بازگشت به

صفحه اصلی

بازگشت به

فهرست

نيايش

تورج پارسی

 

براي اردشير، فرزند پسرم، روزبه 

با چشم بسته مي بينمت:

تمام قد ايستاده اي و

    زلف صبح را شانه مي زنى.

 

از نفست گل ها معطرند و

                          پله ها مهربان

و شراب مادرانه گرمم مي كند

آن سان که چشمم جاريست.

 

آى، خرد چشم!

شكوهمند

سپيد ريش غمگين

ميراث دار ميراث گذار

دوباره بخوان

تا پارس را روشن كني.

 

دوباره بخوان، دوباره

بخوان تا درخت استوره

از شکم ماندانا سبز شود.