بازگشت به صفحه اصلي |
|
تنگه بلاغي در انتظار جليقه نجات
قديميترين آثار كشف شده در تنگه بلاغي به چيزي در حدود 250 هزار سال برميگردد
گويي اين محوطه به صورت يك كلكسيون، نمونههاي متعددي را از تمدنها و فرهنگهاي مختلف در خود جمع كرده و به يكباره، پيش از آنكه در زير آب دفن شود، به ما هديه كرده است.
از: عباس ثابتي راد
هنگامي كه متوجه ميشوي در كمتر از يك سال ديگر، تنگه بلاغي در زير خروارها آب دفن ميشود، حريصانه به آن چشم ميدوزي و اشياء و آثار بدست آمده از آن را بيشتر مرور ميكني؛ انگار كه اين آخرين ديدار با محوطه تاريخي است.
براساس يافتههاي گروههاي مختلف كاوش در اين منطقه آثار فراواني از دورههاي مختلف به دست آمده است.
در ميان اين آثار ميتوان به انواع سفالها با نقوش هندسي و بزكوهي و پرندگان اشاره كرد. حتي در بخشهايي از اين محوطه آثاري از زندگي پيش از تاريخ انسان بدست آمده است؛ دوراني كه به دوره «باكون» معروف است.
در واقع اين دوران، يكي از قديميترين فرهنگهاي پيش از تاريخ منطقه فارس است كه اولين بار بارقههايي از اين فرهنگ در حدود 74 سال پيش توسط يكي از باستانشناسان بنام جهان «لنكستر» و برخي از همكارانش در 5/2 كيلومتري جنوب تخت جمشيد كشف شد.
عمده آثار بدست آمده از اين دوره سفالهاي با نقش و نگار ابتدايي است، خوشبختانه در كاوش گروههاي آلماني- ايراني در محوطه تاريخي تنگه بلاغي 9كوره سفالپزي متعلق به فرهنگ باكون كشف شده است كه قدمتي در حدود شش هزار سال دارد.
اشكال متفاوت اين كورهها و طراحي آن، اين كورهها را به نوعي منحصر به فرد كرده است، به گونهاي كه براساس اظهارات باستانشناسان نمونههاي كورههاي پيدا شده در تنگه بلاغي، بسيار منحصر به فرد است.
از سويي در سايتهاي مختلف حفاري شده در تنگه بلاغي آثار مختلفي از دورههاي ديگر نيز بدست آمده است.
وجود غارهايي در كوههاي اطراف اين تنگه، زندگي غارنشيني را در اين منطقه تأييد ميكند كه مربوط به دوران پارينه سنگي است و قدمتي در حدود 12 هزار تا 8هزار ساله دارد.
غار موسوم به «حاج بهرامي» كه توسط گروه ژاپني در اين محوطه كشف شده است، از نمونههاي آن است.
پس از اين دوره كه انسانها غارها را رها كرده و در دشتها اسكان يافتهاند، آثار متعددي در اين تنگه از خود بر جاي گذاشتهاند.
در محوطه باستاني تنگه بلاغي، تپهاي به نام «رحمتآباد» كشف شده است كه آثاري از دوره، «جري و مسكي» نيز بدست آمده است كه تاريخي هشت هزار ساله دارد.
در واقع اين آثار بيانگر استقرار پيش از تاريخ انسان در اين منطقه است؛ دوراني كه هنوز انسان موفق به اختراع خط نشده بود و ابزار و امكانات زندگياش اولين مراحل را پشت سر ميگذاشت.
نفوذ در اعماق تاريخ
انسانها در طول تاريخ همواره در حاشيه رودخانهها زندگي ميكردند. شكلگيري بزرگترين تمدنها، در كنار رودخانهها بوده و شايد بتوان گفت كه وجود رودخانه پلوار يا سيوند در تنگه بلاغي، آن را به كانون يك زيستگاه دائمي تبديل كرده بود.
براساس كاوش باستانشناسان در ماههاي اخير، آثار بسيار ارزشمندي از اين محوطه بدست آمده است.
قديميترين آثار كشف شده در تنگه بلاغي به چيزي در حدود 250 هزار سال برميگردد.
دستافزارهاي سنگي كه در حوزه رودخانه كشف شده، قدمتي دير پا دارد. در واقع آثار بدست آمده از حوزه رودخانه پلوار متعلق به دوراني است كه در ادبيات باستانشناسي به دوران «موستري» يا «موسترين» معروف است.
اين دوران به 250 هزار تا 40 هزار سال پيش مربوط است و به روزگاراني كه هنوز انسانها ابزار زندگيشان را از سنگها ميساختند، برميگردد.
البته آثار بدست آمده از تنگه بلاغي، تك يافتههاي سنگي است و عمده آن از جنس سنگي مرسوم به «چرت» ميباشد كه داراي رنگي قهوهاي است و استحكام بسيار زيادي دارد.
شكي نيست كه تنگه بلاغي گنجينهاي از دورههاي مختلف زندگي بشري را پيش رويمان ميگذارد.
وجود آثار فراواني از دورانهاي مختلف اين واقعيت را بيشتر روشن ميكند كه از تمدنها و فرهنگهاي مختلف ايراني، در تنگه بلاغي، اثري به جا مانده است.
گويي اين محوطه به صورت يك كلكسيون، نمونههاي متعددي را از تمدنها و فرهنگهاي مختلف در خود جمع كرده و به يكباره، پيش از آنكه در زير آب دفن شود، به ما هديه كرده است.
بسياري از باستانشناسان، از وجود يك زيستگاه دائمي در حاشيه رودخانه پلوار در تنگه بلاغي خبر ميدهند و حضور فرهنگهاي متنوع كه به صورت سلسلهوار در آنجا يافت شده است را بيانگر اهميت اين منطقه ميدانند.
به تعبير گروههاي كاوشگر در تنگه بلاغي، اين محدوده در روزگاران مختلف، همواره داراي اهميت بوده و به عنوان يك مركز بزرگ تجاري مورد توجه بوده است.
به عنوان نمونه وجود يك كارگاه بزرگ سفالپزي در اين محوطه مبين اين نكته است كه تنگه بلاغي، روزگاري به عنوان مركز ساخت ظروف سفالي مشهور بوده و سفالهاي ساخته شده در آن نيز به شهرهاي ديگر صادر ميشده است.
به تعبيري ميتوان گفت كه در هر مقطع تنگه بلاغي تا حد تشكيل يك تمدن پيش رفته است.
كشف اثر مهر، در اين محدوده كه متعلق به دوران باكون است، شايد دليلي بر اين مدعا باشد.
چرا كه مهر، نشان از مالكيت اشخاص دارد. به عبارتي ميتوان به اين نتيجه رسيد كه در دوران باكون، مالكيت شناخته شده بود.
از سويي كشف بقاياي يك روستا از دوره هخامنشيان و همچنين كشف پيهاي به جا مانده از يك كوشك مربوط به دوره داريوش اول نيز، دليل ديگري است بر يك زيستگاه دائمي در محوطه تنگه بلاغي.
از قرار، آثار به جا مانده از اين كوشك پس از آبگيري سد سيوند، همچنان به جا خواهد ماند و اين محدوده به زير آب نخواهد رفت، اما محوطههايي كه در آن آثار مختلف تاريخي پيدا شده است، زير آب سد سيوند خواهد رفت.
ردي از انسان
هنگامي كه از تپههاي مجاور به محدوده تنگه بلاغي نگاه ميكني، زيبايي خيرهكنندهاي تو را در برميگيرد؛ رودخانهاي كوچك با پيچ و خمهاي متوالي از دل كوهها گذشته و خود را در پايينترين قسمت اين بلنديها جاي داده است.
چگونه ميتوان تصور كرد كه زندگي250 هزار ساله بشري در محدوده اين رودخانه شكل گرفته است.
با كمي دقت هنوز هم ميتوان بر بخشهاي غربي و شرقي رودخانه پلوار يا سيوند، ردي از كندوكاويها يافت.
راهي باريك كه در دل سنگها هموار شده و طولاني است.
اگر چه هنوز كاربري اين راهها چندان مشخص نيست، اما براساس 9 قسمت شناسايي شده در ضلع غربي كه 5/6 كيلومتر طول دارد و 16 قسمت شناسايي شده در ضلع شرقي رودخانه، تصور راه شاهي در نزد باستانشناسان جان گرفته است؛ راهي باريك كه ميتوانست پادشاه را از كوشك خود به پاسارگاد و سپس تخت جمشيد هدايت كند.
البته اين ظن با توجه به فصلهاي كاوش كه از مهر ماه دوباره آغاز شده است، با يافتههاي جديدي، ميتواند قوت بگيرد.
يكي از نكات قابل توجه در كشف آثار تنگه بلاغي، كشف اسكلتهايي است كه از دوران باكون به جا مانده است.
كاوشگران آلماني در تنگه بلاغي، در كنار كورههاي سفالپزي اسكلتهايي يافتهاند كه به شيوه منحصر بهفردي دفن شدهاند.
اين اسكلتها به صورت جنيني يعني دست و پا جمع و رو به شرق دفن شدهاند كه بسيار قابل توجه است.
اگرچه اين شيوه تدفين براي اولين بار در اين محدوده يافت شده، اما تعداد قابل توجه اين اسكلتها، بيانگر وجود تفكر خاص ميان مردمان دوره باكون است.
در كنار اسكلتها سكهاي كه مبين دورهاي خاص باشد، يافت نشد. اما تزئينات مختلفي بر اسكلتها بوده است.
اين اسكلتها، داراي دستبندهايي از آهن و مهرهها از جنس سنگ عاج، گوشوارههايي ازجنس مفرغ و سرپيكانهاي از جنس آهن و مفرغ و همچنين مهرههايي از جنس عقيق هستند.
اسكلتهاي يافت شده در گورهاي فريسنگي قرار داشت كه متعلق به دوران فراهخامنشي است.
اين گورها، به صورت دايرهاي شكل با سنگهاي بزرگ ساخته شدهاند كه به تعبير باستانشناسان، كشف اين گورها، اطلاعات دقيق از نحوه تدفين در دوران فراهخامنشي را به همراه داشته و براي اولين بار در كشور كشف شده است.
مرثيهاي تلخ
اگرچه بعد از چند فصل كاوش، هم اكنون آخرين فصلهاي كاوش سپري ميشود، اما به رغم اظهارات كاوشگران آلماني، فرانسوي، ايتاليايي، لهستاني، ژاپني و ايراني كه تصور اين حجم از آثار تاريخي در اين منطقه را نداشتند، كشف تمدني جديد در تنگه بلاغي دور از انتظار نيست.
به تعبير بسياري از آنان، عمده كار كشف و كاوش انجام گرفته و تمام آثار موجود در اين تنگه يا شناسايي شده و يا در مراحل پاياني به سر ميبرد.
تنگه بلاغي با وجود آنكه از تمامي دورههاي تمدني بهرهاي يافته و آثار متعددي را از روزگاران متعدد در خود جاي داده است، اما تأسفانگيز است كه هنوز آن را نديده، در زير آب فرو برود و تنها آثاري از روزگار گذشته را به رسم امانت به ما بدهد و خود از ديدهها پنهان شود.
بخش عمدهاي از محوطه تنگه بلاغي كه در آن آثار مختلفي از دورههاي متعدد كشف شده است، پس از پايان فصل حفاري كه تا پايان سال طول خواهد كشيد، در زير آب دفن خواهد شد و تنها قسمتي از آن به جا خواهد ماند. اين محدوده در 35 كيلومتري جنوب پاسارگاد قرار دارد و از مناطق بسيار ارزشمند باستاني است.
تنگه بلاغي، سرزمين جادويي به جا مانده از روزگار كهن، هنوز در خاطره ما طلوع نكرده است كه ناگهان آن رافراموش ميكنيم و تنها در گوشه دنج و خاموش موزهها، آثار پيدا شده در آن را مرور ميكنيم.
ميراث فرهنگي ايران ـ همشهري آن لاين
http://www.hamshahri.net/News/?id=4845