|
آيا شما هم نامه ي سرگشاده را امضا کرده ايد؟
غير خودى ها !
از: دکتر تورج پارسی
كج روان با راستان در كينه اند
زشت رويان دشمن آينه اند*
فيلم ۳۰۰ هم از سوى كمپانى فيلم سازى برادران وارنر وارد شنبه بازار شد و به كمك تكنيك و دروغ هاى آنچنانى 'مال' ش را خوب فروخت . _ برادران وارنر،( هرى ، آلبرت ، سام وجك ) اصليت لهستانى دارند كه "Warner Brothers Studios" را درسال ۱۹۲۳ در هاليود كاليفرنيا برپا ساخته و تدوام بخشيدند _
طبيعى است كه ايرانيان به موضوع فيلم اعتراض كرده و مى كنند ، چرا كه در اين فيلم جهان به شكل خودى و غير خودى تقسيم شده است ، خودى ها يونانيانند و غير خودى ها هم كه وحشي قلمداد شده اند ايرانيان بودند. شايد سازنده فيلم خواسته است با اين فيلم آنهم در شرايط كنونى اين توحش را دوباره مطرح سازد ! البته تاريخ مي داند كه ايرانيان نه تنها وحشي نبودند بلكه از بنيانگزاران تمدن بشرى بودند ، اگر ايرانيان وحشي بودندچرا اسكندر كه غرب خود را پشت سپر او پنهان كرده و ماراتون را به عنوان زيارتگاه قلمداد مى كند به گفته ي منتسكيو ايرانى مى شود .آنچنان ايرانى مي شود كه فرهنگ ايرانى را مي پذيرد ومورد نكوهش لوكيانوس خطيب و فلسفه دان يونانى قرامي گيرد " تورداى مقدونى را ترك گفته و جامه ى آستين دار ايرانيان را پوشيده اى و كلاه افراشته ى آنان را برسرگذارده اى و براى اينكه مسخرگى انرا به نهايت برسانى از اخلاق شكست خوردگان تقليد كرده اى" اگر يونانيان متمدن بودند چرا بايد از وحشى ها تقليد كنند .
در كتاب تورات در بيست و هفت مورد از كوروش (۵۸۰ - ۵۲۹ پيش از ميلاد ) كه پادشاه وحشيان است نام آورده شده وسر انجام هم ناجي اىش خوانده است . .همين كوروش پادشاه وحشيان كه از زمانه افزون بود برابرى و برادرى انسان ها را مطرح ساخت و خود آنرا به كردار آورد ، همين كردار است كه آشيل را تحت تاثير قرار مى دهد تابنويسد : اين قهرمان خوشبخت ميان ملت ها صلح برقرار كرد ، خدا او را دوست داشت چون خردمند بود " آنچه كه امروز به نام اعلاميه ي حقوق بشر نامورست برگرفته از انديشه ي كوروش پادشاه وحشيان است ،.
اما دويست و هفده سال "پس ازصدور نخستين اعلاميه ي حقوق بشر توسط كوروش پادشاه وحشيآن كه در تاريخ خاور ميانه سالي فراموش نشدني است ارستو ( ۳۸۴ - ۳۲۲ پيش از ميلاد ) شاگرد پلاتون و آموزگار اسكندر و طراح آتش سوزى تخت جمشيد گفت : برده ابزارى جاندارست كه براى به حركت در آوردن ابزار بى جان به وجودش نيازست " شايان توجه است كه تاريخ نشان مي دهد كه بنا بر الواح تخت جمشيد در سرزمين وحشيان هر كس در اذا كارش مزد مي گرفته است .
در حالي كه در ۱۳ اكتبر ۲۰۰۶ ما به دو هزار و پانصد و چهل و پنجمین سالگرد نخستين اعلاميه حقوق بشر رسيديم
يك كمپانى سود جو پيدا مي شود و بر اصل خودى و غير خودى فيلم ۳۰۰ را مي سازد اما به گفته ى شيلا كمبل مسئول بخش اسلامي موزه بريتانيا :تمدن ايران در دوره هخامنشي يکي از غني ترين و مهمترين تمدن هاي جهان است که در زمان خود تاثير به سزايي داشته است. ساخت فيلم هايي مانند ۳۰۰ که اثر بسيار بدي نيز هم هست نمي تواند اين حقيقت را از ميان بردارد.»
فيلمى كه برگرفته از سى سد سوار تخيلى در جنگ بر عليه خشايار شاه است با همه ى سر و صدايى كه درباره ى آن شد ، مرا شگفت زده نكرد ، آنچه شگفت زده ام ساخت دفاع دولت مردان ايران از تمدن باستانى بود !! كه به ياد حكايت سى و هشتم گلستان سعدي ام انداخت:
فقيهى پدر را گفت : هيچ از اين سخنان رنگين دلاويز متكلمان ( سخنوران ) در من اثر نمى كند به حكم آنكه نمي بينم مر ايشان را فعلى موافق گفتار !
به راستى من چرا شگفت زده شدم براي اينكه اين مدعيان پيش ازساختن فيلم ۳۰۰ از وحشي بودن مردم باستانى ما نوشتند و گفتند و از در مخالفت با آيين هاى باستانى برخاستند ، ازسوي ديگر عملا آنچه را كه از ايران باستانى مانده يا تخريبش مي كنند يا مي خواهند در موزه آبى غرقش كنند !.آيا چه فرقى ميان يك شركت سينمايى كه در پي سود است با حكومتى كه در حال به تباهى كشاندن تاريخ ايران باستانى است ؟ من به عنوان يك معلم خطر را از سوى اينان مي بينم و بسبه همين دليل توجه يكايك مردم ايران را به اين نكته جلب مى كنم : به آنچه در ايران مي گذرد بيشتر بينديشند تا فيلم سي سد چرا كه اين فيلم هر گز نمى تواند برگى از تاريخ ما را سياه كند دستى كه در حال سياه كردن ره آورد هاى فرهنگى نياكانى ماست دستى است داخلى همان دستى كه حتا آثار را هم به خودى و غير خودى تقسيم مى كند . اگر اينان چنين نبودند شانس درست شدن فيلم بى معناى سي سد به صفر مي رسيد !
* ه . ا. سايه