بازگشت به صفحه اصلی

 

 

 

آيين يلدا؛ مجراي تنفسي ايراني ماندن

 

 اين روزها كه زمستان هم در شهري همچون تهران دو پاره شده است و براي پاره‌اي ، نه‌تنها زيبايي‌هاي برف و امثال آن‌را درپي ندارد، بلكه از سرب و آلودگي‌ها آكنده است، اين روزها كه انگار بسياري از مولفه‌هاي خاطره‌انگيز ما، در لابه‌لاي چرخ‌دنده‌هاي زندگي ماشيني رفته‌رفته گم شده‌اند، آيين «شب يلدا» يكي از منافذ تنفسي است كه همچنان هويت ما را زنده نگاه مي‌دارد.

خبرنگار بخش ايران‌شناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره‌ي اين شب و خاطراتي كه از آن براي افراد تداعي مي‌شوند، با برخي نويسندگان، هنرمندان و بازيگران گفت‌وگوهايي كرد

عکس از سامان اقوامی ـ تهران.

*مصطفي رحماندوست؛ شاعر*

يلدا طولاني‌ترين شب سال است و خداوند شب را آرامش‌بخش قرار داده است؛ پس شب يلدا بلندترين شب آرامش است.

*محمدعلي اسلامي ندوشن؛ نويسنده و پژوهشگر*

شب يلدا طولاني‌ترين شب سال است كه مردم ايران چون شادي را دوست دارند، در اين شب مراسمي مي‌گيرند و دور هم جمع مي‌شوند. اميدوارم كه مردم مقداري از كارهاي روزانه‌ي خود بكاهند و استراحت كنند.

*پرويز كلانتري؛ نقاش و نويسنده*

آن‌طور كه دريافتم، شب يلدا، شب تولد ميتراست كه به همين مناسبت در ايران باستان براي ميترا جشن گرفته مي‌شد. پس از ظهور مسيحيت، همان مراسم و جشن‌ها را براي تولد مسيح (ع) برگزار مي‌كردند.

شب يلدا همچنين براي ايرانيان شبي است كه جشن مي‌گيرند، شب چره مي‌گذارند، دور هم جمع مي‌شوند و آييني باستاني است و خوب است كه ايرانيان همچنان اين شب را جشن بگيرند.

*مينا لاكاني؛ بازيگر*

شب يلدا من را به ياد فال حافظ مي‌اندازد و با توجه به اين‌كه ما ايراني‌ها، به فال حافظ خيلي اعتقاد داريم، تصور مي‌كنم، در آن شب هركسي هر چيزي كه بخواهد و هر نيتي كه داشته باشد، در فال حافظ پيدا مي‌كند.

ديگر اين‌كه در شب يلدا تمام خانواده دور هم جمع مي‌شوند و انار و هندوانه مي‌خورند و در اين شب بلند براي يكديگر آرزوي سعادت و خوشبختي مي‌كنند.

*جواد يحيوي؛ مجري برنامه‌هاي تلويزيوني*

آنچه كه بلافاصله با يادآوري نام اين شب به يادم مي‌آيد، اين است كه تا دو سال پيش، در شب‌هاي يلدا با خانواده دور هم جمع مي‌شديم؛ اما ديگر مادرم در بين ما نيست و اين مهم‌ترين موضوعي است كه شب يلدا را براي من متفاوت مي‌كند و شايد ديگر ويژگي‌هاي قبل را نداشته باشد.

اما اگر بخواهم كلي‌تر به اين شب نگاه كنم، شب يلدا براي من نبرد شب و روز با يكديگر است و اين‌كه هر كدام چه سهمي از هستي را برعهده مي‌گيرند. اين نبرد فقط نبرد شب و روز يا تاريكي و نور نيست، بلكه مثبت و منفي، بالا و پايين، چپ و راست و يا زن و مرد نيز مي‌تواند باشد؛ همه‌ي بخش‌هاي دوگانه تقابل‌شان با هم اسرارآميز بوده است.

*هوشنگ مرادي كرماني؛ نويسنده*

من حس خاصي ندارم؛ همه در اين شب دور هم جمع مي‌شوند و هندوانه و انار مي‌خورند.

*بهاره رهنما؛ بازيگر*

مراسم شب يلدا از خاطرات خوب دوران كودكي من بوده است؛ فال حافظ، انار، مادربزرگ و كرسي كه هميشه كنارش بود. متاسفانه امسال مادربزرگم نيست؛ اما به يادش هستيم.

*پروانه معصومي؛ بازيگر*

شب يلدا، تولد مهر است، تولد نور بر تاريكي است و از فرداي آن روز، روزها بلند و شب‌ها كوتاه مي‌شوند، حتا قديمي‌ها براي خورشيد قرباني مي‌كردند. از روز نخست دي خورشيد متولد مي‌شود كه اين به رابطه‌ي تاريكي و روشنايي برمي‌گردد.

*احمد نجفي؛ بازيگر*

من درحال تهيه‌ي فيلم هستم و براي من شب بلند و كوتاه وجود ندارد و همه‌ي وقت 24 ساعته است.

*امين زندگاني؛ بازيگر*

من هيچ حس خاصي ندارم و مانند برخي از مردم مي‌خوابم.

*منوچهر احترامي؛ نويسنده و طنزپرداز*

از نظر من هميشه شب‌هاي زمستان به‌خاطر بلند بودن شب يلدا هستند و در اين شب‌ها مادرم براي‌مان قصه مي‌خواند. خود مراسم شب يلدا نيز بهانه‌اي براي دور هم نشستن و با هم بودن است.

*فرهاد اصلاني؛ بازيگر*

هيچ حس خاصي نسبت به شب يلدا ندارم.

http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-845923&Lang=P