Save Pasargad Committee

      سایت رسمی بنیاد میراث پاسارگاد

 

پيوند به خانه

 

 


مطابقت کوروش بزرگ با فریدون و جمشید
 

جواد مفرد کهلان

پژوهشگر استوره های ایرانی

مطابق تاریخ مدون ایران باستان کوروش اول معاصر آشوربانیپال سوم پادشاه آشور ( 31-668 پیش از میلاد) پدر چیش پیش دوم ملقب به هخامنش (دوست منش) [هخامنش دوم] بوده است که کوروش بزرگ (کوروش سوم) تبار خود را به وی رسانده است. طبق هرودوت و این گفته داریوش "که من نهمین از خاندان هخامنش هستم"، پیش از وی کمبوجیه اول و چیش پیش اول و هخامنش اول نیز در پارس حکومت کرده اند. عنوان شاهنامه ای فریدون نیز در مقام نیای نوذریان (کیانیان فرعی) به معنی منسوب به دوست یعنی مترادف هخامنش و هخامنشی است که این لقب متعلق به کوروش سوم (بنا به هرودوت یعنی  کوروش بزرگ) معاصر نابونید هم است. ولی کوروش دوم (کوروش نیای کوروش بزرگ) که خواهر زاده و داماد و سردار کیاخسار (کیخسرو) و معاصر ساراک آخرین پادشاه بزرگ آشور بوده در روایات ملی نه تحت نام فریدون بلکه با نام توس نوذری، از تبار فریدون [اول] و سپهسالار کیخسرو به شمار آمده است. عناوین اوستایی توس (تئوسه، چشمه نیرومند) و ثراتئونه به معنی منسوب به رودخانه است که مترادف نام کوروش (چشمه و رود کوهستانی) هستند. بی جهت نیست که طبق هرودوت آستیاگ (آژدهاک خبر موسی خورنی مورخ ارمنی عهد قبادساسانی) در رؤیایش کوروش بزرگ را به سان سیلاب جهانگیر از بطن ماندانا/فرانک [به معنی لفظی شاد، در مقام دختر آستیاگ اول/فرائورت] دیده است. غالباً نام  شاهنامه ای فریدون (دوست منش) را شکلی از ثراتئونۀ اوستا (منسوب به رودخانه) می پندارند. ولی نام ملی غیر دینی فریدون از طریق روایات شفاهی و نام ثراتئونه از طریق روایات دینی اوستایی به روزگار ما رسیده است و مترادف و شکلی از یکدیگر نیستند گر چه شخصیتها همان هستند و این در مورد نام کیخسرو هم صدق میکند که به وضوح یاد آور نام کیاخسار (شاه نیرومند، هوخشتره پادشاه بزرگ ماد) است تا عنوان اوستایی وی هئوسروه یعنی نیکنام. یعنی جزء کی (شاه) در نام کی آخسار (کیخسرو) جزء نامش بوده که عنوان اوستایی خاندانش گردیده است و پیش از وی در نام و نشان دیاکو (کیقباد) و اوپیته (اپیوه) و خشتریتی (کیکاوس) و فرائورت (فرود سیاوش) و آستیاگ (آخروره) به کار نرفته بوده است تا از قبل وی عنوان خاندان پادشاهی ماد (کیانیان اصلی) بوده باشد.       

مطابقت شهر و دیار مَرهشی باستان و وَرِنۀ اوستا با مَرودشت

نام مرودشت در نقشه های بطلمیوسی به صورت مرّهاسیوم ذکر شده است که علی الاصول آن صورت یونانی همان نام شهر و دیار مَرهَشی (مرهشیوم) عهد باستان است که سر تعیین مکانش بحثهایی (بدون توافق در نتیجه گیری) شده است.

بنابراین منطقۀ پارس (فارس) در عهد دیرین به نام مَرهشی (پناهگاه شادی) خوانده می شده است. از این روی است که در اوستا به عنوان زادگاه  فریدون (کوروش) پارس و عیلام تحت نام واحد وَرِنه (محل نشاط و شادی) آمده است:

आवार m. AvAra (vara) shelter, हास m. hAsa mirth, laugh

بر این پایه خود نام مَرودشت در اساس مُروا (فال نیک، خبر خوش) -دش (دِژ) بوده است. نام اووادی چایا در کتیبۀ بیستون نیز به صورت هَوَئیتی- چایا (پناهگاه شادی و خوشی) متعلق به مرودشت به نظر می رسد:

शेव  n.  seva (hava) happiness, hava-iti: happiness-method, छाय n. chAya shelter.

مسلّم به نظر می رسد اطلاق نام وَرِنه (سرزمین خوشی) به گیلان از نام اوستایی مَئِذَنه (خوشی و شادی) بر خاسته است  که معادل مَزَنه (مازندران) گرفته شده است.

نام دریای وروکش می تواند یادگاری از نام واراخشه (ورهشی، پارس دیرین) بوده باشد

به نظر می آید پییش از آنکه نام خلیج فارس، دریای پارس باشد نزد ایرانیان به نام، نام قدیمی پارس دریای واراخشه بوده است. از آنجائیکه این نام به تدریج فراموش می شده آن را تصحیف به دریای وروکش (فراخکرت) نموده اند و در اساس نظیر نام دریای مکران و عمان و پارس نام منطقه ساحلی سرزمین واراخشه (پارس ما قبل هخامنشیان) بوده است.

 

مطابقت اَبال-گاماش ورهشی با جمشید ناحیۀ فارس

نام بابلی اًبال-گاماش پادشاه باستانی وَرهشی (مرهشی، مرودشت یعنی دژ شادمانی، وَرِ خوشی) با جمشید "شاه درخشان همزاد جاودانه جوان"، صاحب وَرِ خوشی و جوانی، در هیئت اوستایی/سنسکریتی یَمَ خشئتۀ مطابقت دارد:

यम adj. yama twin, khshaeta: brilliant, strong, king

به نظر می رسد اصل بابلی نام اَبال-گاماش نیز به معنی همزاد تاجدار بوده است:

abālu: to bring, agū [AGA]: crown, tiara, māshu: twin


جالب است که نام پادشاه اکدی که شکست سختی به ابال-گاماش داده و هفده هزار تن افراد وی را کشته و چهار هزار تن به را به اسیری گرفته بود، ریموش است که به لغت سومری معنی مار جهنده (اژی دهاک= مار افعی) را می دهد:

Ri/Blow-Mush/Snake

مطابق اساطیر ایرانی در تاریخ مدون باستان نیز پادشاهی خاندان ابال - گاماش (نام بابلی جمشید مرهشی/پارس) به دست کوریگالزوی کاسی از خاندان آگوم کاک رمه (اژی دهاکِ کویرینتَ/کرند اوستا) بر افتاد تا اینکه خاندان فریدون (کوروش هخامنشی) دو باره آن را شکوه و رونق بخشیدند. حتی پادشاهی هزار سالۀ ضحاک بابلی شاهنامه هم فاصله زمانی ابالگاماش (جمشید، قرن بیست و سوم پیش از میلاد) و کوروش را پر نمی کند.

به طور خلاصه در مورد اژی دهاک و جمشید تاریخی بدین نتیجه می رسیم

اژی دهاک همان ریموش (مار جهنده) پادشاه بابلی حدود اوایل قرن 23 پیش از میلاد پسر سارگون اکدی و مخاصمش جمشید (شاه دوگلو) همان ابالگاماش (تاجدار دوگلو) پادشاه مرهشی (مرو دشت) است. ولی اعقاب ریموش بابلی و خود آستیاگ مادی (آژدهاک= ثروتمند) هم در اوستا تحت نام اژی دهاک معرفی شده اند. ابالگاماش (تاجدار دو گلو) نام بابلی پادشاه مرهشی (مرودشت) بوده است. نام بومی وی یمه خشئته (دوگلوی تاجدار)/جمشید است. پادشاه بابلی که وی را شکست می دهد نامش ریموش (مار جهنده) بوده که مطابق اَژی دهاک (مار افعی) پادشاه بَوری (بابل) در اوستا است.

 

بنیاد میراث پاسارگاد

www.savepasargad.com