بازگشت به صفحه اصلی |
|
با من از ايران بگو
تورج پارسى
آمدي تو از سفر اى يار ديرين ، با من از ايران بگو
هم از ايران ، سرزمين آريايي، هم از آن تهران بگو
سي سالي دورم از ايران و هستم منتظر
شهر توس و از پاسارگاد ، ازقم و كاشان بگو
قصر شيرين و مهاباد ، بهبهان تا خسروي
يك نگاهى سوي شيروان ، با من از زنجان بگو
ازخليج پارس يادي كن برو سوي خزر
شهر ساري ياد كن ، از رشت و از گيلان بگو
تخت جمشيد در چه حالي است ؟ حافظ و سعدي چطور
از شب مهتاب كارون يك كم ازاهواز و آبادان بگو
خطه ي زرخيزخوزستان و نفت و نيشكر
از سپاهان ، زاهدان ، دزفول ورفسنجان بگو
بازگو از مردم ميهن پرست كرد مان
از سنندج ياد كن ، ازيزد تا كرمان بگو
از يلان آذرى و خطه ي سرسبز آن
از خوي و ماكو,عزيزم ، آذر شهران بگو
خاطراتم از رضاييه نباشد كمتر از ياسوج و بم
تو زتبريز دلاور شهر ستارخان بگو
از بروجرد م بگومهد لران مهربان
از شراب خلر شيراز و از ياران بگو
مردم سيستان هنوزم چشم به راه رستم ند ؟
رستمم آيد به زابل يك كم از سمنان بگو
هرچه داني از بلوچ و كرد وفارس
ازعرب ازآذرى از ميهنم ايران بگو
اي عزيزم ، من كه دل تنگ وطن هستم بيا ،
" لحظه اي بنشين كنارم ، با من از ايران بگو "*
با من از ايران بگو
* منيرافشار ، راه اشا، ۳۷۴۰