بازگشت به صفحه اصلی

 

 

 

سخنرانی در باره سد سیوند:
 

اگر سد سیوند بطور کامل آبگیری شود، آرامگاه کورش حدود 7 تا 15 متر به زیر آب خواهد رفت

 

 

 

 

 

 

مهندس کورش زعیم
هنگامی که هیاهو درباره سد سیوند و آسیب های جبران ناپذیر آن به میراث تاریخ و فرهنگ ایران آغاز شد، تصور می رفت که این خطا یک استثناء است و باید جلو آن گرفته شود. در صورتیکه نابودی میراث فرهنگی کشور روندی است که در طی 27 سال گذشته پیوسته ادامه داشته و سیوند تنها یک نمونه است. نمونه های دیگر این روند که اخیرا" فاش شده، فاجعه غارت آثار تمدن چند هزار ساله جیرفت و تجاوز به حریم چغازنبیل برای حفر چاههای نفت است. فهرست نابودی میراث فرهنگی ما، که اغلب جزو میراث تمدن بشری بشمار می آیند، در طی ربع قرن گذشته آنقدر طولانی است که ذکر همه آنها در اینجا مقدور نیست. اینهمه خطا را نمی توان فقط اشتباه در برنامه ریزی، مدیریت یا مطالعات مهندسی نام گذاشت.

مسئله سد سیوند سه بعد دارد: مهندسی، اقتصادی و فرهنگی. شما از یک دولت انتظار دارید که در برنامه ریزی، طراحی و ساخت یک سد بزرگ و پر هزینه که یک پروژه مهم ملی بشمار می رود، همه این ابعاد را بررسی کرده باشد، ولی در مورد این پروژه حتا یکی از این ابعاد را هم درست انجام نداده اند! آنچه درباره سد سیوند صدق می کند، شما را شگفت زده خواهد کرد که چرا به هیچکدام از جنبه های مهندسی، اقتصادی یا فرهنگی آن توجه نشده است. ما در سازمان مهندسان جبهه ملی ایران تصمیم به بررسی این پروژه، بعنوان یک نمونه عملکرد جمهوری اسلامی، کردیم. سازمان از آقای مهندس محمد اسدی، بعلت دانش و تجربه چهل ساله ایشان در زمین شناسی و مهندسی آب و سدسازی، درخواست کرد که کمیته ای برای این کار تشکیل دهند و به مطالعه ابعاد مهندسی و کاربردی آن بپردازند. ازسوی دیگر، با اقتصاددان جبهه ملی نیز در مورد جنبه های اقتصادی این سد تبادل نظر شد. آنچه ما یافتیم که خلاصه آنرا در اینجا شرح می دهم، وحشت به دل هر شهروند ایرانی می اندازد که کشورش چگونه اداره می شود.

گستره آبگیری سد سیوند یکی از شناخته شده ترین و کهن ترین کانون های فرهنگ ایران باستان و تمدن بشر در کشور ماست. از آپادانا که روی صخره ای از سنگهای آذرین ساخته شده بگذریم، در صورت آب اندازی سد سیوند، گستره تنگ بلاغی، پاسارگاد، آرامگاه کورش، تخت سلیمان، تخت گوهر، نقش رستم، شهر استخر، نقش رجب، تخت طاووس، و شماری تاسیسات نظامی و صنعتی دوران هخامنشی، قصر یعقوب و دهکده های هخامنشی که در ساخت بیشتر آنها از سنگهای آهکی محلول در آب ساخته شده اند، با خطر نابودی تدریجی بعلت افزایش رطوبت هوا، بالا آمدن سفره آب زیر زمینی، و حتا رفتن زیر آب، روبرو هستند. بی توجهی به این ثروت عظیم تاریخی و فرهنگی در هنگام برنامه ریزی و طراحی سد را نمی توان فقط به ناآگاهی ارتباط داد. افزون بر آن، تنگ بلاغی مسیر ارتش هخامنشی بوده و جاده ای برای جابجایی سپاهیان در آنجا احداث شده که جزو افتخارات ایران و یک میراث جهانی بشمار می رود. تاریخ این منطقه حتا به هزاران سال پیش از دوران هخامنشی می رسد و آثار کارگاههای دوران های نوسنگی، آهن و سفالگری در آنجا مشهود است که نشانه های یکی از کهن ترین کانونهای تمدن بشری است. اثبات وجود این آثار، افزون بر حضور کاوشگران ایرانی و خارجی در گذشته، جای پای قاچاقچیان آثار باستانی است که در سراسر منطقه دیده می شود. حال چگونه و چرا قصد دفن این عظمت تاریخی را داشته اند، جمهوری اسلامی باید به ملت پاسخ بدهد.

سدسازی روی رودخانه سیوند پیشینه ای تاریخی دارد. رودخانه سیوند از کوههای شمال دهو و پاسارگاد و قصر یعقوب سرچشمه می گیرد و 200 کیلومتر تا رودخانه کر در جنوب مرودشت ادامه دارد. منابع آب رودخانه سیوند چشمه سارها و زه آبها هستند که پس از ریزش به رودخانه بیشتر در کف رودخانه فرو می روند. آبرفتی کف رودخانه آنقدر زیاد است که گاهی رودخانه بعلت فرورفت آب برای چند کیلومتر خشک می شود و دوباره در پایین دست زاینده می شود. نیاکان ما آگاهی کامل از امکانات این رودخانه داشته اند و شمار زیادی آب بند و پل روی آن احداث کرده بودند که آثار آنها هنوز مانده است. نوع طراحی آب بندهایی که از زمان هخامنشیان روی این رودخانه ساخته شده بوده نمایانگر دانش زمین شناسی، مهندسی هیدرولیک و مهندسی ساختمان ما ایرانیان در آن زمان بوده است. بیشتر بندها با علم به اینکه بستر رودخانه آب را نگه نمی دارد، و اینکه بلندای زیاد آب می تواند به به کشتزارها و آبادی های پیرامون آسیب برساند، کوتاه و فقط برای تقسیم آب یا حق آبه ها در بهار و تابستان طراحی شده بوده اند، که نشان می دهد دانش و شعور نیاکان ما چقدر بیشتر از ما بوده است. هنوز این حق آبه ها وجود دارند و جزوی از سند مالکیت زمینهای این منطقه هستند و دولت نمی تواند پیش از تامین حق آبه های اهالی و کشاورزان، آب را بمصرف دیگری برسانند. پس از تقسیم حق آبه ها دیگر آبی از رودخانه باقی نمی ماند که تقسیم شود. بند مادآباد رودخانه سیوند که از زمان هخامنشیان هنوز پابرجاست، نماد دانش و تکنولوژی و شعور ایرانی است. در برابر آن، سد کنونی سیوند را که شاهکار جمهوری اسلامی است داریم که روی بستری از سنگ آهک دولمیتی و آهک مارنی که محلول در آب هستند ساخته شده، و نمادی از بیسوادی، ناآگاهی، بی خردی و حقارت در دانش و مهندسی است. مطمئن هستم که سد سیوند بعنوان میراث فرهنگی جمهوری اسلامی در تاریخ جاودان خواهد شد!

مطالعات توجیهی سد سیوند نخست در سال 1370 توسط مهندسان مشاور امریکایی جاستین کورتنی انجام گرفت که گزارش آنها مفقود شده و در دسترس نیست. در سال 1372 طراحی آن به یک شرکت ایرانی سپرده شد که اثری از آن هم نیست. بعد، طراحی سد را به شرکت دیگری سپردند. سد با بلندای 57 متر روی کف رودخانه به ارتفاع حدود 1797 از سطح دریا طراحی و ساخته شده که مجری ادعا می کند 77 درصد آن پایان یافته و تا سه ماه دیگر آماده آبگیری خواهد بود. هرچند که اتمام 23 درصد باقیمانده در طی سه ماه، هنگامی که برای ساخت 77% دوازده سال وقت صرف کرده اند بسیار پرسش انگیز است، ولی ظاهرا مجریان حتا هیچ آگاهی از میزان آبگیری، توان آبدهی رودخانه و گستره دریاچه پشت آن ندارند. گنجایش ذخیره پشت سد 255 میلیون متر مکعب برآورد شده که با محاسبات ما اصلا" از توان آبدهی رودخانه سیوند خارج است. جریان آب رودخانه می تواند در بهترین شرایط گنجایش مفید 180 میلیون متر مکعب را تامین کند که بلندای سد را 40 متر، یعنی 17 متر کوتاه از آنچه ساخته شده، تعیین می کند. البته این در صورتی است که سد بتواند این میزان آب را نگه دارد.

اگر سد بطور کامل" آبگیری شود، که امکان آن وجود ندارد، ارتفاع آب 1854 متر از سطح دریا خواهد بود. این ارتفاع آب تمامی تنگ بلاغی را که ارتفاع آن بسیار کمتر است، تمام روستاهای در مسیر را که ارتفاع آنها حدود 1830 تا 1843 متر است و همه دشت پاسارگاد را که ارتفاع آن ازسطح دریا بین 1820 تا1850 متر است خواهد پوشاند. آرامگاه کورش، تخت کوهک، مادر سلیمان، مبارک آباد، ابوالوردی و گستره باستانی کردشول حدود 7 تا 15 متر به زیر آب خواهند رفت.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



اگر سد فقط تا بلندای 40 متر آبگیری شود، یعنی 17 متر پایین تر از بلندای ساخته شده سد، که حد توان آبدهی رودخانه سیوند است، بیشتر دشت پاسارگاد زیر آب خواهد رفت. بنابراین، ادعای مجریان که فاصله انتهای دریاچه تا پاسارگاد بین 5 تا 9 کیلومتر است فقط یک افسانه است. از سوی دیگر، ادعای یکی از مسئولان دولت که: "یک رشته کوه بین دریاچه سد و مقبره کورش حائل شده و مانع انتقال رطوبت ... و تاثیر مستقیم بر بنای آرامگاه کورش نخواهد گذاشت." هم یک افسانه است. ما هرچه گشتیم، این کوه حائل را پیدا نکردیم! حد فاصل دریاچه و دشت پاسارگاد دره ای میان کوه تخت طویله و کوه کلات است که رودخانه سیوند در آن جریان دارد.

شما می توانید با یک نگاه ساده به نقشه های زمین شناسی سازمان زمین شناسی یا شرکت ملی نفت، به این اعداد دست یابید. آنها که دسترسی به اینترنت دارند، می توانند نقشه های ماهواره ای منطقه را بررسی کنند و ببینند که در ارتفاع سد که 1854 متر است، چه گستره ای از دشت پاسارگاد بزیر آب می رود.

پشت هر سد، بخشی از ژرفای دریاچه ذخیره مرده آب بشمار می آید، یعنی که امکان بهره برداری از آب پشت سد تا این ارتفاع وجود ندارد. حجم این آب مرده حدود 70 تا 80 میلیون متر مکعب است که برای پرکردن آن باید سد را تا ارتفاع 15 متر آبگیری کرد. با محاسبات ما، مجریان نخواهد توانست بیش از 10 تا 15 متر را آبگیری کنند، زیرا آبرفت زیر سد و دیواره های دریاچه پشت سد آنقدر زیاد است که آب تا بیش از آن ارتفاع بجای نمی ماند.

طبق گزارشهای زمین شناسی، دیواره های سد در دو سمت سد و دیواره های دریاچه پشت سد از جنس سنگ آهک کاستی است که در تماس با آب حل می شوند و بسیار آبرو هستند. اگر بخواهند سد را آب بند کنند، باید حدود یک میلیون متر مربع سطح دیواره ها را در دو سمت سد و در طول دریاچه آببند کنند که هزینه آن سرسام آور و بسیار بیشتر از هزینه ساخت خود سد خواهد بود. اگر تا فقط تا بلندای 10 تا 15 متر آبگیری کنند، این همان بخش ذخیره مرده آب خواهد بود که قابل بهره برداری نیست، مگر همانگونه که در دوران هخامنشیان می کردند. نیاکان ما در هزاران سال پیش از ساختار زمین شناسی این منطقه بخوبی آگاه بوده اند و بهمین دلیل فقط به ساختن بند های کوتاه برای تقسیم آب میان روستاها و کشاورزان بسنده کرده بودند.

بنابراین، به باور ما، این سد را نخواهند توانست آبگیری کنند. هیاهوی میراث فرهنگی، برای پوشش گذاشتن بر این خطای نابخشودنی است. با توجه به اینکه نه تنها بی توجهی به اطلاعات زمین شناسی شده و مکان یابی سد کاملا" ناکارشناسانه و خطای مهندسی بوده، آسیبهای جبران نشدنی به میراث فرهنگی جهانی را نمی توان خطای سهوی تلقی کرد. در طی این دوازده سال که سد در حال ساخت بوده، سازمان حفاظت میراث فرهنگی کجا بوده و چطور یکباره بیاد حفظ میراث فرهنگی افتاده است؟

از دید اقتصادی، سدی که باید سه ساله ساخته می شده، 12 سال طول کشیده است. با هزینه ساخت این سد می شد سه سد مشابه دیگر را هم ساخت. بنابراین، یک سد غیر ضروری را با یک طرح و سازه غلط در یک محل نامناسب زمین شناسی و در یک محل ممنوعه میراث فرهنگی جهانی، در طی 12 سال یا چهار برابر زمان واقعی به چند برابر هزینه واقعی می سازند، حالا گیر کرده اند که چگونه از شر این فیل سفید خلاص شوند. این فاجعه سد سازی تنها مختص سد سیوند نیست. داستانهای سدهایی مانند سد لار، سد مدنی تبریز، سد پانزده خرداد قم، سد ساوه، سد پیشین بلوچستان، سدهای کارون، و شماری دیگر هنوز بازگو نشده اند
.

 

 

دوشنبه 9 ژانویه 2006 (19 دی 1384) و یکشنبه 15 ژانویه 2006 (26 دی 1384)

                                                                     http://www.jminews.com/news/fa/?mi=9&ni=2121