International Committee to Save the Archeological Sites of Pasargad |
|
يبانيه ها | آرشيو مطالب پاسارگاد | آرشيوخبرها | مقالات | آرشيو هنر و ادبيات | آرشيوتاريخ زدايي | ديداري ـ شنيداري | و آرشيو هاي ديگر بازگشت به صفحه اصلی
گفت و گوی ویژه با دکتر اردشیر خورشیدیان :
مهرگان
جشن مهر و پیمان
از: دکتر شاهين سپنتا
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان
مهر بیفزا ، ای نگار ماه چهر مهربان
مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر
مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان
مسعود سعد سلمان
در آستانه جشن مهرگان با خبر شدم که « انجمن کنکاش موبدان » با تاکید بر این که روز مهر از ماه مهر ( جشن مهرگان ) به عنوان « روز عشق و وفاداری به عهد و پیمان » در فرهنگ ایرانی شناخته می شود ،گرامی داشتِ این جشن زیبا را به عنوان جشن مهرورزی از سوی ایرانیان به جای والنتاین که منحصر به علائق سطحی و ظاهری است ، تائید نموده است.
از این روی گفت و گویی داشتم با موبد دکتر اردشیر خورشیدیان رئیس ارجمند انجمن کنکاش موبدان تا از سخنان روشنگر ایشان در این مورد بیشتر بهره مند شویم :
- لطفا کمی به مفهوم مهر در اوستا و جلوه های مهرورزی در زندگی انسان بپردازید.
واژه مهر یک واژه بسیار پر مفهومی است .در حالی که معنای عامیانه آن تنها به محبت محدود می شود ولی در اوستا و به ویژه در مهریشت می بینیم که مهر مفهوم گسترده تری دارد .در باور زرتشتی خداوند « اهورا مزدا » یا « ابَردانا » ست و هر چه آفریده گوهر است و هیچ چیز در جهان در نفس خود بد نیست ، یعنی بد مطلق نباشد در جهان. این دیدگاهی است که اشو زرتشت گسترش داد و گفت که پس از این که انسان به وجود آمد به خاطر برخوردار شدن از دو گوهر بسیار والا که یکی خرد است یا « منه » و دومی « دئنه » است یا وجدان یا دین ، جهان از دیدگاه انسان معنی پیدا نمود و تا پیش از پدید آمدن انسان مفاهیم نیکی و بدی وجود نداشت. انسان می تواند « من » خود را تغییر دهد و به طرف « هومن » و یا « سپنته مئینو » برود و یا به طرف بدی برود و بشود « دژمن » یا دشمن و یا بدتر شود و « اکمن » بشود یعنی خیلی بدمنش بشود و همین طور اگر خیلی بدتر شد به « انگره مئینو » تبدیل می شود.
پس هرچه که خداوند در وجود ما آفریده « گوهر » است یعنی نه نیک است نه بد است و ما می توانیم از این گوهر به هر شکل که مایلیم استفاده کنیم و این آزادی عمل را خداوند به ما داده که از « گوهر » استفاده کنیم . می فرماید : همان که انسان آفریده شد به او آزادی بخشیده شد تا هرکس بنا به اراده خویش رفتار نماید.
پس در وجود ما دو دسته صفت هست که هر دو دسته اهورایی هستند و هر دو گوهر هستند. ما کین داریم ، خشم داریم ، آز داریم ، و ده ها صفت دیگر که اگر چه اهورایی هستند و خداوند به ما داده ولی اگر به اندازه و بجا استفاده کنیم ، بسیار خوب است و این صفات را باید در درونمان مهار کنیم و بزرگ نکنیم تا « دیو » نشوند ، اما نباید آن ها را کشت. در برابر این صفات ، صفات ایزدی هستند همچون نیک اندیشی و مهر و راستی و غیره که باید این ها را هر چه بیشتر در درون خود تقویت کنیم و با آن ها زندگی کنیم. بنابراین ایزدان و دیوان پیوسته در درون و برون ما در جنگ هستند که متاسفانه بعدها برخی آن را به دوگانه پرستی تعبیر کردند در حالی که این دوگانگی در اندیشه و گفتار و کردار ما وجود دارد و ما داریم با آن ها زندگی می کنیم.
موبدان بعدها نام این ایزدان را بر سی روز ماه گذاردند. یکی از این بزرگ ترین ایزدان یا ستودنی ها ایزد مهر است و بسیار خوب است که این ایزد را در درون خود پر و بال دهیم. مهر در اوستا علاوه بر این که محبت و عشق معنی می دهد به این گونه تعبیر شده است که دارای بیور چشم و بیور گوش است ( بیور یعنی "بدونِ وَر " یا بی نهایت ) و به این مفهوم است که مهر در درونمان بی نهایت چشم و گوش دارد تا با هوشیاری مواظب خودمان و خانوده و وطن و هم وطنان و همه مردم دنیا باشیم و حتا گیاهان و حیوانات دنیا را هم دوست داشته باشیم. با مهر می توان جهانی را پرمهر نمود چون بر بنیان اوستا مهر در درون شما محدود نیست و دارای دشت های فراخ است.
در اوستا پیوسته گفته شده است که مهر باید با پیمان همراه باشد و چنان که از مهریشت بر می آید یک بهدین باید افزون بر مهر پیمان دار هم باشد و بر پیمان خود پایبند باشد و مهری که بر پیمان استوار نباشد سطحی است و پایه و اساسی ندارد.حلقه مهر که زن و شوهر به دست هم می کنند و یا حلقه مهری که در گذشته هنگام پیمان بستن بین دو نفر رد و بدل می شد ، نشان این است که در فرهنگ ما پیوسته مهر با پیمان همراه است.
در فرهنگ ما جشن مهرگان جشن مهرورزی و عشق به مفهوم واقعی کلمه نه به مفهوم سطحی آن ، تعیین شده است . در حالی که در خیلی فرهنگ ها این طور نیست و آن چه بر آن نام عشق یا « love » را گذاشته اند بیشتر به مفهومی سطحی به کار می رود و حتا روزی را به آن اختصاص داده اند که روز والنتاین نامیده می شود و ما آن را گرامی نمی داریم و معتقدیم که در والنتاین بیشتر ظاهری و بچگانه به عشق نگاه می شود.
از این روی انچمن موبدان هم روز مهر از ماه مهر را که جشن مهرگان است به عنوان روز مهرورزی یا روز عشق به مفهوم اوستایی آن شناخته است و اعلام کرده است.
امیدواریم که همه ایرانیانی که بر این باور هستند ، پایبند به اصول مهرورزی باشند و مهریشت را با دید بسیار علمی و درست بخوانند و درک کنند و در زندگی بکار برند.
- اشاره کردید که ویژگی مهرگان که آن را از دیگر جشن های عشاق همچون والنتاین متمایز می کند ، پیوستگی مهر و پیمان است . پیوستگی همیشگی مهرورزی و پیمان داری که در فرهنگ ایران تا این اندازه بر آن تاکید می شود ، برای چیست ؟
این یک اصل است که هر حقی یک مسئولیت هم ایجاد می کند . یا به عبارتی هرکسی که حقی دارد در برابر آن مسئولیتی هم دارد و باید تکلیف خود را هم انجام بدهد. نمی شود گفت که شما حق دارید کاری را انجام دهید اما در برابر آن مسئولیتی ندارید. مثلا همانطور که حق داریم از هوای سالم استفاده کنیم ، مسئولیت هم داریم که هوا را آلوده نکنیم. پس اگر نسبت به کسی یا چیزی مهر می ورزیم نسبت به آن نیز مسئولیتی داریم و به پیمانی که با او می بندیم باید وفادار باشیم.
- آیا جشن اسفندگان نیز که در آن بر زایندگی فروتنانه ، بردبارانه و بی دریغ عواطف انسانی و باروری زندگی بخش زمین تاکید می شود، می تواند همین مفهوم پیوستگی مهر و پیمان را به اندازه جشن مهرگان منتقل کند ؟
جشن اسفندگان ویژه اسپندارمذ است که امشاسپندی مونث است و در روز اسفند از ماه اسفند برپا می شود و بیشتر به بانوان محدود می شود و در فرهنگ ایرانی همیشه روز زن و بزرگداشت مادر و پرستاران است.
- مهرگان نیز همچون دیگر جشن های ایرانی آیین هایی ویژه دارد . نگاه شما به این آیین ها چگونه است؟
جشن مهرگان در ایران باستان پس از نوروز از بزرگ ترین جشن های ایرانیان بوده است و آیین هایی مشابه نوروز داشته است. مردم در مهرگان به دید و بازدید همدیگر می رفتند ، کینه را کنار می گذاشتند و دوستی ها را بیشتر می کردند و به یکدیگر هدیه می دادند که به آن « مهرگانی » می گفتند . در گذشته در بیشتر جشن ها سفره هایی گسترده می شد و بر آن ها ، خواه سفره های شادی باشند خواه سفره های روان درگذشتگان ، نشانه هایی از فروزه های اهورایی « امشاسپندان » را می نهادند و این ها صفاتی اهورایی هستند که انسان نیز با تلاش می تواند به آن ها دست یابد. نماد « اهورامزدا » بر این سفره ها معمولا « کتاب مقدس » یا انسانی است که بر سر این سفره می نشیند. پس از آن ، نماد « اُردی بهشت » آتش است. نماد « وهومن » سپیدی است مثل تخم مرغ یا شیر و نماد « شهریور » سکه است ( البته در سفره های روان سکه نمی گذارند و معمولا فلزات می گذارند ) و بعد نماد « سپندارمذ » چیزهایی است که از زمین بر می آید مثل میوه ها . نماد « خورداد » هم آب است و نماد « امرداد » گل و گیاه است. البته بسته به زمان ، در این آیین ها تغییراتی جزئی راه یافته و این تا آنجا پذیرفتنی است که به کل لطمه نزند.
نکته ای که در این آیین ها باید توجه کرد سادگی است چون در فرهنگ ما ساده زیستی سفارش شده است. مثلا ما در جشن ها همچون جشن مهرگان « سرو » به همدیگر هدیه می دهیم و شاخه سرو نماد سرسبزی و سربلندی و نماد سرزمین ایران است . در جشن اسفندگان هم که محیط مناسب بوده و روز زن و زمین و زندگی هم هست ، درخت سرو می کاشته اند.در آیین های روان نیز شاخه سبز گیاه مورد به هم می دهند.
- از سخن شما چنین دریافتم که همه جلوه های این آیین ها از گستردن خوان مهرگانی تا « هدیه دادن » همه بار فرهنگی دارند و این ها همه نمادهایی هستند که در پیش رو می نهیم و یا به همدیگر می دهیم تا فرهنگ راستی و مهرورزی را که برایمان ارزش دارد زنده نگهداریم . آیا چنین است؟
بله . هدف از این سنت ها و آیین ها دقیقا همین است که با یک سری نماد ها و روش های ساده و همه کس فهم ، مفاهیمی چون مهر و راستی را به میان مردم ببریم و هدف دیگری در میان نیست.. چون نمی شود که برای همه کلاس تشکیل داد و این مفاهیم را در آن جا به آن ها آموزش داد. پس ضمن این که ما در این جشن ها شادی می کنیم و هدیه به یکدیگر می دهیم ، باید بکوشیم که این هدایا بامفهوم باشد و یک مفاهیمی را منتقل کند. نه این که برای نشان دادن میزان عشق و علاقه خود مثلا چند عدد سکه بدهیم. همین یک شاخه سرو که به هم می دهیم ، کلی حرف می زنیم . یک کتاب یا یک شاخه گل زیبا که به هم می دهیم ، کلی مفاهیم را منتقل می کنیم . ولی معمولا هدایای گران قیمت این مفاهیم را منتقل نمی کنند. همیشه باید ببینیم که پشت هدیه چه باوری هست و چه مفهومی را دارد منتقل می کند. من امیدوارم که این مفاهیم زیبا را به هم هدیه بدهیم. در روز مادر برای سپاس از مادر و به عنوان هدیه کافی است شما یک نقاشی بکشید و به او بدهید ؛ یا ساخته دست خودتان را به او بدهید یا او را ببوسید . اما می بینیم یک هدیه گران بها یا چند کیلو شیرینی برای مادرشان می گیرند ولی چند دقیقه بعد حتا برای یک چیز کوچک جلوی مادر می ایستند و به سخن یا توصیه او بی اعتنایی یا بی احترامی می کنند . این چه مهری است ؟ هدیه باید نماد دو چیز باشد: مهر و پیمان.
- اما می بینیم که در جشن والنتاين هدایا بیشتر یک خرس عروسکی است که یک قلب بزرگ توخالی پنبه ای قرمز را به نشانه عشق زیاد در دست دارد یا یک تخته شکلات کاکائو که قرار است عشاق کامجو را شیرین کام کند یا دو تا قلب بزرگ سرخ رنگ که بیشتر به بالش شباهت دارند و یا در بهترین حالت چند شاخه گل سرخ یا عطر و ادکلن و طلا و جواهر و هدایای پوشیدنی و زینتی دیگر . اما این گونه که شما می فرمایید در فرهنگ ایرانی هدایا ساده اما نمادهایی از آیین مهرورزی هستند. چرا چنین است ؟
متاسفانه من هم دیده ام در این روز های والنتاین بسیار در خرید هدایا افراط می کنند .اما اصولا در فرهنگ ایرانی به همه چیز به مفهوم نمادین آن نگاه می شود. چون ما خداوند را در آسمان ها نمی دانیم و باور داریم که خداوند همه جا هست، پس به هر چه که نگاه می کنیم همه پدیده ها را نمادی از خداوند و مهر اهورایی می دانیم.
به صحرا بنگرم ، صحرا ته وینم.
به دریا بنگرم ، دریا ته وینم.
به هر جا بنگرم ، کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا ته وینم.
بنابر این چنان که گفتم ما می توانیم با چیز هایی بسیار ساده ، مفاهیمی عمیق را به هم هدیه بدهیم. گاهی یک شاخه سرو مفاهیمی را منتقل می کند که هیچ هدیه دیگری این کار را نمی کند: آرزوی سر سبزی و خرمی و پرباری، سروری ، راست قامتی و استواری در زندگی ، طول عمر و موارد دیگر.
- برای درک بهتر آیین مهربانی و داشتن جامعه ای سرشار از فرهنگِ مهر چه سفارشی به مهرورزان دارید ؟
مهر ، ایزدی و ستودنی است و از بعد سطحی به مهر نگاه نکنند و آن را محدود نکنند و هزاران چشم و گوش به مهر بدهند و بدانند که اثرات آن در جامعه خیلی وسیع خواهد بود. چون وقتی که فرد حقیقتا خودش را دوست داشته باشد و خوشبختی خودش را در خوشبختی دیگران بداند و پیوسته در فکر مهرورزی و مهر افشانی باشد مسلما آن جامعه بسیار زیباتر و بهتر زندگی خواهد کرد . چنان که گفتم مهر را باید در کنار پیمان بشناسیم که مهر بی پیمان بی ارزش است .
- با سپاس از شما برای شرکت در این گفت و گو .