است كه اين معبد زيگورات را به خداي اينشوشيناك و نپيريشا اهدا كرده‌ام.

او يادآور شد: دروني‌ترين حصاري كه زيگورات در مركز آن قرار دارد، به «تمنس» معروف است كه يك محوطه‌ي مقدس است. معبدهاي كوچك‌تري دركنار زيگورات وجود داشته كه به خدايان ديگر ايلامي اهدا شده‌اند. در فاصله‌ي بين حصار دوم و بيروني كه بزرگ‌ترين حصار است، مجموعه‌اي به نام كاخ آرامگاه است كه معماري بنا به‌صورت كاخ بوده است و در كف آن، زيرزمين‌هايي وجود دارند كه به‌وسيله‌ي پلكان به آن‌ها دسترسي مي‌توان داشت. در اين كاخ‌ها، پنج آرامگاه به‌دست آمده‌اند كه در يكي از آن‌ها سكويي قرار داشته و بقاياي خاكستر جسدي در آنجا كشف شده است. آرامگاه‌ها يك تاق هلالي از جنس آجر و قير طبيعي دارند كه تاق آن به‌نوعي از قديمي‌ترين تاق‌هاي هلالي شناخته‌شده در جهان است كه متاسفانه امروزه به نام تاق رومي از آن‌ها نام برده مي‌شود، در حالي كه اين تاق‌ها ابداعي ايلامي‌اند.

وي اظهار داشت: يك سازه‌ي ديگر كه در حصار سوم يا بيروني‌ترين حصار وجود دارد، مخزن آب است؛ آب را از 45 كيلومتري چغازنبيل (رود كرخه) با يك كانال مصنوعي مي‌آوردند و گل و لاي آن آب گل‌آلود درون اين مخزن ته‌نشين مي‌شده و سپس از طريق نه كانال يا دريچه به درون مخزن كوچك‌تري كه در آن طرف حصار قرار داشته، وارد مي‌شده است. احتمالا اين شهر در دوره‌ي سلطنت 20 ساله‌ي پادشاه اونتاش‌نپيريشا آباد بوده و پس از فوت او، جسدش سوزانده و در آرامگاه‌ها قرار داده شده است.

مسؤول انجمن دوست‌داران ميراث فرهنگي شوش اضافه كرد: كتيبه‌اي به‌دست آمده كه در آن توصيه شده است، تمام اشيا و وسايل موجود در اين شهر مذهبي مانند مجسمه‌ها و ستون‌ها جمع‌آوري و به شوش منتقل شوند. در نتيجه، كم‌كم اين شهر جنبه‌ي مذهبي خود را از دست داده و از جمعيت آن كاسته شده است؛ تا اين‌كه در 640 پيش از ميلاد آشوربانيپال به‌صورت متروكه درآمده است. بعدها به مرور زمان و براثر بارندگي‌هاي سيل‌آساي خوزستان اين شهر به‌صورت تپه‌اي درمي‌آيد و چون به‌شكل يك زنبيل وارونه بود، آن‌را چغازنبيل ناميدند كه در زبان محلي «چغا» به‌معني تپه و «زنبيل» شكل و حالت زيگورات است كه به‌صورت تپه‌اي وارونه به‌نظر مي‌آيد.

احمدزاده‌شوهاني ادامه داد: حدود سال 1903 ميلادي يك كارشناس نيوزيلندي به نام برون به‌دنبال مناطق نفت‌خيز خوزستان مي‌گردد كه در هنگام پرواز هوايي، اين منطقه توجه او را جلب مي‌كند و با بررسي و فرود در اين منطقه چند آجر نوشته‌دار به‌دست مي‌آورد؛ آجرها به شوش و هيات باستان‌شناسي فرانسوي مستقر در شوش تحويل داده مي‌شوند و پس از ترجمه‌ي آن‌ها مشخص مي‌شود كه اينجا معبدي است كه به خداي اينشوشيناك و نپيريشا اهدا شده است.

وي در پايان گفت: پس از جنگ جهاني دوم در سال 1951 ميلادي گيرشمن فرانسوي حفاري‌هاي اصلي اين منطقه را آغاز مي‌كند و مجموعه‌ي شهر مذهبي را شامل زيگورات (سه حصار)، معبدهاي مختلف، كاخ‌ آرامگاه‌ها و مخزن آب را از دل خاك بيرون مي‌آورد

 

1385/06/20ـ  خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز

http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-786182&Lang=P