بازگشت به صفحه اصلی |
|
وقتي كه آب بالا بيايد
گزارشي از وضعيت آثار و محوطه هاي تاريخي پشت سد سيوند
سيد افشين اميرشاهي
ساخت سد سيوند در سال 1371 در تنگه بلاغي و روي رودخانه پلوار آغاز شد. اين سد در يكصد كيلومتري شمال شيراز و پنجاه كيلومتري تخت جمشيد در حال احداث است. سد سيوند در منطقهاي قرار دارد كه فاصله دهانه اصلي آن تا آثار و سازههاي اصلي محوطه پاسارگاد حدود 17 كيلومتر و فاصله خط پايان آبگيري درياچه تا سازههاي اصلي و آرامگاه كوروش حدود 9 كيلومتر است. پيشبيني ميشود با آغاز آبگيري سد سيوند، دستكم هشت كيلومتر از تنگه بلاغي همراه با آثار درون آن زير آب رود. اين در حالي است كه در فصل بهار و با آغاز سيلابهاي بهاري دشت بلاغي، آثار بيشتري تهديد خواهند شد.
بر اساس نظر كارشناسان، پس از آبگيري سد سيوند تعدادي از تپههاي باستاني پيش از تاريخ، كورههاي ذوب فلز، غار و سكونتگاههاي پيش از تاريخ، دو قبرستان بزرگ مربوط به اشكانيان، چهار كيلومتر سنگچين شاهي، هفت كيلومتر مرز سنگي مربوط به دوران اشكاني، گورهاي سنگي مربوط به دوران فرمانروايان فارس (خرقهداران)، دو قسمت از جوي سنگي و راه شاهي در شرق تنگه بلاغي و شش قسمت از راه شاهي در غرب اين تنگه زير آب خواهند رفت.
اما در اين ميان مشكل ديگري نيز وجود دارد كه به سست بودن خاك منطقه برميگردد. بابك كيال مدير داخلي مجموعه باستاني پاسارگاد و كارشناس مرمت آثار باستاني است. وي عقيده دارد «با توجه به آبرفتي و سست بودن خاك منطقه، حدس زده ميشود جمع شدن آب در درياچه سد باعث افزايش شديد رطوبت هوا در منطقه و بالا آمدن ميزان آب سطحي شود. اين اتفاق ميتواند به پي اصلي كاخها و آرامگاه كوروش آسيب برساند.»
البته بين برخي از كارشناسان و مسئولان سدساز در ارتباط با اين موضوع كه آبگيري سد سيوند به مجموعه پاسارگاد و آرامگاه كوروش آسيب ميرساند، اختلاف نظر وجود دارد؛ بهطوري كه جلال جامعي مجري پروژه ساخت سد سيوند ميگويد به دليل وجود 9 كيلومتر فاصله بين آخرين نقطه آبگيري سد سيوند با مجموعه پاسارگاد، آبگيري اين سد هيچ تأثيري بر پي سازههاي پاسارگاد نخواهد داشت.»
پاسارگاد ششمين محوطه جهاني ايران است كه طي آخرين جلسه يونسكو كه تير ماه سال 1381 در چين برگزار شد، به علت دارا بودن شاخصههاي فراوان با صد در صد آرا در فهرست ميراث جهاني به ثبت رسيد. پيش از آن «تخت جمشيد»، «چغازنبيل»، «ميدان نقش جهان»، «تخت سليمان» و «ارگ بم» نيز در فهرست جهاني يونسكو ثبت شده بودند كه البته ارگ بم پس از زلزله ويران كننده بم در فهرست ميراث در خطر جاي گرفت.
بر اساس قوانين مربوط به ثبت يك اثر در فهرست ميراث جهاني، هر اثري كه در فهرست جهاني يونسكو جاي ميگيرد، طبقه كنوانسيون ميراث طبيعي و تاريخي بايد از سوي كشور نگهدارنده اثر، مورد توجه ويژه قرار گيرد و انجام هرگونه اقدامي در به خطر افتادن آن ممنوع است.
بين شيراز و اصفهان، پس از تخت جمشيد و در دشت مرغاب، كنار سيوند، محوطه باستاني پاسارگاد واقع شده است. محوطه باستاني پاسارگاد، آثار ارزشمند و بينظيري را درون خود جاي داده است. آرامگاه كوروش، كاخ بارعام، كاخ دروازه، كاخ اختصاصي، قبر كمبوجيه و تل تخت را ميتوان در پاسارگاد مشاهده كرد. پاسارگاد نخستين پايتخت هخامنشيان است كه در سال 550 قبل از ميلاد مسيح، به دستور كوروش ساخته شده است.
با اين وجود، سازمان آب منطقهاي فارس و وزارت نيرو امكان هرگونه تعويق در آبگيري سد سيوند را منتفي اعلام كردند. آنها تصميمگيري در اين باره را تنها به دستور مستقيم مقامات عاليرتبه كشور چون هيأت دولت موكول كردند. البته چند پيش هيأت دولت آييننامهاي را تصويب كرد كه بر اساس آن همه ارگانها ملزم به استعلام از سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري پيش از انجام هرگونه عمليات اجرايي در كشور هستند.
محمدحسن طالبيان، مدير بنياد پژوهشي پارسه- پاسارگاد هم خبر اعلام آبگيري سد سيوند را شنيده است. او درباره تبعات ناشي از ايجاد يك درياچه پس از آبگيري سد به همشهري گفت: آخرين نقطه آبگيري سد سيوند با پاسارگاد چند كيلومتري فاصله دارد. ولي رطوبت ناشي از آبگيري سد ممكن است بر آثار پاسارگاد تأثير بگذارد. البته در حال حاضر هيچكس نميداند كه ميزان تأثير رطوبت بر آثار موجود در پاسارگاد چه اندازه است. اين كار بايد از طريق دستگاههاي تست كننده انجام شود. اگر رطوبت به وجود آمده كم باشد، ميزان تأثير منفي بر آثار نيز كم خواهد بود. در صورتي كه رطوبت زياد باشد تخريب آثار نيز زياد خواهد بود. ولي بايد بسنجيم كه اين تأثيرات در درازمدت چگونه خواهد بود.
اما طالبيان، خطرات ناشي از آبگيري سد سيوند در تنگه بلاغي را جديتر ارزيابي ميكند. مدير بنياد پارسه- پاسارگارد ميگويد:130 اثر در تنگه بلاغي موجود است كه بايد خيلي سريع اين آثار را نجات دهيم. بخشي از آثار تنگه بلاغي بايد مستند نگاري شوند. آثاري را ميتوانيم جابهجا كنيم، در خصوص برخي ديگر از آثار ميتوانيم از مسئولان آب منطقهاي فارس و وزارت نيرو بخواهيم تا جايي كه مشخص ميكنيم آبگيري كنند. قطعاً مسئولان سازمان آب منطقهاي فارس هم همكاري ميكنند و به درخواست ما پاسخ مثبت ميدهند.
عليرغم خويشبيني مدير بنياد پارسه- پاسارگاد، مجري طرح سد سيوند نظر ديگري دارد. جلال جامعي معتقد است، بالاترين تراز آبگيري سد سيوند 5/1821 متر است و اين تراز با آرامگاه كوروش بيش از 45 متر اختلاف دارد. بنابر اين سد از مقبره پايينتر است. ضمن اين كه سد از پاسارگاد 9 كيلومتر فاصله دارد.
مجري طرح سيوند با صحه گذاشتن براين مهم كه آثاري باستاني، قبرهاي قديمي و تعدادي سفال در درياچه سد مشاهده شده است ميگويد: هر چند كه ما اطلاع دقيقي از گزارشهاي باستانشناسان نداريم، ولي آثار مشاهده شده به حدي مهم نيست كه بهرهبرداري از سد را دچار مشكل كند. (ايسنا- 7/6/84)
دور از هر گونه نگراني
اعلام خبر آبگيري سد سيوند تا پايان امسال، بسياري از ايرانيان و حتي جهانيان را نگران كرده است. اما اين مسأله هيچ نگراني را در سيد حسين مرعشي رئيس سابق سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به وجود نياورد. چرا كه رئيس پيشين عقيده داشت كه نميتوان سدسازي را كه لازمه تمدن امروز و فرداي ايران است، فداي حفظ آثار تاريخي كرد. بنابر اين طبيعي است كه در دوران رياست مرعشي بر سازمان مهم ميراث فرهنگي و گردشگري، اقدام مناسبي در جهت حفظ و حراست از آثار منحصر به فرد محوطه بلاغي و دشت پاسارگاد صورت نگيرد. مرعشي در دوران رياست خود بر سازمان ميراث فرهنگي، براين عقيده پاي فشرد كه كليه دورههاي ايران، محل زندگي مردم قديم و دورههايي است كه آثار تمدن كهن در آنها وجود داشته است. چون تمدن ايران 9 هزار سال جريان داشته و اين نشان ميدهد كه تمدنهاي جديد روي تمدنهاي قديمي بنا شدهاند. بنابر اظهارات مرعشي به خبرگزاري ايلنا، نميتوان انتظار داشت مرعشي در مدت يك سال و اندي كه در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بود كار ويژهاي براي حفاظت از آثار تنگه بلاغي انجام داده باشد. همچنان كه وقتي كلنگ ساخت سد سيوند در سال 71 بر زمين زده شد، سيد محمد بهشتي هم كه در آن زمان رئيس سازمان ميراث فرهنگي بود، از كنار اين مسأله به راحتي گذشت و او هم كار چشمگيري نكرد. چرا كه گفته ميشود مقامات سدساز پيش از آغاز پروژه ساخت سد سيوند طي نامهاي به سازمان ميراث فرهنگي، نظر اين سازمان را در باره آغاز عمليات عمراني براي ساخت سد خواسته بودند. اما ظاهراً پرسش آنها بدون پاسخ ماند و سكوت نيز علامت رضايت است! البته محمد حسن طالبيان به كمك سيد محمد بهشتي ميآيد و توضيح ميدهد: «حدود 10 سال پيش نامهاي به اداره كل ميراث استان فارس نوشته ميشود. با توجه به گستردگي محوطههاي باستاني در ايران، طبيعي است كه شناخت كاملي از همه اين محوطهها وجود نداشته باشد. شايد حدود 20 تا 25 درصد آثار تاريخي و محوطههاي باستاني ايران را بشناسيم. از طرفي قانوني وجود دارد كه براساس آن اگر دستگاهها هنگام عمليات عمراني به آثار باستاني برخورد كنند، ميبايست ادامه عمليات عمراني را متوقف كنند. اگر پاسخ دادن به نامه آنها مدتي طول كشيده است، به اين معني نيست كه آنها حق انجام عمليات عمراني را در آن منطقه داشتهاند.»
سيلابهاي پرقدرت!
مسأله مهم ديگري كه محوطه پاسارگاد را تهديد ميكند، وجود سيلبند بر سر راه پاسارگارد است.
وجود سيل بند در راه مسيل بزرگ منطقه پاسارگاد و هدايت جريان سيل به طرف مسيل كوچكي كه از نزديكي محوطه باستاني پاسارگاد ميگذرد، خطر تخريب آرامگاه كوروش كبير و بخشهايي از محوطه پيش از تاريخ پاسارگاد را در پي دارد.
در منطقه پاسارگاد، دو مسيل وجود دارد كه يكي از آنها از دامنه كوههاي شمال غربي پاسارگاد آغاز شده است و با عرضي بالغ بر يك كيلومتر در بخشي از مسير خود از ميان روستاي مباركآباد ميگذرد و در ادامه به رودخانه پلوار ميپيوندد. در نهايت نيز به سوي تنگه بلاغي جاري ميشود.
مسيل كوچكتري نيز وجود دارد كه در حد يك رودخانه فصلي، آب در آن جريان دارد و عرض متوسط آن از 20 متر تجاوز نميكند. اين مسيل كوچك در سر راه خود از مجاورت تپه مشهوري كه متعلق به دوران پيش از تاريخ است به نام «تل نخودي» عبور ميكند و از فاصلهاي حدود يكصدمتري شمال غربي آرامگاه كوروش به طرف تنگه بلاغي منحرف ميشود.
سيامك اسكندري كارشناس معماري اين مسأله را تأييد ميكند. اسكندري در اين باره ميگويد: «وجود روستاي مبارك آباد باعث شد تا سيلبندي سر راه مسيل بزرگ در بالاي روستا احداث شود. اما احداث غيرفني اين سيلبند به گونهاي است كه در صورت وقوع سيل، همه حجم آب ناشي از سيلاب را به مسيل كوچك هدايت كند. چون حجم بالاي آب با شكل طبيعي زمين در اين قسمت هيچ تناسبي ندارد نتيجه هم مشخص است.»
سيامك اسكندري كارشناس معماري به سيلاب شديد زمستان سال 1377 اشاره ميكند و ميگويد: «در اين سيلاب حجم آب به حدي بود كه بخش زيادي از تپههاي تاريخي را شست و آب از پلكان اول آرامگاه كوروش كه 180 سانتيمتر ارتفاع دارد، فراتر رفت. تا چندين روز پس از سيل هم محوطه اطراف آرامگاه كوروش همچنان زيرآب بود.»
اسكندري تصريح ميكند: «در اين ميان روستاي مباركآباد با تكيه بر اين سيل بند كه به ناشيانهترين شكل ممكن ساخته شده است، همچنان به رشد غيراصولي خود ادامه ميدهد، تا جايي كه برخي از خانههاي جديد آن در داخل مسيل ساخته ميشوند. بنابراين يك مسئله مهم پيش ميآيد، اگر سيلبند حذف شود روستايي كه مدتها است خطر سيل را از خود دور ديده، چه بايد بكند و اگر سر جاي خود باقي بماند. محوطههاي تاريخي و آرامگاه كوروش خسارت ميبيند. البته اين خطر تنها متوجه آثار تاريخي پاسارگاد نيست و عامل زير سيلاب رفتن روستاهاي ابوالوردي و مادرسليمان به واسطه احداث نسنجيده و غيركارشناسي اين سيلبند در مواقع بارندگي شديد نيز ميشود.
زمان از دست رفته!
چند روز پيش سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري طي اطلاعيهاي اعلام كرد در صورت آبگيري سد سيوند، بخشي از دره بلاغي كه آثار تاريخي دورههاي مختلف در آن واقع شده است به زير آب ميرود. اما پاسارگاد و آرامگاه كوروش در امان خواهند بود. دره بلاغي كه رودخانه پلوار در آن جاري است به دليل عبور عشاير منطقه و مسير كاروان رو تاريخي، جاده شاهي و آثار بسيار مهمي از دورههاي پيش از تاريخ تا دوره اسلامي و وجود پوششهاي گياهي و زمينهاي كشاورزي از اهميت بسزايي برخوردار است.
ظاهراً زمان براي نجات دادن آثار تنگه بلاغي به سرعت از دست ميرود. البته بنياد پژوهش پارسه – پاسارگاد و پژوهشكده باستانشناسي از دو سال پيش – و نه از سال 1371 كه ساخت سد سيوند آغاز شد- بررسيهاي مقدماتي خود را براي نجات بخشي از آثار تنگه بلاغي و پاسارگاد آغاز كرده است. در همين زمينه هم جمعآوري اطلاعات، تهيه عكسهاي هوايي و ماهوارهاي و مستندنگاري 130 اثر تاريخي و پيش از تاريخ انجام شده است. يك فراخوان بينالمللي هم منتشر شده است و در پي اين فراخوان هفت گروه پژوهشي – دانشگاهي مشترك بين ايران و دانشگاههاي بولونياي ايتاليا، ورشو لهستان، كيوتو ژاپن، پژوهشگاه لوميو فرانسه، مركز مطالعات ايرانشناسي آلمان، مركز باستانشناسي آلمان و مؤسسه باستانشناسي دانشگاه تهران فصل اول كاوش خود را از اسفندماه سال 83 آغاز كردهاند.
در فصل اول كاوش علاوه بر مستندسازي غارها و محوطههاي ميان سنگي و پارينه سنگي، كاوشها به كشف آثاري از دوره باكون و ساختارهايي از روستاهاي هخامنشي، فراهخامنشي، گورستان هاي دورههاي هخامنشي تا ساساني، مسيرها و كانالها، مجموعههاي صنعتي و توليدي ساساني منجر شد. لايههاي مختلف اين محوطهها ثبت شده و سفالها و اشياي كشف شده نيز به موزه منتقل شده است.
قرار است تا دو يا سه هفته ديگر كاوش يكي از معادن مهم فلزكاري كهن توسط تيم ايراني آلماني آغاز شود. فصل دوم كاوش نيز تا يك ماه ديگر و در محدودهاي وسيعتر توسط گروههاي ايراني و خارجي آغاز خواهد شد.
در عين حال سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در تلاش است تا از فصل دوم كاوش، گزارش دقيق و نقشههايي تفصيلي از وضعيت آثار منطقه تهيه كند تا براساس اين مطالعات زمان مورد نياز براي نجات آثار و محدوده و ارتفاع مجاز آبگيري را به گونهاي كه به آثار منقول صدمهاي وارد نيايد، مشخص كند.
بنابراين سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري شايد حدود دو سال براي نجات محوطههاي پشت سد سيوند فرصت دارد. چرا كه مسئولان سد ساز اعلام كردهاند حداكثر تا يك سال ديگر آبگيري سد را آغاز ميكنند. با توجه به اين كه درياچه سد سيوند بيش از يازده كيلومترمربع وسعت دارد، پر شدن اين حجم آب حدود يك سال زمان نياز دارد. بنابراين شايد حدود دو سال فرصت باقي باشد. اين در حالي است كه بنا به گفته برخي از كارشناسان، محوطه پشت سد سيوند و پاسارگاد ظرفيت 50 سال كاوش را دارد.
محوطههاي پشت سد سيوند عليرغم قدمت آنها بسيار بكر هستند و به ويژه تنگه بلاغي كه نخستين جايي است كه ميتوان در اين محل در مورد خصوصيات و نحوه زندگي مردم در دوره هخامنشي اطلاعاتي را به دست آورد. همچنين نظر باستانشناسان و گياهشناسان دلالت بر اين دارد كه به علت بكر بودن تنگه بلاغي، گياهاني در اين منطقه وجود دارد كه در صورت انجام مطالعات كامل روي آنها ميتوان به نوع گلها، درختان و پوشش گياهي و باغهاي پاسارگاد پي برد. چرا كه ريشه نخستين چهارباغ ايراني در پاسارگاد است.
كاخهاي پاسارگاد در نقاط مختلف محوطه پاسارگاد پراكنده بودند و از طريق باغهايي به يكديگر متصل ميشدند. ريشه چهارباغ ايراني هم به پاسارگاد باز ميگردد. محمدرضا دهقاني استاد دانشگاه در اين باره ميگويد: «پاسارگاد در گذشته برخلاف امروز كه حالت بياباني دارد، سر سبز بوده و بخشهاي مختلف آن با باغهايي به يكديگر متصل ميشدند. آب اين باغها نيز از طريق جويهاي سنگي كه پس از هر چند متر در يك حوض سنگي ميريخت تأمين ميشد. باغها از جلوي آرامگاه كوروش آغاز ميشد و تا كاخ يارعام و پيكره انسان بالدار و كاخ اختصاصي ادامه داشت.»
به هر حال فرصت چنداني براي مطالعه و پژوهش و نجات بخشي از آثار پاسارگاد و تنگه بلاغي و حفظ جاده شاهي باقي نمانده است. جاده با شكوه ايران باستان كه تحت جمشيد را به پاسارگاد و بعدها به شوش پايتخت هخامنشيان وصل كرد. جادهاي كه به فرمان داريوش بزرگ ساخت آن از سارد آغاز شد و تا شوش ادامه يافت.
قرار است آبگيري سد سيوند آن طور كه مسئولان سدسازي ميگويند اواخر بهمن آغاز شود. در فاصله كوتاهي بخشهايي از محلي كه روزگاري مركز حكومت جهاني ايرانيان بود زير آب ميرود. اما هنوز پاسارگاد و آن چه در اين سرزمين گذشته، آن طور كه شايسته آن است شناخته شده نيست. شايد در اين فرصت كوتاه تنها راه چاره كه ميتواند دست كم به نجات بخشي از آثار منطقه بيانجامد مشاركت همه سازمانها، ارگانها و نهادهاي داخلي و خارجي در عمليات نجاتبخشي است. شايد اين اقدام در شناخت اصلي و جايگاه محوطههاي پشت سد تأثير گذار باشد.
1384