اطلاعيه در مورد سالگرد تاسيس کميته
و ماجرای به زير آب رفتن آرامگاه کوروش بزرگ
هموطنان گرامی
يک سال از تاسيس «کميته بين المللی نجات آثار باستانی دشت پاسارگاد» می گذرد. يک سال است که اين کميته، به عنوان اولين و تنها سازمان بين المللی غير دولتی، غير انتفاعی و بدون ارتباط هايي سياسی يا مذهبی، مسئوليت کوشش در راه نجات آثار باستانی و گنجينه های بشری ايرانزمين را بر عهده گرفته است. آشکار شدن اثرات ويرانگر آبگيری سد سيوند در سال گذشته آغازگر فعاليت های ما بود. خبر را يک باستانشناس، چند کاوشگر در تنگه بلاغی، و تنی چند از کارمندان سازمان ميراث فرهنگی مطرح کرده بودند و، بی آن که خبرگزاری های رسمی داخلی يا خارجی توجهی چندان جدی به آن نشان داده باشند، جماعتی اين خبر را شنيده و دل نگران و هراسان می خواستند به جهانيان بگويند که: «آبگيری سد سيوند دشت پاسارگاد را، با همه ی آنچه در آن است، به زير آب خواهد برد و به آرامگاه کوروش بزرگ صدمه خواهد زد و احتمالاً حتی آثار باستانی تخت جمشيد را در خطر خواهد انداخت.»
کميته بين المللی نجات در چنان شرايطی بوجود آمد و با همراهی مردمانی متمدن، علاقمند به گنجينه های ملی و بشری، و با کمک قابل تحسين رسانه هايي آگاه و دلسوز، وجدان های همه ی بشريت را مورد خطاب قرار داده و آنان را از خطری که بر سر يک سرزمين تاريخی سايه افکنده بود آگاه کرد. وظيفه ی ما گردآوری اطلاعات لازم و قابل اتکاء و انتشار گسترده آن بود. اين نوع آگاهی گرفتن و دادن که، به عقيده ما، يکی از اساسی ترين راه های هوشيار کردن و هشدار دادن به جوامع بشری است، مسئوليتی است که ما با دل و جان و بدون کمترين چشمداشت مادی يا غير مادی بر عهده گرفته و تا هر کجايي که لازم باشد ادامه خواهيم داد.
در طول يک سال گذشته، عليرغم سنگ اندازی ها و رفتارهای غيرمسئولانه افرادی بی توجه به هويت ملی و بشری، صحت همه ی آن چه را که مطرح می کرديم و از جانب مسئولان فاقد صلاحيت ادعاهایی مغرضانه خوانده می شد بر همگان ثابت شد. اکنون ديگر، به اعتبار کشفيات و گفته های باستانشناسان و کاوشگران ايرانی و غير ايرانی، ثابت شده است آثاری که زير تنگه بلاغی قرار دارد و با آبگيری سد سيوند نابود خواهند شد ـ مثل کارخانه ها، خانه های روستايي، باغ ها، کوشک ها و جاده ها و گورستان های ماقبل تاريخ و بسيار چيزهايي ديگر ـ علاوه بر ارزش های باستانی و تاريخی، از نظر جامعه شناسی، زيست شناسی و مردم شناسی هم بسيار با اهميت، با ارزش و استثنايي هستند. اکنون ديگر (حداقل از ديد برخی از باستانشناسان و زمين شناسان معتبر) ثابت شده است که اثرات بعدی اين آبگيری به طور قطع بر آرامگاه کوروش بزرگ اثر خواهد گذاشت و آن را به مرور از بين خواهد برد.
اين خطرات (حتی اگر احتمالی هم باشند) تنها شامل از بين رفتن آرامگاه يک شخص يا شخصيت مهم و يا نابودی شهری باستانی نيست، بلکه بايد آن را همچون خطر از بين رفتن مجموعه ای دانست که اولين نمادهای آزادی انسان، آزادی اديان، و افکار و ارزش هايي است که اکنون ما کل آنها را به نام «حقوق بشر» می شناسيم. و به راستی کدامين انسان امروزی و مسئولی را می توان يافت که نخواهد برای نجات اين مجموعه ی با ارزش و افتخارآميز قدمی بردارد؟
ما به خوبی واقفيم که کار های زيادی برای خنثی کردن هدف ها و تلاش های علاقمندان به گنجينه های ملی و بشری ما انجام می شود. حتی، به نظر می رسد، تهيه و انتشار عکس هایی ساختگی از به زير آب رفتن آرامگاه کورش کبير ـ که اين روزها در فضای اينترنت می گردند ـ نيز برای عادی کردن اين خيال تلخ و برداشتن قبح اين فاجعه ی فرهنگی است. اما هيچ کدام از اين کارها نمی تواند مانع ادامه ی راه کوشندگان و عاشقان ايرانزمين برای حفظ فرهنگ مادی و معنوی درخشان آن باشد.
کميته بين المللی نجات آثار دشت پاسارگاد، در شروع دومين سال فعاليت های خود، ضمن دعوت همگان به شرکت در هفته برگزاری سالگرد تاسيس کميته نجات (28 اگوست ـ 3 شهريور) بار ديگر مردمان آگاه و علاقمند به فرهنگ های با ارزش بشری را به کمک می طلبد و از آنها می خواهد تا با رساندن خبرهای اين کميته به مردمان ايرانی و غير ايرانی حداقل همگان را از امکان وقوع چنين حادثه ای با خبر کنند.
طبيعی است که کميته ی نجات کماکان به مکاتبات و تماس های خود با مجامع بين المللی مربوط به حفظ آثار و گنجينه های بشری ادامه داده و به طور مرتب همگان را از وضعيت مجموعه ی پاسارگاد مطلع خواهند کرد.
با مهر و احترام
کميته بين المللی نجات آثار دشت پاسارگاد
بيست و ششم آگوست 2006