بازگشت به صفحه اصلی

آيا شما هم نامه ي سرگشاده را امضا کرده ايد؟ 

ميراث باستانی و سدی برای تمام فصول

 

ساخت سد سيوند که از حدود 11سال پيش روي رود پلوار در حال احداث است هم اکنون مراحل نهايي ساخت خود را طي مي کند.
اين سد از نوع خاکي با هسته رسي است که ارتفاع تاج آن از سطح دريا 5/1826 متر خواهد بود. در بالاترين حد آبگيري ، مساحت حوزه درياچه سد در حدود 13کيلومترمربع و در شرايط عادي حدود 11کيلومترمربع خواهد بود.
با احداث سد، زمين هاي زيادي زير آب مي رود و به ناچار براي شناخت بافت فرهنگي منطقه در ادوار مختلف بايد بررسي هاي باستان شناختي در آن به عمل آيد. دره بلاغي در بخش هخامنش شهرستان پاسارگاد قرار دارد.
اين شهرستان که در شمال استان فارس واقع است ، از شمال با شهرستان آباده و استان يزد، از غرب با شهرستان اقليد، از جنوب با شهرستان مرودشت و از شرق با شهرستان بوانات همجوار است.
دره بلاغي در جنوب غرب محوطه باستاني پاسارگاد قرار دارد. فاصله ورودي تنگه با آرامگاه کوروش دوم به خط مستقيم 5/2 کيلومتر است. اين تنگه بين 3کوه بلاغي بزرگ در شمال ، بلاغي کوچک در جنوب و کوچک در شرق محصور شده است. ارتفاع کف دره از سطح دريا 1800متر است.
بلندترين نقطه تنگه با ارتفاع 2600متر از سطح دريا در منتهي اليه غربي کوه بلاغي بزرگ و در شمال غرب تنگه واقع است. با احتساب ميانگين ارتفاع کوههاي پيرامون که 2300متر از سطح دريا تخمين زده مي شود، ديواره اي طبيعي به ارتفاع حداقل 500متر تمام اطراف دره را دربر گرفته است.
تنها راه دسترسي به دره ، 2معبر طبيعي است که در امتداد رود پلوار ايجاد شده ، يعني جايي که رود وارد دره شده و جايي که از آن خارج مي شود. غير از اين 2معبر دره هيچ ورودي ديگري ندارد.
الگوهاي استقراري
منطقه کوهستاني و خرم دره بلاغي با ارتفاع 1800متر از سطح دريا، تنگه باريکي است که با انبوه درختاني که غالب آن را بادام وحشي و بنه تشکيل مي دهد، پوشيده شده است.
رود پلوار با گذر از ميان اين تنگه بر طراوت آن مي افزايد و آب کافي را براي تمام سال تامين مي کند. اگرچه خاک منطقه از حاصلخيزي قابل توجهي برخوردار است ، اما به دليل کمبود زمين هاي کشاورزي ، از ديرباز اين منطقه مورد استفاده کوچ روهايي بوده که در پي چراگاه مناسب براي دامهاي خود هستند.
در واقع تنگه بلاغي را بايد منطقه اي جنگلي و ييلاقي به حساب آورد تا کشاورزي ؛ بنابراين بيشتر استقرارهاي شناسايي شده منطقه متعلق به کوچ روهاست و آنها بودند که بيشترين آثار را در طول تاريخ استقرار منطقه بر جاي نهاده اند.
همگي استقرارها، بجز محوطه باستاني کوچکي کنار کوهپايه ها و در دل دربندها شکل گرفته اند. از آنجا که احتمالا بخش قابل توجهي از استقرارها متعلق به کوچ روهاست ، استقرارها در جايي برپا شد که کوتاه ترين فاصله را با کوهستان و مراتع دارد.
تا آنجا که به مشاهدات ما مربوط مي شود، در يک دربند و در زماني واحد 2استقرار مجزا ثبت نشده است. اين موضوع شايد نشان دهد که هر دربند در ضمن مرزي طبيعي براي خانوارهاي ساکن در آن بوده است. اين مرزهاي طبيعي مشخص ترين علامت براي شناسايي حريم و محدوده استقرارهاست.
کيفيت استقرارها
همان گونه که اشاره شد بيشتر استقرارها از نوع فصلي بوده و متعلق به کوچ نشينان است. ميان 130اثر و محوطه باستاني 41استقرار فصلي و چهار استقرار يکجانشيني ثبت شد.
ميان استقرارهاي يکجانشيني به نظر مي رسد 2محوطه باستاني در اين منطقه که هر دو نيز متعلق به دوره هخامنشي است بي ارتباط با دستگاه حکومتي نبوده باشند.
محوطه اول از نظر موقعيت جغرافيايي در محل نامناسبي واقع است ، زيرا با قرار گرفتن در تنگه تيرانداز و در باريک ترين نقطه تنگه ، عملا از زمينهاي کشاورزي دور است. بعلاوه بايد بر اين نکته توجه کرد که اين محوطه درست کنار رود پلوار شکل گرفته ، جايي که احتمال ضريب تخريبش به واسطه طغيان هاي سالانه رود بسيار بالاست.
محوطه بعدي نيز آن چنان که از يافته هاي سطحي بر مي آيد، احتمالا کوشک شاهانه کوچکي است ميان تنگه و از آنجا که اطراف اين سازه هيچ استقرار ديگري مشاهده نمي شود، احتمالا سازه اي کاملا مجزاست.
با توجه به اين ويژگي ها به نظر مي رسد حمايت هاي شاهانه براي بقاي اين دو محوطه ضروري بوده است.
محوطه ديگري نيز در اين منطقه وجود دارد که از برخي جهات ميان استقرارهاي دره بلاغي يک استثنا به شمار مي رود، زيرا تنها محلي است که استقرارهاي متوالي از آن به ثبت رسيده است.
براساس يافته هاي سطحي ، اين محوطه براي نخستين بار در دوران پيش از تاريخ - دوره باکون مورد سکونت قرار گرفته است.
پس از اين دوره حداقل آن بخش از دره که مورد بررسي قرار گرفت براي زماني طولاني متروک شد. در دوره فراهخامنشي ، محوطه دوباره مورد سکونت قرار گرفت و اين اسکان به طور متوالي و بدون وقفه تا دوره اسلامي به طول انجاميد.
با هر بار اسکان بر اندازه محوطه افزوده شد تا اين که احتمالا در دوره ساساني اين محوطه به بزرگترين استقرار دشت تبديل شده است.
با اين همه از نظر موقعيت جغرافيايي ، اين محوطه هنوز در آن دوره بيشتر متمايل به کوهپايه بود تا به ميان دره و زمينهاي کشاورزي. تنها در دوره متاخر اسلامي و در دوره صفوي بود که محوطه باستاني مذکور ميان دره شکل گرفت.
امروزه نيز درون دره هيچ روستايي وجود ندارد و تنها کوچ نشينان از آن استفاده مي کنند.
دوره بندي فرهنگ هاي شناخته شده
قديمي ترين يافته هاي بررسي ، مصنوعاتي سنگي است که احتمالا به دوره بر دوستي زرزي تعلق دارند.
يافته هاي هيات ايران ژاپن محوطه کوچکي را با استقراري بسيار ضعيف از دوره موشکي معرفي کرده است. پس از اين دوره ، تنگه (بخش بررسي شده) براي چند هزار سال متروک شد تا اين که بار ديگر زندگي در دوره فرهنگي در آن به جريان افتد.
پس از اين دوره نيز بار ديگر استقرارهاي دره (بخش بررسي شده) متروک شد و اين وقفه بلندمدت تا دوره هخامنشي به طول انجاميد. از دوره هخامنشي به بعد، زندگي بدون وقفه در دره بلاغي جريان يافته و تا امروز قطع نشده است.
با مطالعه تاريخ استقراري دره بلاغي مي توان گفت تنگه در ادوار مختلف پارينه سنگي ، نوسنگي بدون سفال ، دوره شکل گيري ، جري ، شمس آباد، لپويي ، بانش و کل دوره عيلامي که شامل ادوار کفتري ، قلعه و شغا/تيموران است ، احتمالا متروک بوده است که دليل آن هنوز معلوم نيست ؛ البته بايد متذکر شد که نبود استقرارهايي از اين دوران را مي توان در چند عامل احتمالي ديگر نيز جستجو کرد.
نخست اين که ممکن است برخي استقرارهاي مذکور هنگام بررسي از ديد ما مخفي مانده باشد. ديگر اين که ممکن است تعدادي از اين استقرارها، زير رسوبات دفن شده و قابل رويت نبوده باشند.
محمدتقي عطايي
جام جم آن لاين

10 اسفند 1385 – اول مارچ 2006

سايت خبری وزارت نيرو

http://news.moe.org.ir/shownews.asp?id=16583&q=%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%AF