بازگشت به صفحه اصلی

 

راز پیروزی کوروش 

دکتر شاهين سپنتا

 کوروش بزرگ هخامنشی ، نماینده ممتاز جامعه ای بود که به بلوغ فکری و سیاسی  والایی رسیده بود و از فرهنگی غنی برخوردار بود. به عبارت دیگر کوروش فرزند برومند جامعه ای با توانمندی فرهنگی بالا بود و این محیط مستعد خانوادگی و اجتماعی در رشد و بالندگی استعدادهای کوروش نقش به سزایی داشت. از این روی برای شناخت درست تر او باید شرایط فرهنگی و اجتماعی دوران زندگی او و پیش از آن را مورد بررسی قرار داد.

تربیت کوروش در دوران کودکی ، نوجوانی و جوانی و انجام تمرین هاو آموزش های دقیق ، آگاهانه و برنامه ریزی شده او که مورد ستایش دوست و دشمن بوده است از او فرمانده ای لایق ، پادشاهی دادگستر ، پیشوایی آزاد منش و مردم دار و سیاست مداری کاردان ، مداراگر و پایبند به موازین اخلاقی پدید آورد. این فرایند نشانگر اهمیت و جایگاه  نخبگان در جامعه نخبه پرور هخامنشی بوده است. در چنین محیطی کسانی می تواند به بالاترین مقام اجرایی کشور دست یابند که روح فرهنگ ایرانی را در آموزش های مستمر و مداوم دریافته باشند و در عمل پایبندی خود را به ارزش های فرهنگ ملی و مصالح ملت نشان داده باشند. کوروش بیش از آن که امور کشور را در دست گیرد ، در بسیاری از عرصه های اجتماعی و نظامی توانمندی ها و شایستگی های خود را نشان داده بود و پس از به قدرت رسیدن نیز بدون هر گونه تعصب دینی ، قومی و زبانی جز سربلندی ملت ایران و همه سرزمین های ایرانی ، اندیشه ای نداشت. الویی که شیوه کشورداری کوروش بزرگ پیش روی ما قرار می دهد به ما می آموزد که  برای دست یابی به توسعه همه جانبه و پایدار کشور باید محیط رشد و توسعه فکری و فرهنگی یکایک مردم فراهم باشد و از میان فرزندان برومند و فرهیخته ملت آنانی زمام امور را در دست گیرند که روح فرهنگ و هویت ملی ایران را به درستی دریافته باشند و نسبت به این کشور و مردم آن بی مهر نباشند . تنها در چنین صورتی است که مصالح ملی پایمال منافع شخصی ، جناحی ، عقیدتی ، حزبی و سلیقه ای نخواهد شد.

کوروش بزرگ فرزند برومند و فرهیخته فرهنگ ملی ایران بود و ظهور او نقطه عطفی در تاریخ ایران است . اگر چه او توانسته بود شیوه حکومتی یگانه و شایسته ای را در پیش گیرد و با اصطلاحات فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، نظامی و اقتصادی در زمان خود تحولات شگرفی را در این عرصه ها ایجاد کند  اما خود میراث دار پیشینه تاریخی چند هزار ساله و فرهنگ درخشان و پربار نیکان خود بود . از همین روی به باور این نگارنده ، برای ملت ایران با چندین هزار سال سابقه تاریخی و فرهنگی شایسته نخواهد بود که تاریخ خود را از میانه آغاز کند و نقطه عطف تاریخ خود را که همانا پایه گذاری شاهنشاهی پهناور هخامنشی بود به عنوان آغازگر تاریخ ایران برگزینند. فراموش نکنیم که کوروش بزرگ هخامنشی یکی از هزاران ستاره درخشانی است که در میانه آسمان تاریخ و فرهنگ ایران می درخشند.

پایه و اساس شاهنشاهی هخامنشی در دوران کوروش بزرگ بر وحدت و همبستگی همه اقوام ایرانی و ملت های همبسته بود . کوروش به شیوه های گوناگون تلاش نمود تا با وحدت ملی ایرانیان زمینه مساعدی را برای برپایی اتحادیه ای ایرانی متشکل از همه سرزمین های ایرانی و ملل تابعه فراهم کند و شاهنشاهی بزرگ هخامنشی یا ایران بزرگ را پایه گذاری نماید. امروز نیز با بهره گیری از این الگوی کارآمد ، پاسداشت مرزهای فرهنگی ایران بزرگ تنها در گرو اتحاد همه باشندگان اعم از ترک و کرد و بلوچ و عرب و فارس ... است. بر بنیان الگویی که کوروش ارائه می دهد همان قدر که یک ترک ایرانی حق دارد از همه حقوق انسانی خود به عنوان یک ایرانی برخوردار باشد یک فارس نیز باید با سهم برابر از حقوق خود بهره مند شود. ایران تنها متعلق به مردمان خوزی یا آذری یا بلوچ نیست ؛ ایران سرزمین دیگر اقوام و ملیت های ساکن در این کشور با هر دین و مرام مسلک نیز هست .حتا مهاجرین غیر ایرانی نیز که تابعیت ایرانی گرفته اند باید به عنوان یک شهروند از همه حقوق خود برخوردار شوند.

کوروش بزرگ هخامنشی توانست با دور اندیشی و هوشیاری ، نظم و هماهنگی شایسته ای را در ارتش ایران ایجاد کند و هنوز هم شیوه ارتش داری او در بیشتر کشورهای جهان الگو و نمونه است. از ویژگی های مهم ارتش ایران در دوران کوروش هخامنشی که با ژرف نگری بی مانند او ایجاد شد می توان از مواردی همچون : وحدت فرماندهی در جنگ ها ، تشکیل ستاد رزمی ، برتری سلاح ، انظباط فردی و گروهی ،  آرایش ستون نظامی ، سازمان دهی ، آمادگی دفاعی ، تشویق و تنبیه به هنگام ، آموزش مستمر و  رعایت اصول مهمی همچون غافلگیری ،  شناسایی و تک ِ هوشمند ، بهره وری از پیروزی های کوچک ،  احتیاط متحرک ، جنگ روانی ، جلب حمایت مغلوبین و اسیران جنگی ، رزم شبانه ، اصل پراکندگی به هنگام ، ابتکار عمل و تدبیر و حفاظت اطلاعات در آفند ها نام برد .اما مهم ترین ویژگی ارتش کوروش که او را از ارتش های مشابه خود متمایز می کند ، « هدف متعالی » بود .ارتش ایران در زمان کوروش بزرگ هخامنشی نه تنها یک ارتش تهاجمی و کشتارگر نبود بلکه یک سپاه آزادی بخش و آزادی ستان و رهاننده ملت های دربند از یوغ ستمگران و خودکامگان بود و از همین روی بسیاری از ملت ها بدون کمترین درگیری و خون ریزی و با آغوش باز به پیشواز کوروش و یارانش می شتافتند.

ارتش ایران در زمان کوروش به هیچ روی یک ارتش دینی و مذهبی نبود و با شمشیر دین نمی جنگید. به همین خاطر نهادهای عقیدتی و ایدئولوژیک دینی در این ارتش بزرگ حضور نداشت. منش سپاهیان ایران در آن زمان آزادمنشی و مهرورزی و مردم سالاری بود. ارتش ایران با مهر و دوستی پیام صلح را به میان همه ملت های تابعه می برد و بدون در نظر گرفتن دین و مذهب و مسلک اقوام و ملت ها با آزادمنشی دست دوستی خود را به سوی آن ها دراز می کرد.ارتش ایران در زمان کوروش شدیدا پایبند به موازین اخلاقی و انسانی بود و نه تنها بین ملت های آزاد شده و مردم ایران بذر نفاق و دشمنی نمی پراکند بلکه بهترین عامل وحدت آفرین بین ملت های منطقه و مردم جهان بود و نقش مثبتی در بازسازی کشور های رهایی یافته داشت.آزادی بخشی و مردم سالاری هدف متعالی ارتش کوروش بود.

منشور کوروش برزگ به عنوان نخستین بیانیه حقوق بشر بیان گر شیوه کشورداری و نظامی کوروش بزرگ و نشان گر احترام به حقوق انسان ها در دوران پادشاهی اوست و اثبات می کند که کوروش با ملل دیگر نیز با با صلح و سازش برخورد می کرد و آزادی های فردی و اجتماعی آن ها را تامین می کرد.باورهای دینی آن ها را محترم می شمرد و از هیچ کوششی برای پرداختن آزادانه آن ها به باور های دینی فرو گذار نبود .

هیچ گزارشی از شکنجه ، اعدام ، رشوه خواری ، زورگیری ، چپاول و تقسیم غنایم جنگی ، تحمیل و تفتیش باورها ، انحصار طلبی دینی و تعصب مذهبی و پایمال نمودن آزادی های فردی و اجتماعی از دوران کوروش بزرگ هخامنشی در دست نیست.کوروش بزرگ برای کرامت انسان حرمت قائل بود . روحیه ای آزادی خواه ، حق طلب ،صلح جو ، مردم دوست ، شجاع ، فداکار ، میهن دوست ، قاطع و باگذشت داشت و به جهانی سرشار از صلح و دوستی می اندیشید و این ها راز پیروزی و جاودانگی کوروش بزرگ پس از هزاره هاست.