|
آيا شما هم نامه ي سرگشاده را امضا کرده ايد؟
فلسفه چهارشنبه سوری بر پايه نور و ظلمت است
برای مردم آتش نورانی و گرم بهترين نماد پاکی و زيبايي بوده است
اردشير کشاورز، محقق و پژوهشگر
کرمانشاه يکي از آداب و رسوم زيباي ايران، چهارشنبهسوري است؛ اين مراسم مانند شب يلدا بر پايهي فلسفهي نور و ظلمت شکل گرفته است، بهطوري که مردم نور را نماد پاکي و زيبايي و ظلمت را نيز نمادي از ناپاکي و زشتي و آتش نوراني و گرم را بهترين نماد از پاکي و زيبايي ميدانند.
وي گفت: سوري به معني سرخي است و بر همين اساس، چهارشنبهسوري را شبي غرق در نور و گرما ميتوان تعريف کرد. مردم کرمانشاه در اين شب مانند ديگر ايرانيان، آتش روشن ميکنند و بويژه اين کار را در ارتفاعات انجام ميدهند. همچنين پارچههاي فرسوده را بهشکل توپي درميآورند و به آتش ميکشند.
کشاورز افزود: شادي در اطراف آتش و پريدن از روي آن، يکي از كارهايي است که مردم در اين شب انجام ميدهند و همراه با اين کار، ترانهي معروف «زردي من از تو، سرخي تو از من» را ميخوانند، يعني اي آتشي که پاک و سوزاني، آلودگي و ناپاکي مرا بگير و بسوزان و نور و پاکي خودت را به من بده.
اين محقق کرمانشاهي دربارهي فراز و نشيبهاي اين رسم باستاني، اظهار داشت: مراسم چهارشنبهسوري در بعضي دورهها دچار وقفه شد، اما در زمان حکومت خلفاي عباسي دوباره رونق گرفت، تا آنجا که خود خلفاي عباسي مراسم را با روشن کردن آتش و رقص و پايکوبي اطراف آن اجرا ميكردند، حتا آنها پرندگاني را رنگ ميکردند، آتش ميزدند و بعد به پرواز درميآوردند و اين کار را خوشيمن و مبارک ميدانستند.
وي با اشاره به مراسم قاشقزني بهعنوان يکي از آداب و رسوم جالب چهارشنبهسوي، بيان كرد: در اين مراسم، کودکان و نوجوانان روي پشت بامها ميرفتند و از سوراخ تعبيهشده در پشت بام کيسهاي را که به طنابي آويزان بود، به داخل خانه ميفرستادند. آنگاه قاشقزنان ميگفتند، «امشو اول و هاره» (امشب اول بهار است) و همراهان پاسخ ميدادند، «خير وه مالد بو واره» (بر خانه شما خير ببارد). اگر صاحب خانه چيزي مانند کشمش، پول، شيريني و ... در کيسه ميگذاشت، آنها ميگفتند، «اساخوه يوچه کشي خود اکري نه کشي» و اگر هم چيزي در آن قرار نميداد و کيسه، خالي بالا ميرفت ميگفتند، «اسا خوه يو مه ته گي خودا به کشي دو يه ته گي».
کشاورز همچنين دربارهي مراسم جمعه آخر سال، يادآور شد: در اين روز مردم سر قبر درگذشتگان خود حاضر ميشوند و فاتحه ميخوانند. آنگاه با روشن کردن آتش و شمع در محوطهي قبرستان، شادي نو شدن روزگار و فرارسيدن نوروز مبارک را با آنها تقسيم ميکنند. به اعتقاد مردم، اين آتشها که گاه با خوب و مساعد بودن هوا تا روز ديگر ميماندند، ناپاکي و ظلمت را از بين ميبرد.
او ادامه داد: مردم در خوردنيهاي نوروز نيز براي اموات خود سهمي قايلاند. به همين دليل، روي هر کدام از قبرها، مقداري حلوا، شير برنج و خوردنيهايي را از اين قبيل قرار ميدهند و خود نيز از آنها ميخورند.
اين پژوهشگر دربارهي روز سيزده بهدر و فلسفه اين سنت، توضيح داد: ايرانيان سيزده را عددي نحس ميدانستند و به همين دليل، با فرارسيدن سيزده بهدر از خانه بيرون ميروند و در حقيقت، سيزده را بهدر ميکنند؛ يعني نحوست را از محيط خانه خارج ميکنند. آنها سبزههاي سفرهي هفت سين را كه در نوروز از آن نگهداري کردهاند و آنرا نمادي از زندگي و پويايي ميدانند با خود بيرون ميبرند. سپس چند رشته از اين سبزهها را به هم گره ميزنند و با اين عمل قصد دارند، مشکلات خود را که بهشکل گره درآوردند و در دامن طبيعت و فضايي گستردهتر رها كنند؛ تا شايد اين مشکلات حل شوند و نحسي و شومي از زندگي آنها رخت بربندد.
کشاورز اضافه كرد: تمام اين آداب و رسوم و مراسم گوناگون، نمادهايي از ميل به نابودي ظلمت و ناپاکي و پيروزي نور و پاکي هستند.
http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-889653&Lang=P